دو شیوهی قضاوت و یک انتظار از نتیجه
به طور معمول همهی ما انسانها برای ارزیابی رفتار خودمان و سایرین از ملاکها و استانداردهای متفاوت استفاده میکنیم. یعنی مثلا برای خودمان نیت را ملاک قرار میدهیم، برای بقیه خود رفتار را صرف نظر از نیت تفسیر میکنیم و فقط عمل شان را مدنظر قرار میدهیم.
خلاصه، استانداردهای دوگانهای برای ارزیابی خود و سایرین داریم ولی چرا؟ دو سوگیری عمدهای که در این بین دخیل است، سوگیری خودخدمت کن و سوگیری بازیگر مشاهدهگر است. در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
فقط ما خوبیم!
در حالت اول ما شکستهای خود را به عوامل بیرونی مثل شانس، شرایط و … ربط میدهیم؛ در حالی که شکستهای سایرین را به صفات پایدار شخصیتی آنها مانند تنبلی و کمهوشی مربوط میکنیم. در مقابل پیروزیهای خود را به پای توانایی خود مینویسیم ولی سایرین صرفا بر اساس شانس و پارتی و خودشیرینی به پیروزی دست یافتهاند.
این سوگیری برای حفظ عزت نفس و حفظ روحیه طراحی شده است ولی استفاده زیاد از آن باعث ایجاد دیدگاهی غیر واقعی از خودمان خواهد شد به طوری که خودمان را بهترین، بیعیب ترین،توانمندترین، داناترین و باهوشترین فرد قلمداد میکنیم و سایرین همیشه حق ما را خوردهاند!
این مدل افراد همیشه به دنبال مقصر بیرونی هستند و هیچگاه، حتی با تکرار یک موضوع، به خود شک نمیکنند که شاید مشکل از رفتار من باشد نه آن که همه آدمها بد و ناسالم باشند. در نتیجه همیشه در جای اولیه باقی می مانند و صرفا شرایط را سرزنش میکنند و همواره به دنبال تغییر شرایط برای موفقیت، پیشرفت یا شادی هستند، مثل:
- اگر مهاجرت کنم،
- اگر فلان اتفاق پیش بیاید
و …!
غافل از این که حتی اگر آن اتفاق هم پیش آید فردی که هیچ گاه تلاش نکرده، قادر به استفاده از بهترین شرایط محیطی هم نیست یا در روابط شخصی همیشه به دنبال تغییر دادن همسر و دوست است و خود را بیعیب میداند.
حق به جانب شدن، آسیب این سوگیری
سوگیری دوم، سوگیری بازیگر مشاهدهگر است. در این سوگیری برای خود نیت و برای سایرین رفتار بیرونی را مدنظر میگیریم. مثلا اگر خودمان دیر به سرقرار برسیم، دلیلش ترافیک یا عوامل پیشبینی نشده بوده ولی اگر دیگری دیر برسد صرفا آدم بدقولی است!
به عبارت دیگر، ارفاقی را که به خود میکنیم برای سایرین در نظر نمیگیریم. مهم ترین علت این سوگیری اطلاع نداشتن از انگیزههای سایرین و دانش کامل درباره تمام جزئیات افکار خودمان است.
استفاده زیاد از این سوگیری هم باعث ایجاد نوعی حق به جانب شدن، میشود و انتظار داریم سایرین هم نیت واقعی ما را درک کنند ولی خودمان هیچ تلاشی برای درک آنان نخواهیم کرد.
تفسیر رفتار، مهمترین بخش تعاملات اجتماعی
تفسیر رفتار مهم ترین بخش تعاملات اجتماعی است زیرا رفتارها بدون تفسیر هیچ معنای خاصی ندارند. دلیلی که برای یک رفتار فرض میکنیم نوع واکنش ما را مشخص خواهد کرد. اگر همیشه بهترین حالت را برای خود و بدترین حالت را برای سایرین در نظر بگیریم، خود را از ارتباط اجتماعی سالم محروم می کنیم و مانع رشد شخصی خود میشویم.
البته برخی از افراد بیش از حد به خود سخت میگیرند و بخشش و گذشتی را که برای سایرین دارند برای خود لحاظ نمیکنند. چون از خود انتظار بینقص بودن دارند. این افراد هم صرفا خود را آزار می دهند و تحقیر میکنند.
ارزیابی باید یک استاندارد واحد داشته باشد
بهترین حالت ارزیابی خود و سایرین با یک استاندارد واحد است. یعنی در نظر بگیریم که سایرین هم ممکن است کارهایی را با نیت خوب یا بد انجام دهند، ممکن است آنها هم دچار مشکل شوند، ممکن است سایرین هم اشتباه بکنند و همچنین خودمان هم اجازه اشتباه داریم.
در پایان یادمان باشد هرآن چه برای خود میپسندی برای سایرین هم بپسند و آن چه برای خود نمیپسندی برای سایرین هم نپسند.
نویسنده : دکتر مهدی سودآوری| روان شناس و مدرس دانشگاه