برنامه های بازاریابی ابزاری ضروری است که اکثر کسب و کارها برای ادامه رشد و دستیابی به اهداف از آن استفاده می کنند. بهترین برنامه های بازاریابی شامل اهداف بازاریابی واضح و مختصر است که به کسب و کارها کمک می کند تا برنامه ریزی کنند که چگونه می خواهند به اهداف خود در یک بازه زمانی خاص دست یابند.
ایجاد اهداف بازاریابی خود به شما کمک می کند تا برنامه هایی را که برای رسیدن به اهداف خود دارید ارتقا دهید و بهبود بخشید. در این مقاله از ایوسی، ما در مورد اهداف بازاریابی و نحوه نوشتن اهداف بازاریابی خود با استفاده از اهداف SMART صحبت می کنیم.
اهداف بازاریابی چیست؟
اهداف بازاریابی اهداف خاصی هستند که توسط یک کسب و کار یا شرکت تعیین می شود و به آنها کمک می کند محصولات و خدمات خود را برای مشتریان تبلیغ کنند. اهداف بازاریابی یک استراتژی بازاریابی کلی است که به دستیابی به اهداف سازمان در یک دوره معین کمک می کند. این اهداف ممکن است شامل افزایش فروش به میزان ۱۳ درصد در شش ماه آینده، بهبود آگاهی مصرف کننده از محصول یا خدمات جدید یا افزایش رضایت مشتری باشد.
مرتبط: ۷ راه برای بازاریابی یک کسب و کار کوچک
اهداف SMART برای اهداف بازاریابی چیست؟
SMART مخفف عبارت خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و زمان خاص است. هنگام تعیین اهداف، آنها باید SMART باشند تا مدیران بازاریابی بتوانند اهداف را به طور مؤثر سازماندهی کنند و موفقیت آتی را که خواهند داشت تعیین کنند. سوالات زیر برای هر هدف SMART می تواند به شما در تعریف و دستیابی به اهداف بازاریابی منطقی کمک کند:
- اختصاصی: آیا اهداف را به شیوه ای واضح و دقیق بیان کرده اید که سازمان شما را به چه چیزی علاقه دارد به دست آورد؟
- قابل اندازه گیری: آیا راهی برای تعیین کمیت پیشرفت و موفقیت شما در حین کار برای دستیابی به اهدافتان وجود دارد؟
- دست یافتنی: آیا اهداف بازاریابی که تعیین می کنید معقول هستند؟ آیا مطمئن هستید که اهداف برای رسیدن به آن خیلی بالا تعیین نشده اند؟
- واقع بینانه: آیا منابع و کارمندان کافی برای دستیابی به اهداف خود دارید؟ اگر این کار را نکنید، شاید اهداف شما غیر واقعی باشد.
- زمان خاص: چه زمانی ترجیح می دهید به اهدافی که تعیین کرده اید برسید؟ هر هدف خاص باید تاریخ تکمیل داشته باشد.
مرتبط: اهداف هوشمند: تعریف و مثال
نمونه های هدف بازاریابی
چندین هدف بازاریابی می تواند به شرکت شما در رسیدن به اهداف کلی کمک کند. در اینجا چند مثال از اهداف بازاریابی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند:
مثال ۱: درآمد فروش را افزایش دهید
هنگامی که کسب و کار شما محصولات یا خدماتی را می فروشد، تمرکز بر اینکه چگونه بازاریابی می تواند به فروش کمک کند، مفید است. به این ترتیب، پولی که وارد کسب و کار شما می شود به طور مداوم افزایش می یابد.
مثال: “افزایش فروش آنلاین و فروشگاهی به میزان ۹% در سال مالی آینده.”
مثال ۲: افزایش آگاهی از برند
آگاهی از برند یک هدف بازاریابی مهم است که باید روی آن تمرکز کرد اگر برند شما فقط توسط مخاطبان کوچکی شناخته شود. گسترش دامنه دسترسی شما می تواند به آشنایی با برند شما و ارائه مشتریان جدید به شما کمک کند.
به عنوان مثال: “نمرات رضایت مشتری را در پنج وب سایتی که مشتریان ما برای کمک به ارجاع بازدید می کنند، افزایش دهید.”
مثال ۳: افزایش سرنخ
اگر علاقه مند به تولید سرنخ های بیشتر هستید زیرا خط لوله شما آنقدر که می خواهید پر نیست، ممکن است از تاکتیک های بازاریابی استفاده کنید که سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و لیست مشتریان شما را با چشم اندازهای ارزشمند رشد می دهد.
به عنوان مثال: “روش های جدید تبدیل های احتمالی در وب سایت را برای افزایش ۱۵٪ سرنخ ها ایجاد کنید.”
مثال ۴: محصولات و خدمات جدید را تبلیغ کنید
اگر برنامه های کسب و کار شما برای آینده نزدیک شامل راه اندازی محصولات و خدمات جدید است، در این صورت اضافه کردن تبلیغ محصولات و خدمات جدید به اهداف بازاریابی خود می تواند مفید باشد.
مثال: “محصولات جدید را تبلیغ کنید تا ۲۰۰۰ واحد ۶۰ روز پس از عرضه محصول فروخته شود.”
مثال ۵: حضور دیجیتال را رشد دهید
اگر بر بازاریابی آنلاین تمرکز نکرده اید، ممکن است شروع به کارگیری اصول سئو برای افزایش حضور خود در رسانه های اجتماعی، موتورهای جستجو و دیگر پلتفرم های دیجیتال مفید باشد.
به عنوان مثال: “یک وبلاگ جدید برای وب سایت ما ایجاد کنید و ۱۵ پست سئو پسند در ماه به مدت یک سال منتشر کنید تا حضور دیجیتالی خود را افزایش دهید.”
دانلود کتاب: راهکارهای نوین بازاریابی: چطور در کمتر از یک سال به درآمد حیرتانگیز دست پیدا کنیم؟ |
نحوه نوشتن اهداف بازاریابی
اهداف بازاریابی باید محدود و مشخص باشد. در کنار اهداف SMART، این مراحل جامع می تواند به شما در نوشتن اهداف بازاریابی کمک کند:
۱. اهداف فروش خود را ثبت کنید
میتوانید با نوشتن اهدافی که میخواهید به آنها برسید، شروع کنید تا نشاندهنده افزایش فروش خاص در درصد یا دلار باشد.
به عنوان مثال، شما می توانید انتخاب کنید که به ۲ میلیون دلار اضافی در سال در درآمد ناخالص فروش دست پیدا کنید. همچنین میتوانید افزایش ۲۰ درصدی در فروش را انتخاب کنید که با استراتژیای که برای دستیابی به اهداف سازمانی خود استفاده میکنید، دنبال میشود. هدف فروش کامل را می توان به این صورت بیان کرد که “شرکت تابستانی با ورود به بازاری که کاوش نکرده ایم، درآمد فروش را ۲۰٪ افزایش می دهد.”
۲. برای سهم بازار هدف تعیین کنید
سهم بازار را می توان به صورت تدریجی به دست آورد. بهترین راه برای انجام این کار این است که از جایی که هستید شروع کنید و درصد واقعی را برای دوره زمانی تحت پوشش هدف بازاریابی خود اضافه کنید. به عنوان مثال، “ما قصد داریم در سال آینده سهم بازار خود را ۶ درصد افزایش دهیم.” این امر باعث می شود که تیم بازاریابی شما بیشتر از یک هدف بی پایان یا دست نیافتنی باشد.
۳. تصمیم بگیرید که به چه تعداد مشتری نیاز دارید
شما باید تصمیم بگیرید که برای رسیدن به اهداف خود به چه تعداد مشتری نیاز دارید. می توانید با بررسی هزینه یا اندازه یک خرید متوسط شروع کنید. اگر مشتری معمولی شما برای هر تراکنش ۳۰۰ دلار خرج می کند، باید در نظر بگیرید که برای دستیابی به اهداف فروش شما به چند مشتری دیگر نیاز دارند تا میانگین آن را خریداری کنند.
۴. اهداف قیمتی را تعیین کنید
تعیین اهداف قیمت به شما کمک می کند موقعیت خود را در بازار در مقایسه با رقبای خود تعیین کنید. هدف شما باید رقابتی نگه داشتن قیمت ها و کمک به شما در اهداف بازاریابی باشد.
هدف قیمت احتمالاً مدتی طول خواهد کشید و ممکن است به افزایش تدریجی قیمتها فکر کنید. به عنوان مثال، شما می توانید قیمت های خود را حدود ۱۰٪ در سال افزایش دهید تا زمانی که به هدف قیمت خود برسید.
۵. هر هدف کلیدی را ترکیب کنید
در نهایت، شما می خواهید اهداف کلیدی خود را با ترکیب آنها خلاصه کنید تا به شما ایده دقیقی از عملکرد خوب اهداف ارائه دهید.
به عنوان مثال، خلاصه ای مبنی بر اینکه قیمت ها را ۱۵ درصد کاهش می دهید و فروش را ۲۰ درصد افزایش می دهید، نتیجه معکوس دارد زیرا این دو هدف با یکدیگر کار نمی کنند. یک خلاصه موثر ممکن است چیزی شبیه به این را بیان کند: “فروش ما ۲ میلیون دلار افزایش خواهد یافت. هدف ما افزایش ۱۵ درصدی تعداد مشتریان و افزایش ۱۰ درصدی مبالغ خرید است. شرکت تابستانی نیز طی پنج سال آینده هر سال ۳ درصد افزایش قیمت ها را آغاز خواهد کرد.
مطالب مرتبط: راهنمای کامل برای تعیین اهداف استراتژیک (با مثال)
نحوه استفاده از KPI برای اهداف بازاریابی
پس از انتخاب اهداف بازاریابی که برای شرکت شما بهترین کار را دارند، مهم است که راهی برای اندازه گیری اهداف بازاریابی خود ایجاد کنید. این را می توان با استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد یا معیارهای برنامه های شما انجام داد. این به شما امکان می دهد پیشرفت را دنبال کنید و موفقیت کار خود را اندازه گیری کنید، از جمله تعیین اعداد، معیارها و ضرب الاجل ها برای اهداف بازاریابی خود. می توانید این کار را با پیگیری چند گزینه KPI زیر انجام دهید:
معیارهای وب سایت
اگر اهداف بازاریابی شما شامل تلاشهای دیجیتالی میشود، توجه به معیارهای موجود در وبسایتتان مهم است. این شامل نگاهی به مواردی مانند:
- Sessions: این به شما می گوید که چند بازدیدکننده وب سایت شما را مشاهده کرده اند.
- زمان حضور در سایت: میانگین زمانی را که هر بازدیدکننده در سایت شما سپری می کند را در اختیار شما قرار می دهد.
- نرخ پرش: این معیار نشان دهنده تعداد بازدیدکنندگانی است که پس از مشاهده یک صفحه وب سایت شما را ترک می کنند.
- بازدید از صفحه در هر بازدید: این عدد میانگین تعداد صفحاتی است که بازدیدکنندگان در سایت شما مشاهده می کنند.
این معیارها می توانند به شما کمک کنند تا نسبت ترافیک به سرنخ خود را تعیین کنید و به شما ایده ای در مورد تأثیرگذاری وب سایت شما در بازاریابی بدهد.
تعامل در رسانه های اجتماعی
بسیاری از کمپینهای بازاریابی از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و برخی از اهداف شما ممکن است از رسانههای اجتماعی به عنوان راهی برای تولید نتایج استفاده کنند. بهترین راه برای استفاده از KPI برای تعامل در رسانه های اجتماعی توجه به معیارهای زیر است:
- تعداد نظرات
- تعداد سهام
- تعداد انتخابها
- افزایش فالوور
- ترافیک از رسانه های اجتماعی به وب سایت
این معیارها نشان می دهد که استراتژی بازاریابی جدید شما با استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان یک ابزار چقدر خوب عمل می کند. اگر متوجه شدید که نتایج دلخواه را به دست نمی آورید، بهتر است اهداف خود را تغییر دهید یا ابزارهای بازاریابی رسانه های اجتماعی خود را بازنگری کنید.
تولید لید/سرنخ
معیارهای تولید سرنخ که ممکن است استفاده کنید به اهداف بازاریابی خاص شما بستگی دارد. برخی از معیارهای تولید سرنخ عبارتند از:
- سرنخ های واجد شرایط بازاریابی
- تعداد سرنخ ها
- افزایش سرنخ ها
- هزینه هر سرنخ
- نرخ تبدیل
- سرنخ های واجد شرایط فروش
مرتبط: ۱۳ نکته جستجوی املاک و مستغلات برای ایجاد سرنخ
رشد فروش
اگر علاقه مند به بهبود فروش خود هستید، بهتر است به درآمد خود یا تعداد واحدهای فروخته شده توجه کنید. این معیارها به شما یک ایده دقیق از اینکه آیا فروش شما در حال رشد است یا خیر، ثابت مانده یا کاهش می دهد، می دهد. همچنین ممکن است به این معیارها توجه کنید:
- تعداد تماسهای بالقوه جدید
- قراردادها ارسال شد
- قراردادهای جدید امضا شد
- تعداد تماس های بسته
مرتبط: ۹ روش فروش برتر که باید برای کسب و کار خود در نظر بگیرید
عملکرد سئو
یک هدف بازاریابی احتمالی که ممکن است داشته باشید افزایش دید آنلاین است. بهترین راه برای اندازه گیری این، ردیابی KPI هایی است که بهبود یا رشد وضعیت سئوی شما را نشان می دهد. ابزارهای آنلاینی وجود دارد که می توانید از آنها برای نظارت بر این معیارها استفاده کنید، یا می توانید از این KPI ها نیز استفاده کنید:
- کل ترافیک ارگانیک
- تعداد کلمات کلیدی در سه جایگاه برتر
- تعداد سرنخ های تولید شده از جستجوی ارگانیک
-
تعداد کل کلمات کلیدی رتبه بندی وب سایت برای
مرتبط: