بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

چگونه خواسته هایمان را جذب کنیم

قانون جذب

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

قانون جذب در یک نگاه:

تا به حال متوجه شده ای که گاهی آنچه را بدان نیاز داری ، ناگهان از جایی که انتظارش را نداری سر می رسد ؛ مانند تلفنی نامنتظره ؟ یا یکدفعه اتفاقی، کسی را در خیابان می بینی که در فکرش بوده ای ؟ آیا تا به حال در مورد افرادی شنیده ای که به طور مکرر درگیر مناسباتی بد می شوند و همیشه هم گله دارند که دائم همین نوع مناسبات نصیبشان می شود ؟ قانون جذب برای این دسته از آدمها هم کار می کند.

در زندگی همان چیزهایی را به سوی خود جذب می کنید که انرژی و حواس و توجهتان را به آن معطوف می کنید ؛ چه آن را بخواهید چه نخواهید. هر انسانی امواج خوب یا بد دارد . در واقع ما دائم در حال ارتعاش هستیم . اگر تو ذوق زده ، خرسند ، قدر دان ، شاکر یا مفتخر باشی؛ امواج مثبت بیرون می دهی و اگر عصبانی ، غمگین ، ناامید و سرخورده باشی و احساس بیهودگی ، بد بیاری یا شکست خوردگی کنی؛ امواج منفی از خودت بیرون می دهی. بسیار مهم است که با ارتعاشات خود در تماس و از آن آگاه باشی چون آنچه را از خودت ساطع می کنی؛ قانون جذب ، بیشتر از همان را به تو برمی گرداند.

فرمول سه مرحله ای برای جذب آگاهانه :

  1. خواسته ات را مشخص کن.
  2. ارتعاشاتت را بالا ببر.
  3. آن را بپذیر.

واکنش قانون جذب ، درست مثل واکنش ذهن توست . قانون جذب آنچه را تو نمیخواهی؛ می شنود . وقتی به ندای درونت گوش می دهی که افعال و عبارات منفی به کار می برد؛ در واقع توجه و انرژی خودت را به چیزهایی می دهی که آنها را نمیخواهی.

اگر کنجکاوی بدانی که در هر زمینه ای از زندگی ات امواج مثبت می فرستی یا منفی کافی ست به آن زمینه نگاهی بیندازی و ببینی چه چیزی دریافت می کنی . این جور شدن و تطابقی بی نقص است.
توجه به تضاد و شناسایی آن به عنوان چیزی که دلت آن را نمیخواهد؛ تو را در قبال آنچه می خواهی روشن تر می کند.

با تضاد ، خواسته ها ی خود را مشخص کن . در یک برگه آنچه را نمیخواهی بنویس و در روبروی آن آنچه را که می خواهی . بعد بر روی آنچه نخواسته ای خط بکش.
تمام چیزهایی را که باعث می شود احساسی خوب به تو بدهد؛ شناسایی کن و بیشتر به آن بپرداز . یادت باشد هر ارتعاشی که از خودت ساطع کنی، آینده ات را خلق می کند.
خواسته هایت را در خط مقدم ذهنت قرار ده و توجه و انرژی و تمرکز مثبت خودت را به آن معطوف کن. و طرز فکر تو را دوباره برنامه ریزی می کند . مثلاً من بدنی سرحال و خوش و خرم دارم

قانون جذب در برابر کلماتی که به کار می بری یا افکاری که به ذهن می آوری واکنش نشان نمیدهد . قانون جذب صرفاً در برابر آنچه در مورد گفته ها یا افکارت احساس می کنی، واکنش نشان می دهد.

سه عامل اصلی برای عبارت مربوط به خواسته وجود دارد:

  • شروع مطلب ،
  • اصل مطلب
  • و خاتمه مطلب.

عبارت پذیرفتن قانون جذب ، صرفاً به معنی عدم شک و تردید است و مهمترین عامل در روند جذب آگاهانه . پذیرش ، همان عدم شک و تردید است . سرعت قانون جذب نسبت مستقیم با میزان پذیرش دارد.

قدر دانی و شکر گذاری نیز بالاترین شکل ارتعاش است . می توانی برای قدردانی از هر چیزی وقت صرف کنی . این احساسی است که به سپاس و امتنان تو متصل است و خیلی اهمیت دارد . دفتر یادداشت روزانه ، برای مدرک قانون جذب در زندگی ات کمکت می کند؛ آن را بیشتر باور کنی . بیشتر شوق و ذوق داشته باشی، بیشتر بپذیری و بیشتر اعتماد کنی.

آنچه را به خواسته ات نزدیک است ، گرامی بدار . عبارت« من در روند کار قرار دارم» را به کار ببر . عبارت «من تصمیم گرفته ام» را به کار ببر.

اطلاعات کسب کن . وظیفه تو این است که خواسته ات را مشخص کنی و آنچه را بدان نیاز داری تا خواسته ات را آشکار کند ؛ بپذیری .وظیفه تو این نیست که سعی کنی از لحاظ عقلانی از مسائل سر در بیاوری بلکه باید بگذاری قانون جذب جوابها را برایت بیاورد . یادت باشد هر موجی که بفرستی همان را دریافت می کنی.

آشنایی با قانون جذب به زبان ساده

ما همه با یک نیروی بی پایان زندگی می کنیم . و آن نیروی جاذبه است .
تمام چیزهایی که وارد زندگی شما می شوند با قانون جاذبه وارد شده اند . تمام چیزهایی که شما در ذهن دارید به طرف خود جذب می کنید .
افکار تبدیل به ا جسام می شوند . شما باید مشخص کنید چه چیزی رامی خواهید ، به آن فکر کنید و بار ها ، بارها آن را در ذهن خود مرور کنید ، چیزی را که فکر می کنید به طرف خود جذب می کنید .
این برای هر کسی رخ می دهد اما افراد به چیزی فکر می کنند که نمی خواهند . قانون جاذبه هر چیزی را جذب می کند ، چیزی را که نمی خواهید و چیزی را که می خواهید .نباید رو چیزی که نمی خواهید تمرکز کنید زیرا قانون جاذبه آن را جذب می کند .

تمرکز فکری را باید از روی چیزهایی که نمی خواهید به روی چیزهایی که می خواهید ،تغییر دهید . کسی که بیشتر از بیماری حرف می زند همیشه بیمار است و کسی که بیشتر از ثروت حرف می زند، ثروتمند است .

یک فکر مثبت صدها بار قوی تر از یک فکر منفی است . افکار را به دقت انتخاب کنید . مجسمه ای که از خود ساخته اید ، خودتان خواسته اید . تمام اتفاقاتی که برایتان رخ می دهد ، خودتان خواسته اید . باید مراقب افکارتان باشید .احساس بهشما کمک می کند که به چه چیزی فکر کنید و چه چیزی را جذب کنید . احساس یا خوب یا بد . باید جهت گیری به سمت احساس خوب باشد.

همان چیزی که احساس می کنید ، همان چیزی است که به وجود می آورید . چیزی که به آن فکر می کنید همان چیزی است که احساس می کنید . شما افکاری را به وجود می آورید که تجربه های آینده ی شما را به وجود می آورد . شما خالق زندگی خود هستید .زندگی می تواند رویایی باشد اگر شما از از این راز (قانون جاذبه )استفاده کنید .

همه شما داستان علاءالدین و چراغ جادو را می دانید ، کارتون و یا فیلم آن را دیده اید . علاءالدین آرزو می کرد و غول چراغ جادو ظاهر می شد و به او می گفت فرمان بردارم سرورم و آرزوی علاءالدین برآورده می شد . علاءالدین شما هستید و غول چراغ جادو کائنات (هستی ) . کائنات بر پایه قانون جاذبه شکل گرفته . شما آرزو می کنید و کائنات می گوید : فرمان بردارم سرورم.

  1. آن چیزی را که می خواهید طلب کنید
  2. نیاز به کلمات نیست ،فکر کنید
  3. کائنات به احساس درونی شما پاسخ می دهد و شما دریافت می کنید.

شما به جهان هستی دستور می دهید و جهان هستی شکلی به خودش می گیرد که شما به افکارتون برسید . شما باید آن چیزی را که می خواهید تصور کنید و تجسم کنید . وقتی چیزی را تجسم کردید آن را پدید می آورید .
شما می توانید یک تابلو تجسم درست کنید و تصویر چیزهایی را که می خواهید بر روی آن بچسبانید . نباید اینگونه فکر کنید که آن چیز را نداریدو یا بگویید ای کاش آن را داشتم ، بلکه باید جوری فکر کنید که الان آن را دارید در این زمان است که جاذبه پدید می آید . شما نمی دانید که چگونه این کار انجام می گیرد و جهان هستی چه جوری و چه شکلی به خودش می گیرد .
“چگونه” کار کائنات است .او بهترین و کوتاهترین و درست ترین راه را برای رسیدن شما به آرزویتان ایجاد می کند.

وقتی شما در جهت چیزی هستید که می خواهید ، احساس خوبی خواهید داشت و اگر نا امید شوید دیگر با آن چیز هم جهت نیستید و ناراحت هستید .وقتی ناامید شوید و بگویید “نمی شود” ،کائنات می گوید : فرمان بردارم سرورم و شما به آرزوی خود نمی رسید . وقتی احساس خوبی داشتید و هم جهت هم شدید ، زمان پدید آمدن آن رویا فرا می رسد .

رخداد ها به زمان نیاز دارند اما زمان آن برای شما معلوم نیست ، بیشتر مهم است که چقدر با احساس خود هم جهت هستید .
این شما هستید که برای رخدادها زمان تعیین می کنید و فکر می کنید برای چیزهای بزرگ تر زمان بیشتری و برای چیزهای کوچک زمان کمتری صرف می شود . اما برای قانون جاذبه اینگونه نیست .

تصور کنید که در حال رانندگی در شب هستید شما با چراغ تنها ۱۰۰ متر جلو را می بینید در حالی که در انتها مسیر بین مبدا و مقصد را طی کرده ایدو به مقصد خود رسیده اید . گاهی فکر می کنید در شرایط گیرکرده اید ، این نتیجه این است که به آن چیزی که هست و مشاهده می کنید ، فکر می کنید نه به آن چیزی که می خواهید و قانون جاذبه همان چیزی را که هست به شما می دهد. و این شرایط تکرار می شود .

در صورتی که آن چیزی که الان هست همان چیزی بوده که شما قبلا به آن فکر کرده بودید . اگر با چیزی که نمی خواهید مقابله کنید ، ایستادگی می کند . چون روی چیزی تمرکز کرده اید که نمی خواهید .باید روی چیزی تمرکز کنید که می خواهید.

شما خالقین جهان خود هستید . مهم است که به چه فکر می کنید و چه آرزویی دارید ، چون آن چیز پدید می آید .انسان چیزی می شود که به آن می اندیشد .
هر کس می تواند دنیای خود را بسازد و محدودیتی ندارد زیرا بیش از نیاز خوبی هست .بیش از نیاز نیرو هست . قانون جاذبه درون شماست و تحت کنترل شما است .چه فکر کنید که “می توانید ” و چه فکر کنید که ” نمی توانید ” در هر صورت حق باشماست و کائنات به شما می گوید : فرمان بردارم سرورم.

با شکر گزاری شروع کنید ، شکرگزاری بابت چیزهایی که دارید و به شما احساس خوب می دهد .اخلاق شکرگزارانه داشته باشید .

“ساده ترین شکلی که قانون جذب را برای خودم تجسم می کنم این است که خودم را یک آهن ربا تصور می کنم : همان طور که آهن ربا آهن را جذب می کند ،من هم شبیه افکار خودم را به طرف خودم جذب می کنم”.

قانون جذب به طور خلاصه این است:

شما هدف یا هدفهای زندگی خود را مشخص کنید و دقیقا بدانید که چه می خواهید و به ویژه اگر آنها را روی کاغذ بیاورید و در لزوم آنها فکر کنید تا مطمئن شوید و به هدفهای خود ایمان بیاورید ، به نظر می رسد که عواملی نامریی ناگهان به کار می افتند و راه را برایتان هموار میکنند و شما را به سوی موفقیت می رانند.

(خودت را تجسم کن که در وفور نعمت زندگی میکنی ، درنتیجه وفور نعمت را بطرف خودت جذب میکنی.این برای هر فردی جواب میدهد .)

قانون جذب چگونه کار می کند؟

در واقع قانون جذب یک قانون ثانوی است و قانون اصلی قانون ارتعاش است.به این صورت که هر چیزی که از انرژی ساخته شده باشد
(البته به گفته فیزیکدانان بخش عظیمی از هستی را جسم تاریک تشکیل داده است که ماهیت آن هنوز مشخص نیست) مشابه خود را جذب می کند.

هر چیزی در این دنیا دارای فرکانس مختص به خود است و وقتی انسان در مورد چیزهای مختلف اعم از پول، روابط خوب، سلامتی، فقر، روابط نابسمان، بیماری… تمرکز می کند همان ها را نیز جذب می کند و این از طریق ذهن و احساسات انسان امکان پذیر است.

“روند استفاده از قانون جذب”

به طور کلی روند قانون جذب از سه مر حله تشکیل می شود.

  • تجسم:برای تجسم انسان باید از ذهن خود استفاده کند.مجسم کردن خواسته، که الان از آن اوست و با آن کاری انجام میدهد و از داشتن آن لذت می برد، انگار همین حالا خواسته اش را دریافت کرده است.
  • احساس:همراه با تجسم انسان باید احساس فوق العاده ای در مورد خواسته اش داشته باشد، یک نوع احساس شور و شوق همراه با لذت(عشق)که تمام اینها توسط ذهن انسان امکان پذیر است.بدین ترتیب انسان فرکانس ارتعاشی ایجاد می کند که خواسته خود را مانند آهنربا جذب می نماید.
  • دریافت:بدین ترتیب قانون جذب از طریق نیرویی طبیعی، مرئی و نامرئی کار می کند تا انسان را از طریق شرایط و رویداد ها به خواسته اش برساند.

“تو قوی ترین آهنربا در این دنیا هستی. تو یک قدرت مغناطیسی درونی داری که از هر چیز دیگری در این دنیا (دنیای جسمانی) قوی تر است و این نیروی بی انتهای مغناطیسی از افکار تو منتشر می شود.”

تکرار کن

  • من می توانم زندگی ام را بهتر کنم، می‌توانم نتایج مورد علاقه‌ام را به دست آورم.
  • امروز و هر روز من پراز موفقیت و پیروزی است.
  • اکنون جامه‌های جسم و روحم را نو و تازه میکنم.

بررسی علمی قانون جذب :

در عمل به نظر میرسد که وقتی ما با تمام وجود خواهان چیزی هستیم و تصمیم میگیریم که آن را حتما به دست بیاوریم، گویی ناگهان نیروهایی به کار میافتند تا ما را به هدف نزدیک کنند.
اشخاصی به کمک میآیند، امکانهای تازهای پدیدار میشوند، و جادههای بزرگی در مقابل چشمان ما گشوده میگردد. اما در مورد علت ایجاد این حالت عقاید گوناگونی وجود دارد.
بعضیها آنچه را که ظاهرا به نظر میرسد پذیرفته اند. تصور کرده اند که در مغز ما آهنربایی است که چیزهای مفید را به خود جذب میکند!.

بعضی گمان کرده اند که مغز، امواجی از خود ساطع میکند که امواج متناسب با خود را جذب میکند. عدهای نیز این را پذیرفته اند که کائناتی درکارند و آنها هستند که شرایط و موقعیتها را سرراهشان قرار میدهند!

(چیزی که در فیلم راز با عبارت “فرمانبردارم سرورم!” بسیار بر آن تاکید شد.)

بر اساس همین برداشتها فیلمی با عنوان “راز” ساخته شده است که احتمالا آن را دیده و یا کتابش را خوانده اید. باید گفت که وجود چنین امواجی در هیچ آزمایشگاه فیزیکی به اثبات نرسیده است.
نیروی آهنربایی مغز و رفتار اینچنینی کائنات هم با اصول علمی سازگار نیست.واما….

“شبکه ذهنی”

برای اینکه اساس قانون جذب روشن بشود چاره ای نداریم به جز این که به شبکه یا صافی یا فیلتر ذهنی اشاره ای داشته باشیم. مطلب را با ذکر مثال ساده ای آغاز می کنیم:

فرض کنید به مغازه میوه فروشی می روید تا چند کیلو نارنگی و پرتقال بخرید. پس از خرید وقتی به اتومبیلتان برمیگردید همسرتان می پرسد “راستی لیموترش هم داشت؟” شما پس از مکث نسبتا طولانی می گویید “راستش نمی دانم… اصلا توجه نکردم. حتما داشته.

باید بروم ببینم “وقتی برای بار دوم به مغازه می روید، متوجه می شوید که جعبه لیموترش اتفاقا درست بین جعبه های پرتقال و نارنگی قرار داشته است، ولی شما به دلیل این که مثلا به آن احساس نیاز نمی کرده اید آن را به اصطلاح ندیده اید.

آیا چشم شما واقعا وظیفه خود را که همان دیدن باشد انجام نداده است؟ مسلما چنین چیزی قابل پذیرفتن نیست. زیرا نگاه شما در هنگام جست و جوی نارنگی و پرتقال، حتما چندین بار از روی لیموها نیز عبور کرده است. با وجود این متوجه لیموها نشده اید.

توجیهی که امروزه از این مطلب میکنند چنین است که ذهن ما دارای صافی یا فیلتر خاصی است که تنها تصویرهای معینی می توانند از آن عبور کنند و تا چیزی از این صافی نگذرد قادر به درک آن نخواهیم بود.
یعنی کافی نیست که چیزی در معرض دید ما قرار گیرد تا آن را ببینیم یا در حقیقت متوجع آن شویم.

“نیاز ، علاقه ، انتظار”

هنگامی که در خیابان قدم می زنیم، در هر گام میلیونها واحد اطلاعاتی از مقابل چشمانمان عبور می کند. ولی ما متوجه آنها نمی شویم.
برای درک اشیاء شرایطی لازم است. مثلا باید آنها را لازم داشته باشیم. هنگام عبور از خیابان اگر گرسنه باشید ممکن است تابلو رستوران ها توجهتان را جلب کند. ممکن است وارد رستوران شوید و غذا سفارش دهید.

در آن هنگام اگر کسی نشانی عکاسی را بپرسد ممکن است اظهار بی اطلاعی کنید، اما در هنگام خروج متوجه شوید که مغازه عکاسی درست در کنار رستوران قرار دارد.
چنان چه به چیزی نیاز داشته باشیم، به صورت خودکار این احساس را به ضمیر ناخودآگاه منتقل میکنیم و او شبکه ذهنی را فعال می کند تا هرچه را که به مطلب مورد نیاز مربوط می شود جذب کند و اجازه دهد تا آن مطلب وارد ذهن شود.

همچنین اگر چیزی را دوست داشته باشیم، باز هم ضمیر ناخودآگاه ما پیام را دریافت می کند و آن گاه شبکه ذهنی نسبت به آن موضوع خاص، حساس و فعال می شود. به عنوان مثال، اگر به نوع خاصی از موسیقی علاقه مند باشیم، هر خبر و یا آگهی کنسرت را که به آن نوع موسیقی مربوط بشود می بینیم و به آن توجه نشان میدهیم.
این موضوع منحصر به حس بینایی و یا تصویر های دیداری نیست. در مورد صدا هم همین طور است. مثلا در هنگام قدم زدن در خیابان چه بسا به کسانی برمی خورید که سخت سرگرم بحث و گفت وگو هستند.

اما شما یک کلمه از حرفهایشان را متوجه نمی شوید، زیرا صافی ذهنی که در زبانهای بیگانه به آن RAS میگویند به آن اجازه عبور نمیدهد.

“اساس قانون جذب”

اساس قانون جذب همان فیلتر ذهنی است.
این صافی اجازه نمی دهد که اطلاعات بیهوده و به دردنخور وارد ذهن شود.

اگر پس از یک پیاده روی طولانی در خیابانهای تهران از شما بپرسند ” شما که توی خیابان بودید، آیا اتومبیل تویوتا هم دیدید؟” ممکن است گیج شوید و نتوانید جواب درستی بدهید، اما اگر قصد خرید اتومبیل داشته باشید، و اتفاقا تویوتا یکی از انتخابهای مهم شما باشد، آن وقت وضعیت فرق میکند.

یعنی اگر اتومبیل موردنظر از کنارتان عبور کند دیگر نسبت به آن بی تفاوت نخواهید بود. در اینجا فیلتر ذهنی اجازه ورود اطلاعات را میدهد.

به عبارت دیگر وقتی برنامه ای در ذهنمان داشته باشیم و یا هدفی تعیین کرده باشیم که برایمان مهم باشد، ذهن ما هر چیزی را که با آن در ارتباط باشد جذب می کند.
یک مسیر ، یک حرکت ، یک سخن ، یک شخص ، یک مغازه و… دقت کنید که تمام این عوامل برای شما به وجود نمی آیند! آن مسیر و یا آن مغازه آنجا هست، آن حرف زده خواهد شد و تمام عوامل در جریان خواهد بود چه شما هدفبرنامه ای داشته باشید چه نداشته باشید و حال که هدفی دارید تازه متوجه آنها میشوید! گویی که ناگهان می بینید راه های مهمی که شما را به هدفتان می رساند در جلوی پایتان قرار گرفته است

” مثالی دیگر” برای قانون جذب

فرض کنیم قطعه زمینی در اختیار دارید و یک روز به فکر می افتید که در آن ساختمان سازی بکنید. همان روز با یکی از دوستان قدیمی که مهندس ساختمان است برخورد می کنید و او صحبتی را درباره ساختمان سازی آغاز می کند. موضوع را با او در میان می گذارید و او اطمینان می دهد که این کار عملی است.

حتی می گوید که اگر پول کافی هم ندارید می توانید وام بگیرید، یا با کسی شریک شوید و یا پس از شروع، یک طبقه اش را پیش فروش کنید و امثال اینها. اطلاعات ارزشمند دیگری هم در اختیارتان می گذارد و قول می دهد که عملا کمکتان کند. ممکن است یاد این شعر بیفتید که ”گاهی بساط عیش خودش جور می شود!” ولی اگر درست فکر کنید می بینید که همه اینها به شکلی با قانون جذب ارتباط دارد. شاید بارها با آن آقای مهندس برخورد داشته اید.

شاید بارها راجع به امکانات ساختمان سازی صحبت می کرده است و شما که تصمیم به این کار نداشته اید توجه نکرده اید.

پس:

نکته مهم :عواملی که باعث موفقیت شوند در اطراف شما فراوان است. کافی است هدفتان را مشخص کنید و در آن باره فکر کنید و تصمیم بگیرید. آن گاه قانون جذب به کار می افتد و عواملی که متناسب با آن هدف باشد، جذب ذهن می شود. ناگهان می بینید راههای مهمی که شما را به هدف می رساند در جلو پای شما قرار دارد.
هدف شما چیست؟ چه می خواهید؟ آن را روی کاغذ بیاورید و نتیجه را ببینید.

“خلاصه قانون جذب”

ضمیر نا خود آگاه ما برایش چندان فرقی نمیکند که تصاویری که می بیند واقعی باشند یا در صفحه تلویزیون و یا بر پرده ذهنمان نقش بسته باشند.
آنچه که می بینیم یا تصور می کنیم مستقیم یا غیر مستقیم روی احساس ما اثر می گذارد.
تصاویر و افکار خوب احساسی مثبت ایجاد می کنند و تصاویر و افکار بد احساسی منفی.
احساس دارای انرژی است و انرژی یعنی توانایی انجام کار . انرژی عاطفی ما همچون آهنربای بزرگ شروع به جذب انرژی های همنوع می کند
در لحظاتی که احساسی منفی داریم وقایع و انسان های منفی را به خود جذب می کنیم و در زمان هایی که حسی مثبت و شادمانه در ما برپاست در حال جذب چیز های خوب و مطلوب به زندگی خود می باشیم.

البته این را هم نباید نادیده بگیریم که اعمال ما نیز دارای انژی می باشند و اعمال منفی بازخورد و عکس العمل منفی دارند.
این است که گاه با وجود افکار و احساس مثبت وقایعی منفی و نامطلوب برایمان پیش می آید.

این خلاصه ای بود از قانون جذب.

” معتقدان به قانون جذب”

معتقدان به قانون جذب می گویند که از تصویرسازی ذهنی هرچه بخواهی بدست می آوری . مثلاً با تصور یک خانه بزرگ یا ماشین مدل بالا می توانی به آن برسی .
آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر ؟
پاسخ – اگر اینکه شما یک خانه ی بزرگ تصور بکنی و بعد این خلق بشود ، این غلط است .
یا شما تصور سازی بکنید که یک ماشین مدل بالا داشته باشید و بعد بدون کار و تلاش و برنامه ریزی به خواسته ات برسی ، این درست نیست.
ولی اگر تصویر سازی ذهنی برای امیدواری ، هدفمندی و امید به آینده باشد و همان اثر تلقینی آن باشد ، این قابل قبول است و بزرگان ما در طول تاریخ از این شیوه استفاده می کردند.
ناپلئون بناپارت می گوید : وقتی من کودک بودم علاقه داشتم که فرمانده ی یک لشکر بزرگ باشم . هر روز می نشستم و تصورمی کردم که فرمانده ی یک لشکر بزرگ هستم و آنها را هدایت می کردم.
انیشتن می گوید : شما می توانید با تصویر ذهنی می توانید آینده خودتان را به تصویر بکشید. در کنار تصویر سازی ما باید تلاش بکنیم و امیدوار باشیم.
ما به ضمیر ناخودآگاه خودمان القا می کنیم و بعد به آن می رسیم . تصویر سازی لازم است ولی کافی نیست.

“چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمیکند؟”

تا به حال شده از خوانــــدن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی: «دیگر جواب نمیدهد» یا گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه ای نمیگیری، زیر لبت زمزمه کنی:«قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست»! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون ها مردم دیگر مانند خودت نمیتوانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند.

اما ما به شما با دلیل و مدرک ثابت می کنیم مشکل فقط
خود شما هستید نه قانون جذب!

“●هیچ کس بدشانس نیست”

کمتر کسی را می توان پیدا کرد که از ثروتمند شدن خوشش نیاید. زمانی که قانون جذب برای اولین بار مطرح شد و میلیونرهای موفق پرده از این راز بزرگ برداشتند، هرکس وسوسه شد تا برای یک بار هم شده این قانون را در زندگی شخصی اش به کار گیرد.
حتی آنهایی که در ظاهر مخالف این موضوع بودند در خلوت خودشان عبارات تاکیدی را مثل یک اکسیر جادویی به زبان می آوردند تا با چشم های خودشان از صحت این موضوع باخبر شوند.

بر اساس قانون جذب، شما می توانستید هرچیزی را در زندگی تان جذب کرده و برای این کار تنها کافی بود چشم هایتان را ببندید و جذب کنید.
جذب کردن با تکرار عبارات تاکیدی مثبت و تجسم کردن راهی میانبر برای رسیدن به رؤیاهایی بود که همیشه سرکوبش می کردید.
حتماً شما هم برای یک بار هم شده این کار را انجام داده اید اما جز موارد جزئی نتوانستید نتیجه شگفت انگیزی که قانون جذب از آن صحبت می کرد را به دست بیاورید و نتیجه این شد که دیگر خودتان را از گروه دوستداران قانون جذب کنار کشیدید و باز هم با کسالت و از سر ناامیدی گفتید:« آدم باید کمی شانس داشته باشد» این جمله شما و خیلی از افرادی است که دیگر اعتقادی به قانون جذب ندارند. اما نتیجه مطالعات دکتر »بروس لیپتون» روانشناس، نشان داده هیچ اشتباهی در قانون جذب اتفاق نیفتاده است بلکه گره اصلی این معمای پیچیده ذهن ناخودآگاه شماست.

قانون جذب همیشه عمل می کند، چه آن را باور داشته باشی یا نداشته باشی، چه آن را بفهمی یا نفهمی!

“رازی که میخکوب تان می کند!”

من عاشق میلیونر شدن هستم و شب و روز به این موضوع فکر می کنم. قانون جذب به من یاد داده که خودم را در خانه زیبا و اتومبیل های مجلل تصور کنم و با تکرار عبارات تاکیدی مثبت رؤیای میلیونر شدن را سوی خودم جذب کنم.
کمی بعد، ناگهان در محیط کاری من اتفاقی جدید می افتد. رئیس بخشی که در آن کار می کنم، سمت من را به سمتی بالاتر تغییر می دهد و حقوق من به همین اندازه افزایش پیدا می کند.
اما بعد از اینکه در سمت جدیدم مشغول به کار شدم آنچنان از این وضعیت متعجب و شگفت زده هستم که بیشتر از اینکه به تثبیت کارم فکر کنم، ترس از دست دادن سمت جدیدم جایگزین همه افکار مثبت من می شود تا جایی که حتی خودم را لایق درآمد بیشتر نمیدانم و به همین دلیل بعد از مدتی سمت جدیدم را به راحتی از دست می دهم. این مثالی است که دکتر لیپتون می زند.

در واقع ۹۹درصد (به این رقم دقت کنید) زندگی شما در دست ذهن ناخودآگاه شماست و حققیت تلخ این است که بخش عمده ای از ذهن ناهوشیار شما توسط افکار منفی پر شده است که تنها با تصویرسازی رؤیاها و تکرار عبارات تاکیدی نمیتوانید آنها را از ذهنتان پاک کنید.

مثل این می ماند که هوا کاملاً تاریک است و شما مدام تکرار می کنید «هوا روشن است.» در این شرایط تکرار عبارات تاکیدی در مورد روشن بودن هوا نمیتواند اصل موضوع را تغییر دهد پس کمی به آن فکر کنید.

“●فرمول جادویی رؤیاها”

دکتر «بروس لیپتون» می گوید:«ذهن ناهشیار میلیون ها برابر قوی تر از ذهن هوشیار است.

اگر ذهن ناهوشیار با خواسته های ذهن هوشیار ناهماهنگی نداشته باشد هیچ مسئله ای نیست، چون در این شرایط قانون جذب به صورت خودکار عمل می کند و هیچ نیازی نیست کاری کنید که قانون جذب را در زندگیتان خلق کنید اما اگر این ۲ ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه شما با یکدیگر هماهنگ نباشد، قانون جذب هیچ تاثیری ندارد.

برای مثال شما آگاهانه می خواهید که حسابتان پر از پول باشد و با تکرار عبارات تاکیدی سعی می کنید این حس را به وجود بیاورید اما اگر در ذهن ناخودآگاه شما این عقیده وجود داشته باشد که شما لایق آن همه پول نیستید، هرگز ثروتمند نمیشوید.

ذهن ناخودآگاه شما شبیه یک ضبط صوت عمل می کند و همیشه تمایل دارد که موزیک های قدیمی تان را پخش کند؛ به خصوص همان ترانه هایی که از دوران کودکی والدین بارها و بارها برایتان تکرار کرده اند. شما ترانه های ضبظ صوت ذهنی تان را در ۶ سال اول زندگی با جملات منفی پر کرده اید.

●فوت آخر

به عقیده دکتر لیپتون تنها راه حل استفاده از قانون جذب آن هم به صورتی مفید و نتیجه بخش، قبل از هرچیز خاموش کردن افکار منفی است و این کار تا زمانی که افکار منفی تان همچنان در ذهن ناهوشیارتان در حال تکرار است، نتیجه بخش نیست، زیرا عبارات تاکیدی که آگاهانه از سمت شما تکرار می شود جزو ذهن هوشیارتان است و ذهن خودآگاه شما تنها یک درصد روی زندگی شما تاثیر می گذارد.

اما این موضوع انکار تاثیر تکرار عبارات تاکیدی نیست بلکه مشکل اصلی بیشتر افراد این است که هیچ شناختی از افکار خود ندارند.

برای این کار بهتر است قبل از هرچیز جای آرامی را در نظر بگیرید و بدون اینکه در مورد خودتان و افکارتان فکر و قضاوتی کنید، اجازه بدهید افکار منفی تان خودش را آشکار کند.
بعد از اینکه به ذهن ناخودآگاهتان و جملات منفی این ضبظ صوت مجازی دست پیدا کردید سعی کنید دکمه خاموش آن را برای همیشه بزنید و اگر باز هم با جملات منفی مواجه شدید تنها به عنوان یک تماشاچی به آن نگاه کنید نه یک تحلیل گر! بعد از این کار حالا نوبت جایگزین کردن عبارات تاکیدی مثبت و تصویرسازی است.

جملاتی مانند: «تو به اندازه کافی خوب نیستی» «تو لیاقتش را نداری» یا »آدم های دیگر بهتر از تو هستند و تو مجبوری بهتر از دیگران باشی» و…

چه این پیام ها مستقیم به شما رسیده باشد چه غیرمستقیم، بعد از سال ها که در چنین موقعیت های مشابهی قرار می گیرید آن نوارها دوباره تکرار می شود و مشکل اینجاست؛ شما روی نواری که در حال پخش است عباراتی دقیقاً مخالف را به زبان می آورید و در این حالت هیچ نتیجه ای دریافت نخواهید کرد.
شما خودتان را فریب داده اید که فرد مثبتی هستید، چون در تمام لحظاتی که در حال تکرار جملات مثبت و تصویرسازی برای رؤیاهایتان هستید، نوار منفی ضبط صوت ذهن ناهوشیارتـــان درحال پخش ترانه های ناامیدکننده و دلسردکننده است.

  • برای ایجاد یک تغییر، باید به مسائل آن گونه که آرزو دارید باشند، بنگرید نه آن گونه که در واقع هستند:
    این رازی است که تنها افراد موفق می دانند و در کتاب های علمی با عنوان” تجسم دیداری “از آن یاد می شود. مایکل فلپس هر شب قبل از خواب خود را برنده تجسم می کرد.
    همان گونه که می بینید وی در حال حاضر پرافتخارترین قهرمان تاریخ بازیهای المپیک و دارنده ۲۲ مدال شنا است.
    در این کتاب می خوانید” :به منظور تأثیر هر چه بیشترِ تفکرات مثبت بر روی اتفاقات، بایستی نادیده بگیرید که چه کارهای دشواری هستند- و هم چنین به این که دیگران شما را چگونه می بینند کاملاً بی توجه باشید. و تنها تمام تمرکز خود را حول این محور بگنجانید که دوست دارید چه اتفاقاتی برایتان به وقوع بپیوندند.
  • شما می توانید قدرت مغناطیسی جذب اتفاقات خوب خود را با اختصاص دادن زمان روزانه به” افکار قدرتمند “افزایش دهید:
    ۱۵ دقیقه از روزتان را به طور جدی به فکر کردن در مورد اهداف، رؤیاهایتان و آن چه از زندگی می خواهید اختصاص دهید. برادران هیکس می گویند این عمل شانس شما را برای رسیدن به موفقیت بسیار افزایش می دهد.

موفقیت یک منبع تمام نشدنی است. هر کس می تواند از آن بهره برد:

  • فراموش نکنید که موفقیت دیگران، موفقیت شما را محدود نمی کند. از آن طرف براساس آنچه که در کتاب نوشته شده، شما با جذب موفقیت، موفقیت دیگران را محدود نخواهید کرد.
  • به خودتان اجازه ندهید در ناامیدی ها غرق شوید:
    ناامیدی تنها باعث جذب اتفاقاتی است که ناراحتی شما را بیشتر خواهند کرد و تنها نشانه آن است که شما به هدفی که در زندگی آرزویش را داشته اید، نرسیده اید .بنابراین به جای حسرت خوردن برای از دست دادن آرزوهایتان، تنها به آنچه دوست دارید و می خواهید، فکر کنید.

از تماشای برنامه های تلویزیونی همانند جنایت و بیماری که انرژی های منفی را به شما منتقل می کنند، اجتناب کنید:

  • با دیدن این برنامه ها تنها موجب می گردید به آنان بیشتر فکر کرده و شانس اتفاق افتادنشان را افزایش دهید. باز هم یادآوری می کنیم که” :با توجه شما به هر چیزی، آن مورد بیشتر و بیشتر به سمت شما کشیده می شود”.

بدانید اگر روابط تان با دیگران بد است، تنها خودتان موجب آن گشته اید:

  • توجه به مسائل منفی هم چون گرفتن انتقام می تواند موجب ویرانی روابط شخصیتان باشد.
    با این ذهنیت که” هیچ چیز به وقوع نخواهد پیوست مگر آن که شخصاً آن را جذب کرده باشید”، می توانید از روابط بد با همسر و بستگان تان رهایی یابید.

“طبق قانون جذب ما چه کسانی را جذب میکنیم؟”

هر فردی در زندگی یک سری دوستان خاصی دارد که تقریبا همه آن دوستان، از خصوصیاتی نسبتا شبیه به هم برخوردارند و با به عبارتی دیگرمعمولا طیف دوستان و همنشینان هر شخص، افراد خاصی هستند که خصوصیات اخلاقی نسبتا شبیه هم دارند.
قانون جذب فقط منحصر به اشیا و خواستههای مادی و معنوی نیست بلکه در مورد افراد نیز صادق است. یعنی ما تا اندازهای میتوانیم تعیین کنیم که چه کسی را جذب خواهیم نمود.

طبق یافته های دانشمندان، هر کسی دربردارنده هاله های از انرژی در اطراف خود است که این هالۀ انرژی به تفکرات فرد بستگی دارد؛
تفکرات مثبت هاله های انرژی مثبت و تفکرات منفی هاله های انرژی منفی را تولید میکنند .پس با توجه به اینکه هاله های انرژی در اطراف هر شخصی وجود دارد، مجاورت با افراد مثبت اندیش یا منفینگر باعث تاثیر در رفتار ما میشود.

برای مثال با خود تصور کنید که چرا یک کودک در بغل مادر خود احساسی بسیار خوب دارد؟ یقینا به این دلیل است که مادر با عشق خالص و ناب خود به کودک، انرژی خود را به او منتقل نموده و با بغل کردن کودک، وی را در فضای انرژی مثبت خود قرار میدهد.
همینطور در مورد هاله های انرژی افراد خوب، مثبت نگر و … . و نیز هاله های انرژی افراد منفی نیز همینطور است. حتما تابحال با افرادی که تفکرات منفی دارند همنشین شده اید.

قطعا تا چند دقیقه یا ساعت دچار نوعی کاهش انرژی شده و حالت شادابی خود را از دست داده اید.

“قانون جذب میگوید:”

هر انرژی تمایل به جذب انرژی همانند خود را (در شکل کاملتر) دارد.
به همین دلیل است که قانون جذب به ما میگوید شما بخواهید (به خواستۀ خود فکر کنید) سپس ما با تصور کردن و تلقین به نفس و در واقع با تابش انرژی به هستی، آن چیزی که به آن فکر میکرده ایم را به شکل پرتراکم خود (یعنی جسم و تجسم یافته) به دست میآوریم.
این اساس قانون جذب است. همچنین یک قانون در علوم پایه وجود دارد که میگوید:
همیشه شکل کم تراکم هر انرژی تمایل به جذب شکل پرتراکم و انبوه خود دارد.
در مورد جذب انسانها و اینکه ما چه کسانی را جذب میکنیم، نمیتوان افرادی را که حضورشان در زندگی ما به دست خودمان نبوده و ناچارا در زندگی ما وارد شده اند را به حساب آورد، مانند پدر، مادر، برادر، معلم، همسایه و … . اما جذب دوستان و همسر مسئلهای است که تا اندازهای میتوان در آن به صورت اختیاری عمل نمود.

ما همیشه افرادی را جذب میکنیم که مانند ما اندیشیده و نیز رفتاری مانند خودمان دارند اما نه تنها دقیقا شبیه خودمان، بلکه بسیار بیشتر و شدیدتر از خودمان در آن رفتار و تفکرات زندگی خود را سپری میکنند.
برای مثال اگر ما روزی ۵ بار غیبت کرده و دروغ میگوییم، فردی را جذب خواهیم کرد که روزی ۵۰ بار دروغ گفته و غیبت میکند .
همچنین مثلا اگر ما تا اندازه ۲۰ نمره امیدوار به رحمت خدا هستیم، فردی را جذب میکنیم که به اندازه ۲۰۰ نمره به رحمت خدا اطمینان و یقین دارد.

پس در واقع افرادی را که ما ناخودآگاه جذب میکنیم، دقیقا همان بازگشت رفتار خودمان است که به صورت یک انسان در حضورمان ظاهر شده است. همان طور که بزرگان و مشاهیر جهان از قدیم گفتهاند، انسانها و دوستان در واقع آینۀ رفتار ما هستند و دوستان می آیند تا ما خود را بشناسیم و جملاتی از این قبیل…

“چه کنیم تا آدمهای خوبتر را جذب کنیم؟”

خیلی راحت است؛ خودمان خوب باشیم، همه را دوست داشته باشیم، به بدیهای افراد فکر نکنیم و اصلا از این نترسیم که نکند فردی با این اخلاق ناپسند نصیب ما شود و یا نکند دوستی با این مشخصات در زندگی ما قدم بگذارد. (همیشه بدانیم که ما آنقدر خوب هستیم
که افرادی که شاید مریض باشند از همنشینی با ما درمان شوند. پس اصلا به همنشینی با افراد مریض فکر هم نکنیم) البته ناگفته نماند که خالق طبیعت به وسیلههای گوناگون گاهی افراد را امتحان میکند که این از دست ما خارج است.

چگونه از قانون جذب برای پیدا کردن عشق استفاده کنیم؟

افرادی که درباره ی قانون جذب شنیده اند و می خواهند با استفاده از آن رویاهایشان را آشکار سازند اغلب اهداف خاصی در ذهن دارند.

آنها پول بیشتر، شغل بهتر و خانه ای زیباتر می خواهند. معمول ترین پرسشی که از من می شود این است ،چگونه با استفاده از قانون جذب عشق را جذب کنم؟ یا آیا آشکار ساختن عشق ممکن است؟

پاسخ این پرسشها بسیار ساده است. قانون جذب برای متجلی ساختن هر آنچه که می خواهید کار می کند به شرطی که از فرمولش استفاده کنید

“خب، فرمول چیست؟” درخواست – باور – رها کردن – دریافت.

اما پیش از آنکه به سراغ فرمول برویم و عشق را به زندگیمان جذب کنیم چند کار اساسی و پایه ای وجود دارد که باید ابتدا آنها را به انجام برسانیم.

برای تمام مواردی که می خواهید آشکار کنید ابتدا باید پیش از شروع، پاکسازی را انجام دهید. پاکسازی یعنی ذهن شما باید از تمام روابط اضافیِ گذشته پاک شده باشد، مطمئن شوید که هیچ احساس منفی ای مثل ترس یا شک و تردید شما را از جذب مرد/زن رویاهایتان دور نمی کند. در اینجا چند راهکار برای پاکسازی به شما نشان می دهم:

*به میزان خویشتن دوستی خود دقت کنید.

مدت زمانی را به تأمل و اندیشه در مورد کشف احساساتتان نسبت به خود اختصاص دهید، ببینید آیا واقعاً خودتان را دوست دارید، آیا خودتان را عالی می دانید، آیا فکر می کنید که انسان دوست داشتنی و ارزشمندی هستید.

*از میزان خویشتن دوستی تان یادداشت تهیه کنید.

کاغذی بردارید و روی آن تمام چیزهای خوبی که در مورد شما صدق می کند بنویسید، بنویسید که چقدر مهربان و دلسوز هستید، چقدر باهوشید، چه دندانهای زیبایی دارید، چه پاهای خوش تراشی دارید، چه انسان شفیق و غم خواری هستید، چقدر احساساتی هستید، چه شنونده ی خوبی هستید، چه همسر خوبی می توانید اختیار کنید، چقدر شایسته ی عشق هستید، چقدر در کارهای باغبانی، لوله کشی، نویسندگی، سخنرانی و … مهارت دارید، هر نکته ی خوبی که به نظرتان در شما صدق می کند روی کاغذ بنویسید.

توجه داشته باشید که اگر شما واقعاً به چیزهایی که در مورد خودتان نوشتید ایمان داشته باشید فرآیند آشکارسازی بسیار سریعتر اتفاق می افتد.

* باور کنید که آماده اید.

این کاغذ را همیشه همراه خودتان داشته باشید تا زمانی که حقیقتاً باور کنید که شما تمام آن چیزهایی هستید که روی کاغذ نوشته اید. خودتان را متقاعد سازید که شخصی با اعتماد به نفس، ارزشمند و آماده ی دریافت عشق هستید. این مرحله به طور اساسی شما را برای دریافت عشق آماده می سازد و مرحله ی بسیار مهمیست چون اگر شما عاشق خودتان نشوید قادر نخواهید بود عشق را به زندگیتان جذب کنید. اولین عشقبازیِ شما باید با شخص خودتان باشد.

پس از مرحله ی پاکسازی آماده خواهید بود که درخواستتان را برای دریافت عشق به کائنات ارائه دهید. برای این کار شما باید کاملاً نسبت به نوع رابطه یا ویژگیهای آن شخص که می خواهید جذبش کنید مطمئن و شفاف باشید. اگر در این مورد شفاف و واضح نباشید پیامهای پیچیده ای را به کائنات می فرستید و در نتیجه مجموعه ای از افراد مختلف با ویژگیهای مختلف را به سمت خود جذب خواهید کرد. یادتان باشد که بیان قانون جذب این است: مشابه، مشابه را جذب می کند، هر فکری که به کائنات ارسال کنید همان را دریافت می کنید.

“*چیزهایی را که نمی خواهید فراموش کنید.”

اغلب وقتی مردم آرزویشان را درخواست می دهند، بلافاصله شروع می کنند به بازگویی لیستی از چیزهایی که نمی خواهند داشته باشند.

مردم اغلب نسبت به چیزهایی که نمی خواهند شدیداً دقیق عمل می کنند و زمان زیادی را صرف تاسف خوردن بابت آن چیزها می کنند. به همین دلیل است که به طور مرتب دچار روابطی از یک نوع می شوند، آنها چیزی را به دست می آورند که بیشتر روی آن تمرکز کرده اند و تمرکزشان نیز روی چیزهایی است که نمیخواهند.
بنابراین اگر می خواهید با موفقیت شخص ایده آلتان را آشکار کنید باید تمام چیزهایی را که نمی خواهید فراموش کرده و انرژیتان را روی چیزهایی که می خواهید بگذارید.

*باور

این قسمت در واقع مرحله ی چالش برانگیزی است، اما اگر مرحله ی پاکسازی را انجام داده باشید و واقعاً باور کرده باشید که انسانی ارزشمند و آماده ی دریافت عشق هستید این مرحله سریع پیش می رود. در این مرحله بالا نگهداشتن سطح ارتعاشی تان بسیار اهمیت دارد.
به عبارت دیگر تا آنجا که می توانید مثبت و متمرکز بمانید. اگر هر زمانی افکار منفی به ذهن شما هجوم آوردند، بلافاصله افکارتان را تغییر داده و به چیزی مثبت فکر کنید، سعی کنید حال و هوایتان را شاد و سبک نگهدارید، همچنان تمرکزتان را حفظ کرده و فقط به این فکر کنید که چقدر عالی خواهد بود وقتی که شریک ایده آلتان را ملاقات کنید.

*نقش بازی کنید.

باور کنید که از قبل شخصی را که می خواهید باقی عمرتان را با او بگذرانید ملاقات کرده اید و طوری رفتار کنید که انگار او با شماست، منظورم این است که، آن را تجسم کنید، احساسات و هیجانات تان را حس کنید، آزادانه تصور کنید که وقتی آن اتفاق می افتد شما چه احساسی دارید.
کائنات با احساسات سروکار دارد و اگر شما انرژیتان را روی احساسات مثبت متمرکز کنید سطح ارتعاشی تان خیلی زود بالا می رود.

“*رها کنید.”

آماده ساز و فراموش کن

من مرحله ی رها سازی را مرحله ی «آماده ساز و فراموش کن» نام نهاده ام چون این دقیقاً همان کاریست که باید بکنید. شما پیش از این، مرحله ی پاکسازی را انجام داده اید، پس دقیقاً می دانید چه می خواهید، شما آرزویتان را درخواست داده اید و به مالکیت درآمدن آن را احساس کرده اید، پس آن را »آماده کرده اید»، حالا نوبت «فراموش کردن» آن است.
اگر به مغازه ای بروید و تختی سفارش دهید دیگر روز بعد به همان مغازه نخواهید رفت تا دوباره سفارشتان را تکرار کنید. پس سفارش شما الان در دستان کائنات است، شما الان باید رها کنید و اجازه دهید کائنات آن را به شما برساند، آنچه که در دنیای نادیدنی هاست به دنیای دیدنی ها بیاید.

مرتب کائنات را چک نکنید که چرا سفارشتان هنوز نرسیده است، این کار به کائنات اعلام می کند که شما باور ندارید و این افکار جلوی فرآیند جذب را میگیرد .

وقتتان را صرف این نکنید که خواسته تان کی و چگونه برآورده می شود چونخ این افکار نشان دهنده ی فقدان باور و ایمان است.
آرام باشید، مثبت بمانید و بگذارید کائنات آرزویتان را به شیوه ای که خودش درست می داند به شما برساند. این کار را تا زمانی که خواسته تان متجلی شود انجام دهید.

*دریافت

ورود غیر منتظره

وقتی تمام مراحل بالا را با موفقیت انجام دادید دیگر راه برای دریافت آرزویتان باز شده است، اغلب اوقات با نشانه های کوچکی شروع می شود، مثلاً ممکن است شما خریدهایتان را همیشه از یک مغازه ی خاص انجام دهید و حالا به دلایلی با نشانه ها یا رهنمودهایی از طرف کائنات مواجه می شوید که احساس می کنید باید به مغازه ی دیگری بروید، با نشانه ها مقابله نکنید، با آنها همراه شوید، به احتمال زیاد دلیل این نشانه خیلی زود برایتان آشکار خواهدشد .
مشتاقِ دریافت بودن به اندازه ی تمام مراحل قبلی که به آنها اشاره کردم مهم است.
اگر به خود برترتان، کائنات، خدا، االله، بودا … یا هر چیزی که شما به عنوان قدرت برتر قبولش دارید گوش نسپارید، آن چیزی را که قرار است به شما تقدیم شود از دست خواهید داد.

به قلم: جری هیکس و استر هیکس

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *