مصرف گرایی عامل شکست و رکود مالی

لحظاتی پیش در یکی از شبکه های اجتماعی از یکی از دوستان مطلب زیر را دیدم که بهانه ای برای ارائه ی تذکری بسیار مهم شد:

«از عید تا حالا شهر فرش داره تبلیغ میکنه که امروز بخرید، بدون بهره سال ۱۴۰۰ پرداخت کنید.
امروز مادر من خام شده و رفته فرش بخره. قبلش تماس گرفته و محدوده قیمت فرش رو پرسیده، برای فرش شش متری حدودا ۲.۵ تا ۶ تومن بهش قیمت دادند.

وقتی رسیده اونجا دیده که قیمتی که دادن واسه فرشهای تَکه که در حالت عادی فروش نمیرن. کلی گشته یه فرش نسبتا معمولی پیدا کرده، فروشنده موقع فاکتور کردن گفته که اگه اقساطی بخرید هزینش ۴۰۰ تومن بیشتر میشه. درسته اقساط بدون بهره ست اما فروش نقدی تخفیف داره!
#بازی_با_کلمات

فاکتور رو گرفته رفته صندوق، صندوق بهش گفتن شما نمیتونید اقساطی بخرید. چون سنتون بالاس. (مامان من ۷۰ سالشه و سر حاله. از دید شهر فرش ممکنه تا آخر ۱۴۰۰ عمر نکنه که بتونه سه تومن پول فرش رو بده)

واسه مامان من خرید فرش و رفتن دنبال خرید اقساطی در حد یه هوس بود، ماه دیگه میره نقدی میخره. ناراحتم واسه اونایی که مجبورن بخرن و پول نقد هم ندارند. به هوای وعده های توی تبلیغ ها میرن تو این فروشگاهها و با جنسهای بنجل یا قیمتهای متفاوت مواجه میشن. واسه اونهایی که چون جوون نیستند حرف میشنوند و با این حرفها پیر میشن.

اگر طرحی برای فروش دارید، در کنار نکات مثبتش، شرایطش رو هم در تبلیغهای تلویزیونیتون بگید. اگر توی تبلیغتون نمیگید، اقلا وقتی یکی زنگ میزنه شرایط رو مییپرسه پشت تلفن بهش بگید.

پی نوشت: توی بلاگ شهر فرش هم گشتم، خبری از این موارد نبود.»

خود را محدود به تبلیغات نکنید

داستان بالا، یک رخداد واقعی بود. بنده کاری به شهر فرش یا هر فروشگاه و شرکت و تولیدی دیگر ندارم. آن چیزی که اهمیت دارد، این است که قرار تیست لزوما تبلیغات مطابق با واقعیت باشند. و کسانی که درک درستی از این مسئله دارند؛ کمتر دچار ضرر و خسران می شوند.

در واقع عمده‌ی تبلیغات، جدای از درگیری ذهنی که برای شما ایجاد می‌کنند، چیزی جز توصیه‌ی شما به مصرف‌گرایی را اشاعه نمی‌دهند. پس اگر دل و گوش خود را مدام به تبلیغات رسانه ای بسپارید، قطعا درگیری نیازسازی های کاذبی خواهید شد که جز اتلاف سرمایه های مالی تان چیز دیگری را برایتان به ارمغان نخواهد آورد.

به نیاز خود نگاه کنید و نه تبلیغات

امروزه دنیا پر از تولید کنندگانی است که به راحتی می توانند بخشی و یا حتی همه ی نیازهای شما را برآورده کنند. پس هیچ نیازی به گوش سپردن به تبلیغات ندارید.
بلکه آن چیزی که نیاز دارید، توجه به این موضوع است که «واقعا چه چیز یا چیزهایی برای تداوم راه زندگی تان نیاز دارید؟»؛ برنامه ریزی رسانه های امروزی به گونه ای است که:

1. اولا احساس نیاز شما را یه محصولات بدرد بخور و بدرنخور را دوچندان کنند
2. دوما شما را در مسیر اشتباه مصرف گرایی بیاندازند
3. سوما عادت غلط زندگی تجملاتی، مصرف گرایی و امثال اینها را در وجود شما نهادینه کنند.

پس یادتان باشد که اگر واقعا به دنبال رشد (چه مالی و چه غیر از آن) هستید، لازم است ابتدا به جای مسخ تبلیغات شدن و افتادن در ورطه ی گرداب تبلیغات و …، یاد بگیرید که همیشه صرفا به نیازهای واقعی خود نگاه بیاندازید و چارچوب مصرف خود را صرفا با نیازهایتان ببندید و نه بیشتر