نحوه پیدا کردن موضوعات خوب برای گفتگو (با مثال)

اگر می‌خواهید به موضوعی معنادار برای گفتگو بپردازید، پیدا کردن زمینه مناسب برای گفتگو دشوار است. دانستن موضوعات مکالمه خوب می تواند به هدایت گفتگوهای شما با دیگران به گونه ای کمک کند که به طور مؤثر رابطه ایجاد کند. حتی اگر مکالمه را خوب شروع کنید، ممکن است به راحتی موضوعات گفتگو تمام شود، که می تواند به سرعت ارتباط با افراد را دشوار کند.

در این مقاله از ایوسی، ما می‌خواهیم سوالاتی را بیان کنیم که می‌توانید از آنها به عنوان موضوعاتی برای گفتگو استفاده کنید تا بتوانید شبکه‌ای از ارتباطات خود را با دوستان، مشتریان و همکاران ایجاد کنید.

نمونه هایی از موضوعات برای گفتگو

برای کمک به بهبود مهارت‌های مکالمه‌تان، در زیر تعدادی نمونه از موضوعات برای گفتگو آورده شده است. اینها سوالات کلی هستند که در بسیاری از محیط های کاری و محیط های غیر محل کار به خوبی جواب می دهند و ممکن است به شما در دریافت پاسخ های مثبت در طول مکالمه کمک کنند. آنها عبارتند از:

سوال ۱: چه شد که وارد این حرفه شدید؟

موضوعات برای گفتگو می تواند به زندگی شخصی یا زندگی کاری یک فرد مرتبط باشد. پرسیدن در مورد حرفه آنها بینش هایی را در مورد انگیزه های یک فرد برای پیگیری حرفه فعلی خود ارائه می دهد. این یک نقطه شروع عالی برای بحث در مورد تجربه کاری، علایق و تاریخچه زندگی است. پرسیدن این سوال راه خوبی برای رساندن مکالمه به سطحی عمیق تر و در عین حال حرفه ای است. این به آنها این توانایی را می دهد که در مورد شخصی صحبت کنند که در آن آگاه هستند و مستقیماً با زندگی آنها مرتبط است.

مثال: چه چیزی باعث شد وارد این حرفه شوید؟ این یک محیط دشوار برای کار است، بنابراین کار کردن در چنین صنعتی چگونه است؟

مرتبط: ارتباطات بین فردی: تعاریف و مثال ها

سوال ۲: بزرگترین مبارزه شما چه بوده است؟

این که از کسی در صنعت خود بپرسید که در حرفه خود با چه مشکلاتی روبرو بوده است، راهی عالی برای ایجاد ارتباط بین شما دو نفر است. پرسیدن در مورد بزرگترین مبارزات خود در طول حرفه خود به آنها بستری می دهد تا در مورد چالش هایی که با آن روبرو بوده اند صحبت کنند. علاوه بر تشویق آنها برای باز شدن، ممکن است بینش هایی را نیز به شما ارائه دهد که می تواند به شغل شما کمک کند. این یک سوال مفید است زیرا مسائل مشروع در زندگی آنها را هدف قرار می دهد و به آنها اجازه می دهد که آنها را با یک همسال خود در میان بگذارند.

مثال: “بزرگترین مبارزه شما در حین کار در شرکت A چه بوده است؟”

مطالب مرتبط: ۷ درس زندگی که می توانید در محل کار بیاموزید

سوال ۳: ممکن است در مورد…

یک سوال ابتدایی که در آن در مورد نظر آنها در مورد یک موقعیت، موضوع یا توسعه در صنعت جویا شوید، می تواند به شما کمک کند تا به تعدادی از موضوعات گفتگوی مختلف منشعب شوید. با استفاده از این بازکن، می‌توانید در مورد مسائل کلی در صنعت خود، بینش‌های خاصی که ممکن است طرف مقابل داشته باشد، نظر او در مورد یک سازمان خاص و موارد دیگر بپرسید. درخواست از کسی که در مورد چیزی به شما بگوید، به آنها احساس قدرت در مورد موضوع می دهد، که باعث می شود احساس موفقیت کنند. این رابطه آنها را با شما بهبود می بخشد و ادامه مکالمه را آسان تر می کند.

به عنوان مثال: ‘ C آیا می توانید در مورد تجربه خود از کار با شرکت A به من بگویید؟ من چیزهای متفاوتی در مورد سیاست های شرکت آنها شنیده ام، اما روی کاغذ، به نظر می رسد که آنها شرکتی بسیار جذاب برای کار کردن هستند. کار کردن با آنها چگونه بود؟

سوال ۴: به نظر شما چرا اینطور است؟

پرسیدن اینکه چرا آنها نسبت به چیزی احساس خاصی دارند، نشان می دهد که شما به گفتگو اهمیت می دهید و افکار آنها را در مورد آن موضوع معتبر می دانید. همچنین این یک راه عالی برای این است که چرا کسی باورهای خاصی دارد، که می تواند به شما کمک کند در صورت داشتن دیدگاه مخالف، بینش خاصی به دست آورید. سعی کنید سوال خود را تدافعی یا تهاجمی نشان ندهید، فقط علاقه خود را به موضوع و نظر آنها در مورد موضوع نشان دهید.

اگر شخصی بخش بزرگی از حرفه خود را صرف کار در یک صنعت کرده باشد، شنیدن نظرات او در مورد مزایا و معایب یک صنعت می تواند مفید باشد. آنها ممکن است چیزی را ذکر کنند که می تواند مستقیماً به مشکلی که ممکن است در آینده با آن روبرو شوید مربوط می شود و به شما شانس بیشتری برای مقابله با موفقیت می دهد.

مثال: « شما اشاره کردید که فکر نمی کنید صنعت تولید به اندازه کافی سریع از فناوری استفاده می کند. به نظر شما چرا اینطور است؟

سوال ۵: از چه چیزی بیشتر لذت می برید…

این سوال راهی عالی برای کشف جنبه های مختلف شخصیت یک فرد است. از بحث در مورد سرگرمی‌ها، شغل، خانواده یا مکان‌های تعطیلاتشان، پرسیدن از چیزی که از چیزی لذت می‌برند، محتوای بیشتری را به گفتگو اضافه می‌کند. همچنین به شما این امکان را می دهد که نظر آنها را در مورد چیزهای خاص بشنوید، به شما امکان می دهد سلیقه آنها را مشخص کنید و دیدگاه متفاوتی از چیزها به شما ارائه می دهد.

مثال: “از چه چیزی در این کنفرانس های کاری بیشتر لذت می برید؟”

مطالب مرتبط: ۸ نکته برای تحقق شغلی که می توانید برای موفقیت از آنها استفاده کنید

سوال ۶: دوست دارید وقت خود را چگونه بگذرانید؟

پرسیدن اینکه چگونه یک فرد وقت خود را سپری می کند می تواند در یک محیط حرفه ای یا غیررسمی کار کند، که آن را به یک سوال همه کاره تبدیل می کند. همچنین مکالمه را باز می کند تا بتواند جهت خود را به سمت موضوع دیگری تغییر دهد. همراه کردن این سوال با سوالات بعدی می تواند پاسخ های شخصی بیشتری را به همراه داشته باشد و مشارکت شما را با گفتگو نشان دهد. هنگامی که متوجه شدید که آنها وقت خود را صرف چه چیزهایی می کنند، می توانید در مورد این موضوع بیشتر پرس و جو کنید و سوالات مرتبط در مورد آن بپرسید. این ممکن است به تشویق یک مکالمه جذاب کمک کند و موضوعات متفاوتی را که برای هر دو طرف جالب است، بیاورد.

مثال: “دوست داری وقت خود را در طول نمایشگاه های کاری چگونه بگذرانی؟”

سوال ۷: از کجا بیشتر بازدید می کنید؟

این یک سوال جالب است زیرا می تواند پاسخ های مختلفی را دریافت کند که ارزش های اصلی پاسخ دهندگان را منعکس می کند. به عنوان مثال، آنها ممکن است در مورد مقصد مورد علاقه خود برای تعطیلات، شهر زادگاهشان یا مکان خاصی که به دلایل احساسی برایشان عزیز است، صحبت کنند. این یک سوال عالی برای دریافت پاسخ احساسی است و اگر در مورد منطقه ای که آنها ذکر می کنند بدانید، می تواند به یک نقطه صحبت اصلی تبدیل شود.

به عنوان مثال: «از کجا بیشتر بازدید می‌کنید؟ من همیشه از رفتن به اتریش برای اسکی زمستانی لذت برده ام، شما چطور؟

سوال ۸: قهرمان صنعت شما کیست؟

پرسیدن در مورد الگوی نقش یک فرد در محل کار، به شما ایده خوبی از آنچه که او در شغل خود می خواهد دست یابد، می دهد. همچنین به شما نشان می دهد که چه ارزش هایی را در اولویت قرار می دهند، مانند موفقیت یا بشردوستی. همچنین این فرصت را به شما می دهد تا در مورد یک شخصیت بالقوه تأثیرگذار در آن صنعت بیاموزید.

مثال: قهرمان صنعت شما کیست؟ من همیشه فکر می کردم که دیوید آتنبرو بیش از هر صنعت دیگری برای این صنعت انجام داده است.

سوال ۹: چگونه با … رفتار می کنید؟

پرسیدن اینکه چگونه شخص دیگری با یک موضوع یا موقعیت دشوار برخورد می کند، می تواند به شما ایده دهد که چگونه خودتان با آن برخورد کنید. چه با مشتریان سرکش، چه مدیران دشوار یا شرایط چالش برانگیز بازار، از رویکرد دیگران به مشکلات چیزهای زیادی می توان آموخت. این یک سوال مفید است زیرا در طیف وسیعی از زمینه ها، از فعالیت های محل کار گرفته تا زندگی شخصی شما، می گنجد.

مثال: ” چگونه با مشتریان مشکل در محل کار برخورد می کنید؟”

سوال ۱۰: سرگرمی مورد علاقه شما چیست؟
پرسیدن از کسی در مورد سرگرمی مورد علاقه‌اش، نگاهی اجمالی به زندگی شخصی یک نفر به شما می‌دهد، که می‌تواند باعث تقویت رابطه و ایجاد ارتباط عمیق‌تر بین شما دو نفر شود. این موضوع علاقه شما را به طرف مقابل برجسته می کند و به آنها فرصتی می دهد تا در مورد چیزی که واقعاً به آن علاقه دارند صحبت کنند. علاوه بر این، اگر علاقه‌ی مشابهی به چیزی دارید، به شما امکان می‌دهد با هم همکاری کنید، ایده‌ها را عوض کنید و سرگرمی‌ها را انجام دهید.

مثال: «من اخیراً نواختن گیتار الکتریک را شروع کرده ام و آن را دوست دارم. سرگرمی های مورد علاقه شما چیست؟’

نکاتی برای ترکیب موضوعات گفتگو

دانستن اینکه در مورد چه چیزی صحبت کنید بخش بزرگی از ایجاد یک مکالمه معنادار است، اما شما همچنین راه درستی برای ترکیب آن موضوعات پیدا می کنید. این مهم است که بدانید چه زمانی از یک موضوع حرکت کنید تا زمینه های مناسب برای بحث را پیدا کنید. در زیر، چند نکته برای کمک به شما در گنجاندن موضوعات گفتگو آورده ایم:

• درگیر و علاقه مند باشید: نشان دادن علاقه خود راه خوبی است تا به طرف مقابل بفهمانید که شنیده می شود و او را تشویق می کند که گفتگو را ادامه دهد و نظرات خود را بیشتر به اشتراک بگذارد. به جای اینکه حواس خود را پرت کنید یا صرفاً به دنبال دریچه ای برای صحبت در مورد خودتان باشید، تمرکز خود را روی طرف مقابل نگه دارید.

• از گوش دادن فعال استفاده کنید: گوش دادن فعال توانایی تبدیل یک گفتگو به یک تبادل دو طرفه است و شما می توانید با پرسیدن سؤالات بعدی، تأیید آنچه آنها گفته اند و یافتن راه های دیگری برای باز کردن بحث در این امر سهیم باشید. همچنین می‌توانید سعی کنید آن را به چیز دیگری که در مورد شخص می‌دانید مرتبط کنید تا نشان دهید که او را درک می‌کنید.

• یک علاقه مشترک پیدا کنید: اگر یک علاقه مشترک یا هر نقطه مشترکی از مکالمه ظاهر شد، حتما از آن به عنوان نقطه صحبت اصلی استفاده کنید. خواه این موضوع مبتنی بر شغل باشد یا یک موضوع شخصی تر، پیدا کردن یک علاقه مشترک باعث می شود که اهمیت دادن به آنچه آنها می گویند و مشارکت در گفتگو را برای شما آسان تر کند.