شناسایی زمینه های توسعه فردی

اگر دانستن جایی که می خواهید باشید و ایجاد چشم انداز شخصی خود ، اولین قدم در هر پیشرفت شخصی است، قدم بعدی این است که بفهمید اکنون کجا هستید. از این مرحله، می‌توانید تعیین کنید که در چه زمینه‌هایی احتمالاً برای بهبود مهارت‌ها و توانایی‌هایتان به کار نیاز است.

آگاهی از نقاط ضعف خود به شما این امکان را می دهد که برای رفع آنها گام بردارید. این مراحل ممکن است از طریق دوره‌های رسمی، بررسی نحوه استفاده و استفاده از تجربیات موجود به روشی متفاوت، یا استفاده از تجربیات و شکست‌های روزمره به عنوان راهی برای یادگیری باشد.

شناسایی نقاط قوت و ضعف خود

آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود – و در واقع، خودآگاهی گسترده تر – بخش مهمی از هوش هیجانی است. بدون درک خوب از خود، بهبود یا پاسخ موثر به دیگران بسیار دشوار است.

بنابراین پرورش عادات تفکر، خودآگاهی و درک برای روابط در طول زندگی مهم است.

اگر در تلاش هستید که بدانید با نقاط قوت و ضعف خود از کجا شروع کنید، ممکن است بخواهید خود ارزیابیمهارت های بین فردی انجام دهید یا اینکه بدانید شما چه نوع رهبر هستید؟، این موارد و خیلی بیشتر از آن به همراه آزمون های آنلاین متعدد در اینترنت به وفور در دسترس شماست.

همچنین مفید است که از همکاران و دوستان خود بپرسید که آیا آنها فکر می کنند در زمینه هایی وجود دارد که شما به ویژه قوی یا ضعیف هستید.

نکته برتر! بازخورد گرفتن از دیگران

---

برای افراد ممکن است دشوار باشد که به شما در مورد نقاط قوت و ضعف رو در رو به شما بازخورد بدهند، به خصوص در زمان کوتاه. ممکن است احساس شود که آنها بیش از حد از شما تعریف می کنند، یا سوراخ هایی در شما ایجاد می کنند، و مردم دوست ندارند هیچ کدام از این کارها را انجام دهند.

بنابراین ممکن است بخواهید:

• آنچه را که می خواهید از قبل توضیح دهید و بپرسید که آیا مردم آماده هستند تا صادقانه با شما صحبت کنند. در صورت امکان، مناطقی را به آنها بدهید تا روی آنها تمرکز کنند (مثلاً دوست دارید درباره نحوه برخورد خود با دیگران یا کار کردن با شما بیشتر بدانید). اگر آنها ترجیح می دهند اظهار نظر نکنند، باید به تصمیم آنها احترام بگذارید.
• با صرف زمان کافی برای آماده شدن، با یک قهوه گفتگوی یک به یک ترتیب دهید.
• از یک دوست مورد اعتماد بخواهید که بازخورد نوشته شده را به صورت ناشناس جمع آوری کند. اگر این مسیر را دنبال کنید، ممکن است دریابید که یک قالب مفید “Keep, Stop, Start” است. در اینجا از مردم می‌خواهید دو یا سه نظر در مورد کارهایی که باید انجام دهید، متوقف کنید و شروع به انجام آن‌ها کنید، بگویند.

شناسایی سطح مشکل

هنگامی که ناحیه وسیعی از ضعف یا چالشی را که می‌خواهید روی آن کار کنید شناسایی کردید، می‌توانید کمی عمیق‌تر کنید. تعدادی “سطوح” وجود دارد که هر مشکلی را می توان در آنها بیان کرد، و اینها باید به طرق مختلف مورد بررسی قرار گیرند.

صفحه ما در سطوح منطقی Dilts توضیح می دهد که تعدادی از “سطوح منطقی” وجود دارد که ساختار مفیدی را برای بررسی مشکلات یا تغییر فراهم می کند. ایده این است که هر سطح بر سطوح پایین تأثیر می گذارد و تحت تأثیر سطوح بالا قرار می گیرد. اگر می خواهید چیزی را تغییر دهید، بنابراین باید سطح عملکرد آن را درک کنید.

شناسایی سطح مشکل می تواند به شما کمک کند که هم آن و هم یک راه حل را به طور موثرتری چارچوب بندی کنید.

شما اغلب می توانید سطح منطقی را با زبانی که برای توصیف مشکل استفاده می کنید شناسایی کنید. برای مثال ممکن است بگویید:

• ” الان نمی توانم این کار را انجام دهم. برای تمرکز بیش از حد پر سر و صدا است .» [محیطی]
• « این برای من خیلی سخت است. من نمی توانم آن را انجام دهم .» [رفتار]
• ” من نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم .” [قابلیت]
• ” این فقط برای من مفید نیست. حوصله ندارم برای آن وقت بگذارم .» [باورها یا ارزش ها]
• ” افراد مثل من چنین کارهایی را انجام نمی دهند .” [هویت]

نکته کلیدی این است که مشکل را در سطحی که آن را قاب کرده اید، حل کنید.

اگر آن را به عنوان هویت خود در نظر گرفته اید، تلاش برای حل آن با رفتن به مکانی ساکت برای کمک به تمرکز شما خوب نیست. درعوض، باید به این فکر کنید که چرا این دیدگاه ها را در مورد «افراد مثل شما» دارید و سعی کنید کمی آن را باز کنید.

تمرکز بر آنچه مهم است

بنابراین، شما اکنون برخی از نقاط ضعف را شناسایی کرده اید، و همچنین بررسی کرده اید که در چه سطحی مشکل و نیاز به تغییر را تعیین کرده اید.

گام نهایی در تشخیص اینکه روی چه چیزی باید کار کرد، تمرکز بر روی چیزهایی است که اهمیت دارد.

مهم است که به یاد داشته باشید که نمی توانید همه کارها را یکجا انجام دهید.

صفحه ما در برنامه ریزی توسعه شخصی شما بیشتر توضیح می دهد که چگونه یادگیری خود را اولویت بندی کنید، اما ایده اصلی این است که مناطقی را که هم برای شما مهم هستند و هم برای رسیدن به اهدافتان نیاز به رسیدگی دارند را شناسایی کنید .

فهرست ایده آل شما از حوزه هایی که باید به آنها پرداخته شود باید چهار تا پنج مهارت یا حوزه دانش کلیدی باشد. دیگر، و شما شروع به احساس غرق در وظیفه ای که برای خود تعیین کرده اید، خواهید شد.

سرانجام…

… به یاد داشته باشید که با رشد و پیشرفت، فهرست نقاط ضعف و قوت شما تغییر خواهد کرد. اول، شما در برخی چیزها بهتر خواهید شد، اما ثانیا، حوزه های دیگری را شناسایی خواهید کرد که اکنون توسعه آنها مهم به نظر می رسد. توسعه شخصی خود را زیر نظر داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید که بر روی مهمترین زمینه ها تمرکز می کنید.