بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدایای ویژه طراحی سایت

۱۰ درس مهم برای یادگیری از شکست

درس گرفتن از شکست

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آن‌ها آهنگ‌ها، کتاب‌ها، نقل‌قول‌های الهام‌بخش و فیلم‌هایی درباره آن می‌نویسند، اما همیشه در مورد شکست در زمان گذشته صحبت می‌کنند، مثل اینکه وقتی فراتر رفتیم، معنا پیدا کردیم و دوباره به راه افتادیم، بحث کردن در مورد آن اشکالی ندارد. فلش خبری – شکست بد است. وقتی احساس می‌کنید در زندگی شکست خورده‌اید، ایجاد انگیزه و شناسایی پیام‌های معناداری که می‌خواهیم یاد بگیریم دشوار است، بیشتر به این دلیل که آنقدر عصبانی یا شکسته‌ایم که نمی‌توانیم به دنبال آنها بگردیم.

احساس شکست در زندگی انرژی گیر است و اشکال مختلفی دارد. تنها تضمین در زندگی این است که ما در واقع شکست خواهیم خورد. ما این کار را مکررا انجام خواهیم داد، و وقتی شکست ها ترکیب شوند، احساس می کنیم زمین زیر پای ما در حال فرو ریختن است.

در این مقاله از ایوسی، چند راه وجود دارد که چگونه شکست می تواند به نظر برسد.

شکست می تواند به این صورت باشد:

  • اخراج شدن
  • ورشکستگی یا تجربه مشکلات مالی
  • از دست دادن یک ترفیع
  • شکستن رژیم غذایی
  • از طریق طلاق، گاهی اوقات بیش از یک بار
  • وقتی می خواستی بایستی کنار ایستادی
  • ناتوانی در تکمیل یک هدف اصلی یا فقط لیست وظایف روزانه شما
  • انجام همه کارها به درستی و همچنان از دست دادن جایی که به نظر می رسد مهم است.
  • چیزی که شما زمان گذاشتید تا کاملاً اشتباه ظاهر شود
  • و ….

شکست می تواند اینگونه باشد:

  • ناامیدی
  • سرخوردگی
  • انحراف
  • پوچی

از سوی دیگر، شکست نیز می تواند اینگونه باشد:

  • رشد
  • تغییر دادن
  • پیش رفتن

بنابراین، دقیقاً چه درس‌هایی در این بین اتفاق می‌افتد که به ما کمک می‌کند از اعماق ناامیدی به جسارت در خرد فراتر برویم؟ معلوم است، اگر مایل باشیم آنها را ببینیم، آنجا هستند.

درس هایی برای یادگیری از شکست

در اینجا ۱۰ درس مهمی وجود دارد که وقتی احساس می کنید در زندگی شکست خورده اید باید یاد بگیرید.

۱. در تلاش کردن شایستگی وجود دارد

اگر شکست خورده اید، حقیقت اساسی این است که حتما سعی کرده اید در این موقعیت باشید. ترس از شکست به قدری عمیق است که بسیاری از مردم فقط برای جلوگیری از احتمال شکست تلاش نمی کنند.

در یک نظرسنجی توسط Linkagoal، ترس از شکست ۳۱٪ از ۱۰۸۳ نفر از پاسخ دهندگان بزرگسال را گرفتار کرد – درصد بیشتری از کسانی که از عنکبوت (۳۰٪)، تنها در خانه (۹٪) یا حتی ماوراء الطبیعه (۱۵٪) می ترسیدند. [۱]

اگر احساس کرده اید که شکست خورده اید، به این معنی است که شجاعت انجام کاری سخت را به دست آورده اید. به یاد داشته باشید که همین شجاعت فقط به این دلیل که آنطور که شما انتظار داشتید نتیجه نگرفته است. تمایل خود را برای تلاش جشن بگیرید و توجه داشته باشید که این همان روحیه ای است که هنگام حرکت به جلو و تلاش مجدد یا امتحان چیز جدیدی به شما انرژی می دهد.

۲. اگر قدرت زیادی به آن ندهیم، شکست ما را تحقیر می کند

اگر به شکست های خود اعتبار زیادی بدهیم، آنها را به عنوان پیش بینی کننده شکست های اجتناب ناپذیر آینده به یاد می آوریم. گویی با شکست در چیزی در زندگی، دیگر هرگز نمی توانید در آن زمینه موفق شوید. ما شکست خود را فاجعه آمیز می کنیم، دامنه آن را گسترده می کنیم و یک لحظه از زمان را به پیشگویی خود تحقق بخشی تبدیل می کنیم که قرار است آن را دوباره پخش کنیم.

اما ما مجبور نیستیم. وقتی شکست خود را دقیقاً به همان اندازه که هست – نه بیشتر و نه کمتر – می‌پذیریم، اجازه می‌دهیم ما را متواضع کند. ما آن را در نظر می گیریم و آنچه را که اتفاق افتاده است نام می بریم، تأثیر آن را روایت می کنیم و آن را همینطور حفظ می کنیم. ما آن را به عنوان داده می بینیم و تصدیق می کنیم که ارتباط چندانی با شکست یا عدم موفقیت ما در آینده ندارد.

۳. ژیمناستیک ذهنی “چه می شود اگر” بی فایده است – زمان را تغییر دهید

آنچه انجام شده انجام شده است. زندگی دوباره لحظه شکست ما به هیچ کس خدمت نمی کند. «باید»، «می‌توانست»، و «باید» در ذهن ما جریان دارد، زیرا همه راه‌هایی را که می‌توانستند به‌طور متفاوتی رقم بخورد را در نظر می‌گیریم. اما حقیقت این است که زمانی که ما در این مکان از تکرار غیرضروری می گذرانیم بهتر می تواند صرف مالکیت ۱۰۰ درصدی قطعاتی شود که بر روی آنها کنترل داشتیم که منجر به شکست شد.

این فرصتی است که ما زمان خود را صرف تفکر و شناسایی عوامل کلیدی با نهایت صداقت کنیم. بسیاری از ما به دنبال فرصتی هستیم تا زمانی که شکست بیش از حد صدمه می زند، خود را رها کنیم. به جای اعتراف به چیزی که می توانستیم تغییر دهیم، به دنبال منابع خارجی برای سرزنش یا تحریف خاطره با بهانه می گردیم.

هر شکستی تحت کنترل کامل ما نیست، اما اغلب قطعاتی وجود دارند که می‌توانیم پاسخگو باشیم، از آنها یاد بگیریم و در آینده بهتر ظاهر شویم. بهتر است که «تنها بر جنبه هایی تمرکز کنید که در کنترل شما هستند. احساس کنترل، پادزهر واقعی برای احساس درماندگی و تضعیف روحیه است که به شما انگیزه می دهد تا دوباره تلاش کنید، شانس شکست دیگری را به حداقل می رساند و احتمال موفقیت شما را افزایش می دهد. [۲]

۴. مسئولیت پذیری را نمی توان به اشتراک گذاشت

شهادت هدف نیست و ما می خواهیم از سرزنش خودداری کنیم. مسئولیت پذیری اما مهم است. ما می‌خواهیم خطاهایی را که از طریق خود بازتابی تشخیص می‌دهیم قبول کنیم و در گفتگو با طرف‌های خارجی که تحت تأثیر شکست‌های ما قرار گرفته‌اند، ۱۰۰% مسئولیت‌پذیری را بیان کنیم.

می‌توان مسئولیت را تقسیم کرد و طرف مقابل ممکن است نقشی داشته باشد، اما برای درک شکست‌هایمان، باید از این فرصت استفاده کنیم تا تأثیر خود را بدون توجه به قصدمان بیان کنیم. نکته این است که بهانه ها را حذف کنید، آنچه را که رخ داده است نام ببرید، و آنچه را که بعد از آن اتفاق می افتد، بیان کنید، حتی اگر شخص دیگری درگیر نباشد.

برای مثال، زمانی که احساس می‌کنید در زندگی به دلیل اینکه برای ارتقای شغلی مورد قبول قرار گرفته‌اید شکست خورده‌اید، ممکن است نیازی به گفت‌وگو با رئیس‌تان نباشد، اما می‌توانید فکر کنید که آیا باید برای زمان‌هایی که می‌توانید داشته باشید، مسئولیت پذیرفته شود. نسبت به کار خود عمدی‌تر عمل کرده و هدفی تعیین کنید که چگونه می‌توانید در سه ماهه آینده بیشتر تمرکز کنید و به طور عمومی بیشتر از خود دفاع کنید.

برعکس، اگر شکست یک جدایی است و خود انعکاس راه‌هایی را نشان می‌دهد که می‌توانستید در طول رابطه ارتباط برقرار کنید یا شفاف‌تر باشید، می‌توانید به طرف آسیب‌دیده اعتراف کنید و توجه داشته باشید که این چیزی است که شما قصد انجام آن را دارید. قبل از اینکه رابطه بعدی خود را دنبال کنید

۵. فرآیند حذف اعمال می شود

به آخرین باری که در یک امتحان به یک سوال چند گزینه ای پرداختید فکر کنید. شما باید از منطق استفاده می‌کردید تا انتخاب‌ها را تا محتمل‌ترین احتمالات کنترل کنید، و در غیاب قطعیت، احتمالاً حدس تحصیلی انجام می‌دادید.

زندگی همیشه فرصت‌های مشابهی را در اختیار ما قرار می‌دهد، و می‌توانیم شکست را به‌عنوان کمکی بدانیم که به «پاسخ درست» نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شویم. همه راه هایی که چیزی نباید پیش برود ما را به دانستن راهی که باید انجام دهد نزدیک می کند. شکست در زندگی در این راه به ما خدمت می کند. وقتی می‌توانیم شکست‌هایمان را به‌طور مولد پردازش کنیم، اطلاعاتی را که آنها ارائه می‌کنند استخراج کنیم و با بینش پیش برویم، به نتایجی که امیدواریم پیدا کنیم نزدیک‌تر می‌شویم.

۶. آمار Subpar هنوز به برندگان تعلق دارد

بازیکنان بیسبال که میانگین ضربات ۳۰۰ یا بیشتر دارند معمولاً ستاره‌های تمام ستاره یا سالن بالقوه فریم‌ها در نظر گرفته می‌شوند. این بدان معناست که اگر میانگین ضربتی ۳۰۰ داشته باشید، اساساً ۷۰ درصد مواقع شکست می خورید. [۳]

در حال حاضر، به نظر نمی رسد آنقدرها هم چشمگیر است؟ اما واقعیت این است که ما بیشتر از اینکه در طول زندگی خود موفق شویم شکست می خوریم. وقت آن است که همه چیز را در چشم انداز قرار دهید و در مورد شکست های خود فکر کنید .

۷. متوجه می شوید که از چه چیزی ساخته شده اید

شکست برای افراد ضعیف نیست. وقتی شکست می خورید، منظورم این است که واقعاً در زندگی شکست می خورید، دردناک است – خیلی. غلبه بر سختی هایی که با شکست در زندگی به وجود می آید، کار آسانی نیست. با این حال، زمانی که تصمیم می‌گیریم به آنجا برگردیم و دوباره به آن دست بزنیم، چیزی وجود دارد که به خودمان ثابت می‌کنیم.

اعتماد کردن پس از شکستن قلبتان، درخواست ترفیع بعد از رد شدن از قبل، درخواست از فرد بعدی برای قرار ملاقات پس از شبح – گامی استعاری که ما برای «برگشتن به اسب» برمی داریم به ما ثابت می کند که انعطاف پذیرتر هستیم. از آنچه ما متوجه شدیم ما قبلاً تلاش کرده ایم و شکست خورده ایم، بنابراین می توانیم تلاش کنیم و دوباره شکست بخوریم.

وقتی یاد می گیریم که به عقب برگردیم، دقیقاً آنچه را که می توانیم یاد می گیریم.+

“تجربه بیرون رفتن از منطقه راحتی شما لذت بخش نیست، اما اعتماد به نفس، احساس آرامش – ما آن را “انتقال هیجان” می نامیم – بسیار شدید است. این حس تسلط، “وای، ببین چه کاری انجام دادم” یک تجربه یادگیری است. ترس به خودی خود خوشایند نیست، اما مردم هرگز آن را به خاطر نمی آورند. چیزی که آنها به خاطر می آورند این اوج مثبت است.» [۴]

زمانی که شکست را در جهت تلاش مجدد عجله کنیم، می توانیم در هنر شکست رو به جلو مسلط شویم.

بچه‌های کوچکی که راه رفتن را یاد می‌گیرند صدها بار روی زمین می‌افتند، اما آنها فقط تصمیم نمی‌گیرند تا آخر عمر بخزند. آنها به ایستادن ادامه می دهند. هنگامی که با شکست از همان راحتی کودکانه استفاده می کنیم، می توانیم سبک تر به زندگی نگاه کنیم و تمام خودگویی های منفی را که در حین رشد یاد می گیریم، پس بزنیم. “اگر شکست بخورم، مردم مرا قضاوت خواهند کرد”، اگر تلاش کنم و همه شکستم را ببینند، احترامشان را از دست خواهم داد. چه کسی اهمیت می دهد؟ زندگی کردن سخت است.

۸. همه چیز در کادربندی است

شما باید تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید در مورد شکست های خود در حرکت رو به جلو فکر کنید و صحبت کنید. آنچه برای ذکر آن انتخاب می کنید، در مورد معنای شکست برای شما بسیار می گوید. اگر روی تمام باقی مانده های دردناک شکست تمرکز کنید و در مورد آنها صحبت کنید، بزرگترین مشکلات زندگی را تداوم می بخشید.

همانطور که یودا گفت، “ترس منجر به خشم، خشم منجر به نفرت و نفرت منجر به رنج می شود.” وقتی در مورد یادگیری صحبت می کنید، رشدی را که دنیا از دیدن آن رنج می برد، تداوم می بخشید.

۹. به اشتراک گذاری مراقبت است

یادگیری خود را تغییر دهید و شخص دیگری را از دردسر نجات دهید، من همیشه این ضرب المثل را زیر سوال برده ام که هر نسلی باید خودش یاد بگیرد که آهن داغ است – من می گویم گاو! برخی از مردم ممکن است به این هشدار توجه کنند.

مسلماً شکست همه ما را پیدا می‌کند، و درس‌هایی وجود دارد که باید خودمان یاد بگیریم، اما به اشتراک گذاشتن داستان شما هرگز ضرری ندارد. در راهی که بینش خود را به جهان ارائه می دهید، باز، شفاف و جسور باشید. چه در زمینه یک رابطه مربیگری باشد، چه به اشتراک گذاری عمومی در وبلاگ خود، یا تکه هایی که زمانی که روزی در یک پانل می نشینید به اشتراک می گذارید، هرگز تأثیری را که می توانید با اشتراک گذاری «آها!» ناشی از شکست هایتان داشته باشید دست کم نگیرید. . مردم از فروتنی شما قدردانی خواهند کرد و احساس می کنند که آنها نیز اجازه شکست دارند.

۱۰. اشکالی ندارد که آن را رها کنید (می دانید، مانند آنچه السا گفت؟)

اگر به شدت نسبت به خودتان سخت‌گیر هستید، ممکن است احساس کنید مجبور هستید که شکست را تحمل کنید، اما به محض اینکه تأمل، مسئولیت‌پذیری و یادگیری اتفاق افتاد، شکست به هدف خود رسید. رها کنید و فضا را برای برداشتن گام‌های بعدی آزاد کنید. علاوه بر این، شکست های بیشتری در شما باقی مانده است!

کلام نهایی

زندگی واقعاً فقط یک فرصت بزرگ برای موفقیت در شکست خوردن است. زمانی که احساس می کنید در زندگی شکست خورده اید فرصت های زیادی برای از بین بردن آن وجود دارد، اما بیش از ۱۰ درس بزرگ برای یادگیری وجود دارد.

هر روز را به‌عنوان شعله‌ای جدید در شجاعت ببینید – روزی جدید برای تمرین یادگیری از اشتباهات و به‌کارگیری آن آموخته‌ها برای ریسک بزرگ بعدی. اشکالی ندارد که در زندگی شکست بخورید زیرا این بدان معنا نیست که شما برای زندگی شکست می خورید. هیچ کس تا به حال موفق نشده است، مگر اینکه ابتدا به نوعی شکست بخورد.

چه برای جلوگیری از گام‌های نادرست در گاز کامل شکست خورده‌اید، چه به‌طور آزمایشی برای جلوگیری از اشتباهات، بگذارید امروز اولین روزی باشد که با اطمینان کامل از اینکه در هر کاری که انجام می‌دهید هدفی وجود دارد شکست می‌خورید.

ارجاع

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

آخرین کتاب‌های ایوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *