مقدمه
تسلط مالی یا fiscal dominance به تمامی اقدامات اشاره دارد که دولتها برای کاهش بدهی خود، منابع مالی را به سوی خود هدایت میکنند. در این مقاله از ایوسی، به بررسی عناصر و تأثیرات تسلط مالی بر اقتصاد میپردازیم.
سرکوب مالی یا Fiscal Dominance چیست؟
سرکوب مالی یا fiscal dominance بیان کننده تمامی اقداماتی است که از طریق آن، دولتها منابع مالی را به سوی خود هدایت می کنند تا مبلغ بدهیهای خود را کاهش دهند.
مبحث سرکوب مالی توسط دو اقتصاددان به نامهای مک کینون و ادوارد شا در سال ۱۹۷۳ معرفی شد.
سرکوب مالی شامل یک یا چندین اقدام دولت از قبیل اعطای تسهیلات به دولت، تعیین سقف برای نرخ سود، اعمال محدودیتها برای تراکنشهای مالی بین کشورها و ایجاد روابط نزدیکتر بین دولت و بانکها میشود.
تأثیرات تسلط مالی بر اقتصاد
تسلط مالی تأثیرات گستردهای بر اقتصاد دارد. در ادامه به برخی از این تأثیرات میپردازیم:
۱. افزایش پسانداز ملی
افزایش پسانداز ملی به عنوان یک عامل اساسی در افزایش سرمایهگذاری و نهایتاً رشد اقتصادی محسوب میشود.
۲. موانع در توسعه کشورها
مخالفین سرکوب مالی، که به نوعی میتوان از آنها به نام طرفداران آزادسازی مالی نام برد، معتقدند که سرکوب شدید مالی در کشورهای در حال توسعه مانعی جدی بر سر راه توسعه این کشورها است و باعث میشود که بخش مالی اقتصاد از رسیدن به ظرفیت نهایی خود باز بماند.
۳. استفاده از ابزارهای مالی
تعیین سقف برای نرخ سود و اعطای تسهیلات به دولت، میتواند برای دولتها ابزارهای مالی قدرتمندی باشند که برای مدیریت اقتصاد و تأثیرگذاری بر نرخ بهره و سود بانکها استفاده میشوند.
۴. تأثیر بر نرخ تورم
تسلط مالی نیز میتواند تأثیر قابل توجهی بر نرخ تورم داشته باشد. اعمال محدودیتها برای تراکنشهای مالی بین کشورها میتواند تأثیری در کنترل تورم و ارزش پول ملی داشته باشد.
۵. تأثیر بر نرخ ارز
سرکوب مالی و تسلط مالی دولت میتواند تأثیر زیادی بر نرخ ارز داشته باشد. اعمال محدودیتها در تراکنشهای مالی بین کشورها و تغییر قوانین ارزی میتواند باعث تغییرات قابل توجهی در نرخ ارز کشور شود.
۶. افزایش مخاطرات مالی
تسلط مالی و استفاده از روابط نزدیکتر بین دولت و بانکها میتواند منجر به افزایش مخاطرات مالی شود. این مخاطرات شامل افزایش بدهی دولت، افزایش نابسامانی در سیستم بانکی و افزایش ریسکهای مالی عمومی است.
ترکیب مالی و تأثیرات آن
ترکیب مالی به ترکیب منابع تأمین مالی دولت اشاره دارد. استفاده از سرکوب مالی و تسلط مالی میتواند تأثیرات زیادی بر ترکیب مالی داشته باشد.
۱. افزایش بدهی دولت
استفاده یا سرکوب مالی ممکن است منجر به افزایش بدهی دولت شود. زمانی که دولت برای کاهش بدهی خود، منابع مالی را به سوی خود هدایت میکند، ممکن است به دلیل افزایش نیاز به منابع مالی، بدهی دولت افزایش یابد.
۲. تغییر در ترازنامه دولت
سرکوب مالی ممکن است تغییراتی را در ترازنامه دولت ایجاد کند. افزایش بدهی دولت و تغییر در ترکیب منابع مالی میتواند تأثیراتی بر داراییها و بدهیهای دولت داشته باشد.
۳. تغییر در نرخ بهره و سود
سرکوب مالی و تسلط مالی دولت میتواند تأثیری بر نرخ بهره و سود داشته باشد. اعمال محدودیتها برای تراکنشهای مالی بین کشورها و تعیین سقف برای نرخ سود، ممکن است باعث تغییرات در نرخ بهره و سود باشد.
۴. تأثیر بر بازارهای مالی
استفاده از تسلط مالی ممکن است تأثیراتی بر بازارهای مالی داشته باشد. تغییرات در ترکیب مالی و اعمال محدودیتها میتواند باعث تغییرات قابل توجهی در بازارهای مالی شود.
۵. تأثیر بر رشد اقتصادی
تسلط مالی و سرکوب مالی ممکن است تأثیراتی بر رشد اقتصادی داشته باشد. افزایش بدهی دولت و مخاطرات مالی ممکن است باعث کاهش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی شود.
نتیجهگیری
تسلط مالی یک عامل قدرتمند است که میتواند تأثیرات فراوانی بر روند اقتصاد داشته باشد. از یک سو، میتواند به دولتها در کاهش بدهی و مدیریت منابع مالی کمک کند، اما از سوی دیگر، ممکن است موانعی را در توسعه کشورها ایجاد کند. در نهایت، برای تسلط مالی موثر و متعادل، نیاز به برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب و هماهنگ با سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی میباشد.