مزایا، معایب و ویژگی های سبک رهبری کاریزماتیک

رهبران کاریزماتیک رویاگرا هستند. آنها رویای بزرگی دارند و برای تحقق آن تلاش می کنند. آنها فراتر از تصویر بزرگ نگاه می کنند تا آنچه را که دیگران قادر به دیدن آن سوی افق نیستند ببینند. سپس راه های مختلفی را برای ایجاد یک نتیجه موفق تصور می کنند.

این رهبران ارتباطات عالی نیز هستند. آنها باید باشند، زیرا باید دیگران را متقاعد کنند که همان دیدگاهی را که دارند به اشتراک بگذارند. یک عنصر اعتقادی وجود دارد که رهبران کاریزماتیک باید به دیگران الهام بخشند تا شروع به پیشرفت در جهت اهداف خود کنند.

یک رهبر کاریزماتیک ممکن است عقیده قاطعی داشته باشد، اما نسبت به احساسات، جاه طلبی ها و تجربیات شخصی که دیگران دارند نیز حساس هستند. این رهبران تشخیص می دهند که وظیفه رهبر این است که به جای اینکه دیگران را وادار کنند که خود را با سبک رهبری آنها تطبیق دهند، رویکرد خود را نسبت به هر فرد تنظیم کند.

مهمتر از همه، یک رهبر کاریزماتیک مایل به ریسک است. آنها تشخیص می دهند که چه زمانی لازم است محافظه کار باشیم و چه زمانی ریسک می تواند پاداش های بزرگی به همراه داشته باشد.

علاوه بر این ویژگی ها، در اینجا برخی از مزایا و معایب کلیدی رهبری کاریزماتیک وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.

فهرستی از مزایای رهبری کاریزماتیک

۱. این یک سبک رهبری است که جذابیت عاطفی ایجاد می کند.

مردم از رهبران کاریزماتیک الهام می گیرند زیرا فرصتی برای رسیدن به رویاهای خود می بینند. این رهبران به آنها فرصتی برای انجام کاری می دهند که بزرگتر از خودشان است. آنها می خواهند از این افراد پیروی کنند زیرا احساس می کنند بین آنها و رهبر یک ارتباط عاطفی وجود دارد. با این ارتباط، وفاداری قوی اغلب توسط کسانی شکل می گیرد که از یک رهبر کاریزماتیک پیروی می کنند.

۲. به افراد فرصتی می دهد که متفاوت فکر کنند.

هنگامی که یک رهبر کاریزماتیک دیدگاه خود را به اشتراک می گذارد، به افراد فرصتی می دهد تا در مورد یک موضوع خاص متفاوت فکر کنند. در برخی موارد، آنها حتی می توانند شروع به فکر کردن به برنامه ها یا رویاهای بزرگتر کنند که قابل دستیابی هستند. حتی اگر گاهی اوقات برای پیروی از یک رهبر کاریزماتیک نیاز به یک جهش ایمان است، وقتی پیام به اندازه کافی قوی باشد، همیشه افرادی خواهند بود که مایل به ریسک هستند.

۳. نرخ گردش مالی در یک سازمان را کاهش می دهد.

زمانی که کارفرمایان با نرخ فرسایش بالا دست و پنجه نرم می کنند، اغلب به دنبال رهبران کاریزماتیک هستند. مردم بیشتر احساس می کنند که با رهبر کاریزماتیک ارتباط دارند تا با شرکت، که باعث ایجاد محیط کاری می شود که احساس استقبال بیشتری می کند. مردم با احساس خوشحالی سر کار می آیند. آنها از ارتباطات باز و پاداش هایی که اتفاق می افتد تشویق می شوند زیرا رهبر آنها مایل است گاه به گاه ریسک کند.

۴. می توان از آن برای ایجاد تأثیر مثبت در جامعه استفاده کرد.

یکی از بهترین نمونه های یک رهبر کاریزماتیک مثبت، مارتین لوتر کینگ جونیور است. هدف او کمک به ایجاد تغییر در جامعه با تغییر نحوه تفکر مردم در مورد افراد، قوانین و شرایط خاص بود. او نه تنها با سخنرانی‌ها و کارهایش به مردم الهام می‌بخشد، بلکه مایل بود در کنار کسانی بایستد که دیدگاه او را در مورد یک کشور بهتر به اشتراک می‌گذاشتند و به همان اندازه برای ایجاد نتایجی که او می‌خواست تلاش کردند.

۵. فرآیند یادگیری را در اولویت قرار می دهد.

رهبران کاریزماتیک درک می کنند که انسان ها ناقص هستند. آنها در هر پروژه ای به دنبال کمال گرایی نیستند. این رهبران می خواهند پیروانشان از اشتباهاتشان درس بگیرند. آنها همچنین از اشتباهات خود درس می گیرند. اگرچه این ممکن است دید تونلی یا حتی سطح خاصی از غرور ایجاد کند، اما می تواند کاتالیزوری باشد که یک شرکت برای حرکت نهایی به سمت یک نتیجه نهایی به آن نیاز دارد.

۶. یک هویت مشترک ایجاد می کند.

وقتی افراد به عنوان یک گروه هویت مشترکی دارند، می تواند غیرممکن ها را به چیزی تبدیل کند که دستیابی به آن ممکن است. این می تواند فشاری را برای ایجاد تغییرات بزرگ در یک دوره زمانی کوتاه ایجاد کند.

فهرست معایب رهبری کاریزماتیک

۱. به سطوح انرژی رهبر بستگی دارد.

رهبری کاریزماتیک بر سطوح انرژی افراد درگیر متمرکز است. تشویق افراد به دنبال کردن یک چشم انداز یا رویا خاص می تواند تجربه ای طاقت فرسا باشد. اگر سطح انرژی شروع به کاهش کند، پیروان کمتری وجود خواهند داشت که مایل به همراهی هستند. اگر این انرژی برای مدت طولانی افسرده شود، ممکن است برخی افراد به طور کلی بینایی را رها کنند. به همین دلیل است که بسیاری از رهبران کاریزماتیک در نهایت فرسودگی شغلی را تجربه می کنند. آنها در حال حمل بار عاطفی برای همه هستند.

۲. از ایجاد فرصت های یادگیری جدید جلوگیری می کند.

رهبران کاریزماتیک دیگران را متقاعد می کنند که از دیدگاه خود پیروی کنند. این بدان معناست که افراد تمایل دارند رویاها، خلاقیت ها یا برنامه های خود را رها کنند، زیرا از دیدگاه رهبری که انتخاب می کنند چیز «بهتر» را می بینند. آنها به جای دنبال کردن فرصت های خود برای رشد، رهبر را تحت فشار قرار می دهند تا بهتر، قوی تر و تأثیرگذارتر شود. آنها زندگی برای خود را متوقف می کنند زیرا تمام انرژی خود را روی اهداف توصیف شده توسط رهبر متمرکز می کنند.

۳. می تواند سیستم های ارزشی پیروان را تغییر دهد.

افراد ممکن است در ابتدا شروع به پیروی از یک رهبر کنند، زیرا آنها اهداف کلی مشابهی دارند که شرح داده شده است. با گذشت زمان، این وابستگی می‌تواند شخصیت، نظام‌های ارزشی و تعاریف معنوی فردی را که از رهبر کاریزماتیک پیروی می‌کند، تغییر دهد. آنها ممکن است ببینند که با انجام کارهایی موافقت می کنند که معمولاً آنها را وحشتناک می دانند. کاریزمای ارائه شده توسط رهبر موقعیتی را ایجاد می کند که بسیاری بر این باورند که هدف، وسیله رسیدن به آن را توجیه می کند.

۴. می توان از آن برای جاه طلبی خودخواهانه استفاده کرد.

یکی از بهترین نمونه ها از اینکه چگونه می توان از رهبری کاریزماتیک برای ایجاد آسیب استفاده کرد، از آدولف هیتلر است. او در سال ۱۹۲۳ به دلیل تلاش برای به دست گرفتن قدرت از طریق کودتا در مونیخ به زندان افتاد. او به معاهده ورسای حمله کرد، سرمایه داری بین المللی را محکوم کرد و از جذابیت کاریزماتیک خود برای تأثیرگذاری بر رای دهندگان استفاده کرد. تا سال ۱۹۳۳، حزب نازی بزرگترین حزب منتخب در رایشستاگ بود. زمانی که این اتفاق افتاد، سفر به سمت جنگ جهانی دوم آغاز شده بود.

۵. این یک سبک رهبری نیست که در یک ساختار سفت و سخت بگنجد.

رهبران کاریزماتیک تمایل دارند که دیدگاه خود را به قیمت قوانین یا مقرراتی که ممکن است وجود داشته باشد دنبال کنند. این لزوماً چیز بدی نیست، مانند تحصن های شام که در جریان جنبش حقوق مدنی انجام شد. با این حال، از دیدگاه سازمانی، مدیریت یک رهبر کاریزماتیک ممکن است دشوار باشد. ممکن است مقررات یا فرآیندهای سفت و سختی وجود داشته باشد که باید از آنها پیروی کرد و این رهبران ممکن است خودشان انتخاب کنند که در مسیری متفاوت حرکت کنند.