یکی از احساساتی از کودکان که والدین باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند، مسئله ی اضطراب است؛ البته اضطراب در کودکان در بعضی از شرایط قابل انتظار بوده و بروز آن در کودکان تحت آن شرایط عموما طبیعی قلمداد می شود.
به عنوان مثال، موارد زیر از آن دسته از اضطراب هایی هستند که از درجه اهمیت بالایی برخوردار نیستند:
- حضور کودک در مدرسه یا مهد کودم، در روز آغازین
- قرار گرفتن کودک در استخر شنا برای اولین مرتبه
- رد شدن کودک از خیابانی که خودروها با سرعت زیاد در رفت و آمدند
و …
در واقع آن مقدار از اضطراب که جهت حفظ حیات، شرایط مطلوب، رشد و تکامل فرزند شما نیاز باشد جزو دسته ی اضطراب های طبیعی به شمار می رود؛ که غالبا این اضطراب ها در مقابل عوامل بیرونی بروز می کنند.
اما توجه کنید که اگر اضطراب کودکان شما از عوامل درونی نشات می گیرید و یا عوامل بیرونی که به رخدادی عادی بدل شده اند کماکان در کودکان شما ایجاد اضطراب می کنند؛ این اضطراب باید به طور ویژه مورد توجه شما قرار گیرد و در جهت رفع آن قدم بردارید.
به عنوان مثال اگر کودک شما از کمرویی مفرط و بیش از اندازه و یا سختی در انطباق پذیری با موقعیت جدیدش رنج می برد، این احساس اضطراب کودکتان طبیعی نبوده و شما باید آن را با روش هایی نظیر برخوردهای مناسب از درون کودکتان ریشه کن کنید.
عواملی افزایش دهنده اضطراب در کودکان
اگرچه عوامل مختلفی می تواند در دچار شدن کودکان به اضطراب مؤثر باشد، اما در این مقاله به موارد مهم تری اشاره می شود که غالبا در کانون خانواده نمود و بروز می کند.
۱. اختلافات و مشاجرات والدین
در خانواده هایی که مشاجره بین پدر و مادر زیاد است، محیط عاطفی سالمی برای کودک به وجود نخواهد آمد و در چنین محیطی، مقداری آسیبپذیری فرزندان خیلی بالا می رود چراکه آنها در تعارضی سنگین و هضم ناپذیر قرار گرفته اند.
۲- تماشای فیلمهای ترسناک
دیدن فیلمهایی که ژانر ترسناک دارند همراه با استرس و اضطراب است؛ و اگر تداوم این دیدن ها زیاد باشد، می تواند لطمه ی زیادی بر روان انسان بگذارد. ضمن اینکه کودکان چندان نمی توانند بین دنیای واقعی و دنیای وهم و خیال تفاوت و تمایز قائل بشوند و از همین رو تماشای این نوع فیلم ها توسط آنها، می تواند تاثیر منفی بیشتری بر روی آنها بگذارد.
۳- توبیخ فرزندان
تحقیر، سرزنش و توبیخ فرزندان در بین والدین ناآگاهی که مایل به تربیت صحیح فرزندانشان هستند زیاد به چشم می خورد؛ همچنین آن دسته از پدر و مادرهایی که از تحمل و صبر پایینی برخوردارند نیز این نوع رفتار زیاد دیده می شود.
اما تنبیه و توبیخ به هر دلیل که باشد – چه برای تربیت، و چه برای ساکت کردن و … کودک – در درازمدت باعث ضعف باور کودک به خود می شود و او را از نظر خود باوری و عرت نفس در درجه ی پایینی قرار می دهد که در مقابل در رخدادی و پیامدهای آن، بسیارمضطرب و ترسان خواهد بود.
به همین دلیل توصیه می شود که تا حد امکان کودکان خود را با تشویق کارهای مثبت و خوبشان از کارهای بدشان دور کنید نه با توبیخ کارهای بدشان …
۴- تهدید به تنبیه
همچون توبیخها؛ زمانی که والدین فرزندان خود را به تنبیه بدنی تهدید میکنند، از میزان خودباوری او کاسته و ناخودآگاه او را برای هر گونه اتفاقی کاملا محدود و ضعیف می کنند.
این را باید بدانید که اگرچه گاه برای تربیت فرزند، دست به تنبیه زدن نیز ضرورت پیدا میکند، اما تنبیه فرزندان بسیار باید حساب شده باشد و سه شرط دارد
- اول اینکه نبایستی تنبیه دائمی باشد، چراکه به این صورت اثر خود را از دست خواهد داد
- کودکان باید آنقدر نسبت به پدر و مادر احساس خوب داشته باشند که چند ثانیه اخم هم برایشان سخت باشد و اثر خود را به خوبی بگذارد؛ این گونه، لزومی به هیچ گونه تنبیه فیزیکی و خشونت نخواهد بود.
- لازم است در حیطه مهارت، به فرزندان خود اجازه دهیم اشتباه کنند و نتیجه اشتباه خود را ببینند (البته اگر خطر زیادی برایشان)؛ به این صورت، نبایستی در مقابل چنین اشتباهاتی آنها را توبیخ و تنبیه کرد.
به عنوان مثال اگر چند شکلات به فرزندتان دادید او باید این شکلاتها را در طول مدت روز بخورد و نه یک باره؛ پس اگر همه را صبح خورد، جزایش این باشد که دیگر تا شب شکلات برای خوردن ندارد؛ در واقع سرزنش و تنبیه در اینجا هیچ جایی ندارد.
به یاد داشته باشید که تنبیه فرزند برای تخلیه عصبانیت نیست
۵- تولد فرزند جدید
یکی از مسائلی که می تواند لطمه شدیدی به روان کودک وارد کند در زمانی رخ می دهد که نوزاد جدیدی متولد شده و به خانواده وارد می شود. در چنین شرایطی، تمامی توجهی که تاکنون معطوف به فرزند بزرگتر بود به یکباره از او گرفته می شود و کاملا در اختیار فرزند تازه متولد شده قرار می گیرید.
این بی توجهی ناگهانی می تواند لطمات جبران ناپذیری بر روی روح و روان فرزند بزرگتر گذاشته و علاوه بر اینکه تخم حسادت را در وجود او می کارد؛ شخصیت او را متزلزل خواهد کرد.
لذا در زمان تولد فرزندی جدید، اتفاقا توصیه می شود که بر میزان توجه به فرزند بزرگتر افزوده شود؛ چراکه خواسته یا ناخواسته، توجه به فرزند تازه متولد خواهد بود و حتی توجه به نیازهای اولیه نوزاد نیز می تواند حس بدی برای فرزندی که تاکنون تمامی توجه ها را به خود اختصاص داده بود به همراه داشته باشد.
۶- تغییر ناگهانی روند آموزشی
والدین در زمان هایی خواص، مثل رفتن فرزند به مدرسه؛ ناگهان دچار تحولی عجیب در رفتارهای آموزشی خود می شوند؛ به عنوان مثال، آنها تاکنون فرزند خود را به طور کامل آزاد و رها گذاشته بودند، اما از زمان ورودش به مدرسه، روند بسیار سنگینی را در پیش می گیرند که به روال پادگان های نظامی شبیه است.
لذا نباید در بهره های مختلف تعارضی شدید در نوع برخورد والدین با فرزندشان باشد.
یک نکته ی مهم:
این مسئله نیز منافاتی با دوره های سنی یا موقعیت های مختلف ندارد.
به عنوان مثال، اگرچه کودک در هفت سال اول زندگی باید آزادی عمل داشاه باشد و در هفت سال دوم تحت سلطه باشد؛ اما بدین معنا نیست که فرزند در هفت سال اول کاملا به حال خود وانهاده شود و هیچ آموزشی نپذیرد؛ و در هفت سال دوم کاملا تحت فشار باشد و هیچ گونه فراغتی نداشته باشد.
بلکه آزادی عمل کودک باید با رفتارهای آموزشی والدین همراه باشد و تسلط بر فرزند نیز باید با مهربانی و عطوفت همراه باشد …
۷- نارسایی حمایت و عشق والدین
نارسایی حمایت و عشق والدین میتواند به شدت تأثیر منفی بر رشد و توسعه اجتماعی و روانی کودکان داشته باشد و از این رو میتواند منجر به افزایش اضطراب آنها شود. والدین که نتوانند به درستی حمایت و عشق لازم را به فرزندان خود ارائه دهند، ممکن است باعث احساس ناامنی و ترس در کودکان شوند.
این ناامنی میتواند از جنبههای مختلف مانند ناامنی در پیوند اجتماعی، ناامنی در پیوند عاطفی، ناامنی در خودباوری و ناامنی در تشخیص نیازها و خواستههای شخصیتی بروز کند. این عوامل ناامنی میتوانند باعث ایجاد اضطراب در کودکان شده و آنها را در مواجهه با موقعیتهای جدید و استرسزا دچار ناامنی و اضطراب کنند. بنابراین، نارسایی حمایت و عشق والدین میتواند به طور مستقیم باعث افزایش اضطراب کودکان شود.
3 پاسخ
برای درمان اضطراب کودکی که تازه وارد مدرسه شده چه کارایی می شه کرد
سلام
برای کمک به کودکی که تازه وارد مدرسه شده و دچار اضطرابه، می تونید این کارها رو انجام بدید:
با انجام این کارها و صبر و حوصله، به فرزندتون کمک خواهید کرد تا اضطرابش کاهش بیابه و به تدریج با محیط مدرسه آشنا بشه. البته خوبه که در همین ابتدا درک بهتری از شخصیت و تیپ شخصیتی کودکتون هم پیدا کنید (درون گرایی و برون گرایی، نظم محوری و مردم محوری و …)
هااا مهم بودن اینا