ایوسی

با زندگینامه رابرت کیوساکی آشنا شوید

رابرت کیوساکی

دنیای بزرگ تجارت پر از کسانی است که مسیر پر تلاطم خود را به هر نحو که ممکن بوده طی کرده‌اند و برخلاف مخالفت‌های زیاد و نظرات نامناسب دیگران نسبت به خودشان، به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند.

رابرت کیوساکی یکی از همین انسان‌ها و تاجران بزرگ است که نه تنها توانست به رغم مشکلات فراوان، موفقیت‌های بزرگی را برای خود رقم بزند، بلکه خط فکری تازه‌ای را نیز به دنیای سرمایه‌‌گذاری و بیزینس اضافه کند. کیوساکی نویسنده‌ی تعداد حداقل ۲۶ کتاب در زمینه‌های آموزش مالی برای عمومی مردم می‌باشد که این کتاب‌ها هم به طور گسترده‌ای در آمریکا مورد توجه و خرید قرار گرفته اند و هم حداقل به ۲۵ زبان زنده دنیا ترجمه شده و در سطح جهان نشر داده شده ‌اند.

و حتی افراد بزرگ و مشهوری همچون “آنتونی رابینز” به عنوان مدرس در کلاس‌ها و سمینارهای او حضور پیدا کرده‌اند.
در این مقاله، نگاهی گذرا به زندگی این تاجر موفق و تفکراتش خواهیم زد.

خودباوری در نگاه رابرت کیوساکی:
به توانایی‌ های خودتان تردید و شک نداشته باشید. بدانید که بیشتر از ناآگاهی و فقدان دانش، این عدم خودباوری است که به انسان ها ضرر می ‌رساند.

آشنایی زندگی نامه رابرت کیوساکی:

«رابرت کیوساکی» که اسم کامل آن رابرت تورو کیوساکی (Robert Toru Kiyosaki) می‌باشد یک تاجر دورگه ژاپنی-آمریکایی است که در سال ۱۹۴۷ میلادی در ایالت هاواییِ آمریکا به دنیا آمد. و آن گونه که در معروف‌ ترین کتاب خودش با نام «پدر پولدار، پدر بی‌پول» یا «پدر دارا، پدر ندار» عنوان کرده است، پدر خودش «رالف ا. کیوساکی» می باشد که دارای مدرک دکترا و فردی دانشگاهی بوده است و از جایگاه شغلی بالایی در هاوایی برخوردار بوده (پدر او برای مدت زیادی رئیس آموزش و پرورش هاوایی بوده است). مادرش نیز «مارجوری ا. کیوساکی» یک پرستار بوده است.

همچنین رابرت، دو خواهر نیز به نام‌های ایمی و بث کیوساکی و یک برادر به نام جان کیوساکی دارد؛ و نام همسر رابرت نیز کیم کیوساکی است.

و البته در این میان، فردی از غیر از خوانواده‌ی خونی و تنی او نیز وجود دارد که تغییر بسیار زیادی در زندگی رابرت کیوساکی و حتی افراد زیادی از سرتاسر جهان ایجاد نموده است. و این فرد همان طور که در کتاب یاد شده نام برده شده است، پدرخوانده‌ی رابرت است. که اگرچه بر خلاف پدر واقعی‌اش (رالف کیوساکی – Ralph H. Kiyosaki – متولد ۱۹۱۹، درگذشته در ۱۹۹۱ میلادی)، تحصیلات دانشگاهی و آکادمی نداشته و حتی به زور تا کلاس هشتم درس خوانده بود، اما با این وجود، کیوساکی پدرخوانده‌اش را در کتاب یاد شده به عنوان «پدر پولدار» خطاب می‌ کند. چراکه این شخص (که در واقع پدر دوست دوران مدرسه او می باشد) نگرشی بسیار باز و فوق العاده به موفقیت و پیشرفت داشته است و آموزش های فوق العاده ای که این فرد به ظاهر بی سواد برای رابرت و پسر خود ارائه می کرد، موجب ایجاد تحولات اساسی در زندگی این دو شده و همچنین رابرت نیز تاکنون، آموزه ‌های این پدر پولدار خود را به عنوان درس ‌ها و آموزش هایی بسیار موثر از تجارت در زندگی‌ خود اجرا کرده است.

چهار ربع نقدینگی رابرت کیــوســاکـی
چهار ربع نقدینگی رابرت کیــوســاکـی

علت شهرت رابرت کیوساکی چیست؟

تا قبل از زمانی که رابرت کیوساکیِ جوان از جنگ ویتنام بازگردد، از شهرت زیادی برخوردار نبود و افراد زیادی نیز او را نمی‌ شناختند. ولی اوج شهرت او از زمانی کلید خورد که وی آموزش ‌های مالی را شروع کرد؛ و در این بین خط تفکر و جریانی که از پدر پولدارش (همان پدارخوانده اش) به ارث برده بود را با تجربه ‌های شخصی ‌اش از تجارت ترکیب شد و زمینه ایجاد شهرتی جهانی را برایش فراهم کرد.

البته یکی دیگر از عوامل شهرت کیوساکی این است که او در ابتدا به دلیل برخورد مشکل با حوداثی حساب نشده، در یک استارت آپ بزرگ متضرر شده و مبلغ یک میلیون دلار را در نزدیکی سن چهل سالگی بدهکار شد؛ اما این بدهکاری سنگین او، نتوانست مانعی برایش شده و توقف و بدبختی او را رقم زند.

و حتی برعکس؛ این سبب شد که او شروع به مطالعات بیشتر و گره زدن دانش و تجربیات و نصایح پدر پولدارش با هم کرد و نتیجه آن این شد که در کمتر از دو سال نه تنها تمامی بدهی خود را صاف کرد، بلکه آینده خود را نیز تا حدی تضمین کرد، و این روند او به گونه‌ای پیش رفت که وی تا سن ۴۷ سالگی نیز توانست خود را بازنشسته کند (هر چند خو گرفتن او با موفقیت و پیشرفت، سبب شد که چندان خود را در دوران بازنشستگی خوشحال و شاداب نبیند و لذا خیلی زود برای گرفتن حس خوب بیشتر، باز به عرصه تجارت بازگشت)

اندکی از فعالیت ‌های تجاری رابرت کیوساکی را بشناسید

کیوساکی بعد از بازگشت از جنگ ویتنام و خروجش از ارتش، چند سال به عنوان یک فروشنده در شرکت زیراکس کار می کرد. اما در سال ۱۹۷۴ و همچنان که هنوز کارمندی در شرکت زیراکس بود، اولین شرکت خودش را تاسیس کرده و در آن نیز شروع به کار کرد. فعالیت این شرکتِ وی در زمینه املاک بود.

او اکنون بیش از ۱۴۰۰ واحد ملک و آپارتمان در اقصی نقاط آمریکا و حتی خارج از آن دارد که به گفته خودش جریان درآمدی از این آپارتمان‌ ها به بیش‌ از یک میلیون دلار در ماه نیز می‌ رسد و این جدای از رشد فوق العاده ارزش دلاری املاک و مستغلاتش، می تواند ممر درآمدی فوق العاده ای را برای هم کس رقم بزند.

البته رابرت کیوساکی به شرکت اولی خودش بسنده نکرد و به جای پس ‌انداز پولش در بانک، به سرمایه گذاری های سودآور از طریق راه اندازی شرکت ‌های دیگر روی آورد. همچنین او در همان سال ‌هایی که سخت مشغول فروش دستگاه زیراکس بود، در دوره های آموزشی و سمینارهای آموزشی «ارهارد» شرکت ‌نمود، که به گفته خودش، شرکت کردنش در این سمینارها، زندگی ‌‌اش را کاملا تغییر داد.

یکی از تکانه های بزرگ رابرت در سال ۱۹۷۷، و بعد از تاسیس شرکتی بود که کیف پول ‌های مردانه را با ترکیبی از نایلون و ولکرو تولید می کرد و آنها را به بازار عرضه می نمود بود. اگرچه این محصول، بعدها به یک محصول گرانقیمت و چند میلیون ‌دلاری جهانی تبدیل شد. اما این خوشی خیلی طولانی نبود و شرکت او کاملا ورشکسته شد.

اما این مشکل رابرت را متوقف نرکد و از همین رو او یک تجارت خرده فروشی را شروع کرد که تی شرت، کلاه و محصولاتی از این دست را می ‌فروخت. اما این بار هم این شرکت نیز در سال ۱۹۸۰ ورشکسته شد و حاصل این ورشکستگی ها موجب شد تا بدهی یک میلیون دلاری به رابرت کیوساکی و همسرش (که در سال ۱۹۸۵ وارد زندگی رابرتِ بدهکار شد) تحمیل شود.

مشکلات مالی رابرت کیوساکی در اواخر دهه سی و ابتدای دهی چهل زندگی‌اش به حدی بود که مدت‌های او را مجبور کرد تا با همسرش در تنها ماشینی که برایشان به عنوان دارایی باقی مانده بود زندگی کنند و بعد از آن نیز مدت نه ماه را در یک زیرزمین کوچک و نامطلوب که یکی از دوستان در اختیارشان گذاشته بود سر کنند.

سپس کیوساکی شرکت «سمینارهای آموزشی ارهارد» را با تلاش و مشکلات زیاد خریداری کرد. این شرکت در ایالات متحده بسیار مشهور بود؛ و رابرت کیوساکی نیز از شهرت آن برای معرفی آموزش تجارت، کارآفرینی و سرمایه گذاری استفاده ای بهینه کرد. البته او در سال ۱۹۹۴ فعالیتش در این شرکت را به پایان رساند و آن را فروخت.

۶ راز میلیاردر شدن در هوش مالی (رابرت کیوساکی)

گره خوردن قلم و نوشتار رابرت کیوساکی با تجارتش

رابرت کیوساکی اولین کتاب خود را با عنوان «اگر می‌خواهید ثروت شوید به مدرسه نروید» در سال ۱۹۹۲ منتشر کرد. و چند سال بعد، او شرکت تکنولوژی «کش فلو کیوساکی» را راه اندازی کرد که Kiyosaki CashFlow Technologies یک شرکت آموزش تجارت و اصول مالی بود. کیوساکی از درآمد اصلی شرکت برای برگزاری سیمنارهای آموزشی استفاده می کرد.

در همین سال‌ ها بود که کتاب ‌های بیشتری از رابرت کیوساکی منتشر شدند که هر کدام از آنها زمینه شهرت بیشتر او را برایش فراهم کردند.

اگر کیوساکی زمانی که تنها ۴۷ سال سن داشت، خودش را از فعالیت ‌های تجاری بازنشسته کرد و با همسرش به فکر لذت بردن بیشتر از دارایی زیادشان افتادند (چراکه آن دو بیش از این نیازی نداشت که برای درآمدزایی شخصا دست به کار شوند) اما باز هم رابرت در طول سال ‌های بازنشستگی اش، در شرکت های سهامی عام کشف نفت، طلا و نقره سرمایه ‌گذاری کرد که اتفاقا شرکت ‌های نقره و طلا برایش بسیار سودآور بودند.
و همین طور او در سال ۱۹۹۷ نیز (چندین ماه بعد از بازنشستگی اش) کتاب «پدر پولدار، پدر بی‌پول» را نوشت و موفقیت بسیار چشم گیر و درخشان این کتابِ او سبب شد تا او شرکتِ «پدر پولدار» را نیز راه اندازی کند (هم اکنون رابرت کیوساکی و همسر او کیم با هم این شرکت را اداره می ‌کنند). و این شرکت، یک موسسه بین ‌المللی آموزشی بود که به آموزش های تجارت و سرمایه گذاری در هفت کشور جهان مشغول بود و کماکان نیز در حال فعالیت آموزشی می باشد و ده‌ ها هزار دانشجو دارد.

همین طور وب سایت richdad.com وب سایت رسمی رابرت کیوساکی در فضای مجازی است که مربوط به شرکت پدر پولدار است.

لازم به ذکر است که کیم، همسر رابرت کیوساکی نیز هم در نوشتن کتاب هایی مثل کتاب هوش مالی به رابرت کمک کرده است و هم دو کتاب را با عنوان ‌های «زمان رشد فرا رسیده است دختر!» و «زن پولدار» منتشر کرده است.

داستان بی‌خانمانی رابرت کیوساکی

سال ۱۹۸۵، روزگاری بسیار سخت و دوران بی‌خانمانی و شرایط بد مالی برای رابرت کیوساکی و همسرش بود. رابرت ورشکسته شده بود، و همسر او نیز در همین زمان و در حالی که از شرایط رابرت مطلع بود وارد زندگی اسف بار او شده بود. در آن زمان اندک پولی از پس ‌انداز آنها باقی مانده بود، تاریخ کارت ‌های اعتباری ‌شان تمام شده بود، بدهی بسیار سنگین آنها به سرمایه گذاران قبلی رابرت به روح و روان آنها فشار آورده بود و خواب، خوراک و تمام زندگی شان نیز در یک تویوتای قهوه ‌ای کهنه محدود می ‌شد.

اما بعد از مدت زمان دو هفته بی ‌خانمانی و زندگی در ماشین، یکی از دوستان آنها، زیرزمین خانه ‌اش را برای سکونت در اختیار آنها گذاشت. در این خصوص کیم، همسر رابرت می ‌گوید:

«در آن دوران، نداشتن درآمد بزرگ ‌ترین نگرانی ما بود؛ و همه دوستانمان نیز به ما می ‌گفتند باید هر چه زودتر کار پیدا کنیم و با نظر به اینکه هر دو تحصیل کرده بودیم، آنها از ما انتظار داشتند تا خود را درگیر کار کارمندی کنیم تا حقوقی ثابت و درآمدی ماهیانه داشته باشیم. اما حقیقتا این، آن چیزی نبود که ما می ‌خواستیم و به این موضوع تن نمی دادیم؛ و به همین دلیل آشنایان و دوستان ما به طور مداوم به ما می گفتند ما دیوانه هستیم و مدام ما را از این موضوع برحذر می داشتند که دست بر روی دست بگذاریم و کارمندی را قبول نکنیم.

بالاخره تصمیم ما نهایتا بر این شد که کاری را شروع کنیم، البته نه کار کارمندی. رابرت تدریس برخی از دوره‌ های آموزشی را آغاز کرد؛ و من هم در خط تولید لباس یکی از دوستان خودم به عنوان یک بازاریاب مشغول به کار شدم. من برای بازاریابی به سالن ‌های مختلف آرایشی می ‌رفتم و مدام بوتیک ‌های کوچک راه‌ می ‌انداختم. اما باز هم هیچ حقوق ثابتی در کار نبود؛ تنها چیزی که عاید من می ‌شد، اندک کمیسیون ‌هایی بود که به زور زندگی ما را می گذراند و ما را اداره می ‌کردند.

اما از آنجا که هدف من هم تبدیل شدن به یک بازاریاب نبود، توانستم آن سختی‌ ها را به هر نحو تحمل کنم. در واقع من داشتم در تمام آن مدت، از نگاه یک کارآفرین به این روال و ماجرا نگاه می ‌کردم و نه یک کارمند و بازاریاب، و این به من کمک کرد تا فوت و فن کار را کامل یاد بگیریم.»
و از همین رو بود که اوضاع خراب اقتصادی این خانواده دو نفره، خیلی پایدار نبود و آن دو در سال ۱۹۹۸ و هم زمان با راه اندازی شرکت پدر پولدار، میلیونر شدند.

داستان پدر پولدار چست و مربوط به چه کسی می شود؟

همان طور که احتمالا می دانید، کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر» (که در بعضی از ترجمه های این کتاب با عنوان «بابای دارا، بابای ندار» معرفی شده است)، پرفروش‌ ترین کتاب در حوزه مالی-شخصی است که رکوردهای آمازون (غول کتاب دنیا) را شکسته و به بیش از ۸۰ زبان زنده دنیا هم ترجمه شده است (ترجمه فارسی این کتاب هم توسط نویسندگان و مترجمین مختلف صورت پذیرفته است).

شخصیت اصلی که در کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر» معرفی شده است و در این کتاب از دانش آن بهره گرفته شده، همان “پدر پولدار” می باشد که رابرت کیوساکی توانسته است با بهره گیری از ایده ها، نظرات و آراء او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مشاوران مالی، نگرش و دید مالی میلیون ‌ها انسان را تغییر داده و موجب بهبود روند مالی انسان های بسیار زیادی شود.

اما مسئله ای که وجود دارد این است که غالبا! مردم بعد از خواندن این کتاب، این سوال برایشان به وجود می آید که شخصیت حقیقی پدر پولدار چه کسی است؟ و اینکه آیا وی در هاوایی هم واقعا به اندازه تمام جهان مشهور می باشد؟
اگرچه رابرت کیوساکی بعد از نگاشتن این کتاب تا مدت ‌ها، سخنی در خصوص هویت واقعیِ پدر پولدار خود نزد، اما بالاخره در یک مصاحبه رادیویی در زادگاهش (آن هم در مقابل پسر پدر پولدار و دوست دوران کودکی خود)، تایید کرد که شخصیت اصلی کتابش، فردی واقعی با نام «‌ریچارد کیمی – Richard Wassman Kimi» است.

افشای این خبر موجب شد تا افراد خیلی زیادی برای پیدا کردن پدر پولدار دست به کار شوند. ولی چندان هم لازم نبود این افراد خیلی به خودشان زحمت دهند؛ چراکه این شخص، پیشگام صنعت هتل داری و گردشگری در هاوایی بود، و در هاوایی او را به خوش ‌نامی، کاردانی، جسارت، بخشندگی و البته ثروتمندی کاملا می‌ شناختند. همچنین اهالی هاوایی او را قهرمان واقعی گردشگری هاوایی می ‌نامیدند چراکه باعث رونق کسب ‌و کار و افزایش ثروت در منطقه شده بود.

روش ثروتمند شدن پدر پولدار چگونه بود؟

ریچارد واسمان کیمی در اواسط دهه پنجاه میلادی (سال ۱۹۵۶) هنگامی که تنها ۲۹ سال داشت، تصمیم به احداث هتلی ۳۰ اتاقه گرفت (Hotel Hukilau)؛ و پس از این اقدام، بسیاری از نزدیکان ریچارد او را دیوانه خطاب کردند، اما آنها یا از اصل ماجرا و این اقدام او بی ‌خبر بودند و یا اصلا برایشان اهمیتی نداشت.

ماجرا از این قرار بود که ریچارد به خوبی این را می دید که گردشگران پولدار خارجی با هواپیماها و کشتی ‌های بزرگ برای گردش و تفریح به هاوایی می ‌آمدند، اما چون مکان مناسبی برای اقامتشان وجود نداشت، خیلی سریع از هاوایی خارج شده و به محل و ایالت (و یا کشور) خود برمی ‌گشتند و از همین رو پول ‌هایشان را هم با خود می بردند. از همین رو، کیمی تصمیم گرفت با احداث هتلی کوچک اما بسیار با کیفیت، کاری بکند تا به واسطه آن این گردشگران، مدت بیشتری را در هاوایی بمانند، و پول بیشتری خرج کنند و به این ترتیب، اقتصاد هاوایی را نیز رونق ببخشند.

و از همین رو نیز طولی نکشید که کسب ‌و کار آقای کیمی به علت ارائه خدمات درجه یکش، در بین گردشگران بسیار معروف شد. گردشگران هتلِ ریچارد را به یکدیگر معرفی می ‌کردند و به این صورت، با رفتن هر مسافری، یکی دیگر از وجود این هتل باخبر می شد و خیلی زود جایگزین نفر قبلی می شد. و این روند به گونه ای پیش رفت که کم‌ کم، اتاق ‌های هتل، دیگر گنجایش گردشگران را نداشت و از همین رو کیمی برای پذیرایی از خیل کصیر گردشگران شعبه ‌های بیشتری از هتلش را در هاوایی احداث کرد.

علاوه بر داستان هتل هایی که ریچارد بر راه اندازی و رشد آنها همت گماشت، او به ساخت خانه ‌هایی با قیمتی پایین برای اقشار کم درآمدِ هاوایی مشغول شد که بدین صورت، هم خانواده‌ های زیادی را صاحبِ ‌خانه نمود و از همین راه نیز رشد مالی زیادی را برای خود رقم زد.

کیمی در حالی از دنیا رفت که ثروت بسیار زیادی برای خودش، خانواده ‌اش و حتی مردم هاوایی ساخته بود. او در سن ۸۳ سالگی در مرکز ایالت هاوایی (هونولولو – Honolulu) درگذشت. آلن کیمی، پسر ریچارد کیمی و همچنین دوست مشهور رابرت کیوساکی در مورد پدرش چنین می‌ گوید:

«او مردی بسیار آینده ‌نگر بود و همیشه ۵ تا ۱۰ سال جلوتر را نگاه می نگرید؛ و هرگاه برای جلسه‌ ای به دور هم جمع می‌ شدیم پدرم می‌ گفت:
برنامه ‌هایی که شما از آنها حرف می ‌زنید تنها اهدافی سه ماهه یا حداکثر شش ماهه می باشند؛ من به این ‌ها چندان علاقه ‌ای ندارم. شما فقط به من بگویید

و ما همیشه واقعا از حضور او خوشحال بودیم».

همچنین چیزی که از گفته ‌های مردم ایالت هاوایی بر می‌ آید بیان کننده این است که ریچارد واسمان کیمی به ارائه آموزش‌ های مالی، کسب و کار و بازاریابی به سایرین علاقه خیلی زیادی داشت و از گفتن رمز و راز کارش و نشر آنها در بین دیگران اصلا نمی ‌ترسید؛ و باور جمعی بر این است که کیمی شخصی بود که به یک جامعه ثروتمند فکر می‌ کرد. و از همین رو، در واقع، کیوساکی تنها یکی از شاگردان زیاد ریچارد کیمی بود.

البته رابرت کیوساکی در مصاحبه ‌ای چنین بیان کرد که شخصیت پدر پولداری که در کتابش عنوان کرده است، تنها برگرفته از شخصیت کیمی نیست (اگرچه ریچارد بخش عمده ای از این اطلاعات را ارائه داده بود و نقش زیادی در شکل گیری ذهنیت پدر پولدار داشته است) و این شخصیت، ترکیبی از ریچارد کیمی، باکمینیستر فولر، تجربه ‌های خودم، بازی استراتیژیک مونوپولی و بهره گیری از آموزش ها و توانایی های چند نویسنده و فیلسوف دیگر است.

ماجرای بازی مالی رابرت کیوساکی

آموزش های اختصاصی پول از طریق بازی، یکی از بهترین فکرهایی بود که به ذهن رابرت کیوساکی رسید. در واقع، از یک جایی به بعد، آموزش‌ های مالی تنها به تمرین بیشتر نیاز دارند و تکرار و تمرین از طریق یک بازی می ‌تواند این کار را خیلی جذاب تر کرده و با قدرت بیشتری انجام دهد. رابرت کیوساکی نیز با نظر به اینکه خودش با بهره گیری مکرر از بازی مونوپولی توانسته بود توانایی خود را در معاملات بالا ببرد و آمادگی خود را در یک معامله قوی دوچندان کنند بعد از بهبود شرایط مالی اش و دست یافتن به موفقیت های مالی، تصمیم گرفت تا یک بازی خود برای این منظور ایجاد کند و در اختیار عموم بگذارید که حاصل آن ساخت بازی «کش فلو – Cashflow game» شد.

نیویورک ‌تایمز درباره بازی کش فلو می‌ گوید: بازی کش فلو، یک بازی جدید است که هدفش آموزش سرمایه گذاری، رشد مالی و کسب ثروت به افراد است و از همین رو به سرعت طرفداران خیلی زیادی در تمام جهان پیدا خواهد کرد.

ساز و کار بازی کیوساکی چگونه است؟

کش فلو، یک بازی گروهی و البته یک بازی تخته ‌ای می باشد که شامل یک صفحه، یک طاس، تعدادی مهره، تعدادی کارت، تعدادی برگه صورت ‌وضعیت مالی و کیف پولی است.

روی صفحه این بازی دو مسیر یا چرخه قرار گرفته است. مسیرهای بازی شامل چرخه موشی (rat race) و مسیر ثروت (fast track) می باشند.

همچنین بازی کش فلو به حداقل دو و حداکثر شش بازیکن نیاز دارد؛ به طوری که بازیکنان باید صورت ‌های مالی خودشان را با مداد روی برگه نوشته و پس از هر بار انداختن طاس، آنها را بروزرسانی نمایند. علاوه بر آن، بازیکنان باید پرداخت و دریافت پول های شان را در برگه فهرست موجودی ثبت نمایند.

شروع و ادامه این بازی با انداختن یک طاس و حرکت در چرخه دورانی زندگی می باشد؛ و هر بازیکن همچون زندگی های واقعی هر بار در پایان هر ماه حقوق خود را با کسر هزینه ‌ها، اقساط بانکی و … دریافت خواهد کرد؛ و سپس موجودی پول نقد خود و صورتِ ‌وضعیت مالی اش را خواهد دید.

شما در این بازی بسته به وضعیت زندگی خودتان تصمیم‌ خواهید گرفت در چه زمانی چه چیزی را خریده و یا بفروشید؛ و حتی قادر خواهید بود از بانک وام گرفته و یا خرج تحصیل و رشد فرزندانتان را نیز بدان اضافه کنید.

نکته مهم در این بازی این است که شما در طول انجام این بازی، به خوبی یاد می‌ گیرید که چه طور هوش مالی خودتان را افزایش داده و تصمیم‌ هایی عاقلانه برای درآمدتان و افزایش سرمایه ‌تان بگیرید.

نگاهی بر افکار رابرت کیوساکی

خط و مشی فکری رابرت کیوساکی، برگرفته از نگاهی کاملا متفاوت از او به مسائل مالی می باشد. و در حقیقت، بزرگ ‌ترین فرق افراد ثروتمند و موفق با افراد فقیر در افکار متفاوت آنها است. به عنوان مثال آن زمان که یک فرد ثروتمند برای آموزش خود هزینه می‌ کند، این عملکرد در نگاه یک فرد فقیر، فقط پول هدر دادن است. و شاید به همین علت است که، خیلی از مردم بهای دوره‌ های آموزشی را بیش از حد و غیرمنصفانه می ‌دانند؛ چراکه آنها فکر نمی ‌کنند که از طریق این آموزش ها (هرچند با هزینه ای به ظاهر بالا و زیاد) بتوان پولدار و ثروتمند شد.

به هر حال، این افکار متفاوت رابرت کیوساکی بوده است که او را به فردی کاملا نام آشنا در دنیای اقتصاد، تجارت و کسب و کار بدل کرده و امروزه افراد موفق زیادی او و افکارش را به عنوان یک نشان دهنده عالی برای مسیر خود معرفی می کنند. در ذیل برخی از افکار و باورهای کیوساکی برایتان آورده شده است:

معرفی کتاب‌ های رابرت کیوساکی

رابرت کیوساکی در کل دوران آموزشی اش حدود ۲۶ کتاب را نیز منتشر کرده، و در ادامه این مقاله قصد دارم نام این کتاب ‌ها و سال انتشار آنها را برای شما عنوان کنم؛ توصیه می کنم که شما نیز حتما به این فهرست درخشان و اثرگذار نگاهی ویژه کرده و از میان تمامی آن‌ها حداقل یک یا چند کتاب را برای برنامه مطالعاتی خودتان انتخاب نمایید. همچنین توجهی ویژه داشته باشید که خط فکری نویسنده در گذر زمان به پختگی بسیار بیشتری رسیده است.

خلاصه ‌ای از زندگی تاجر و نویسنده‌ی برجسته، رابرت کیوساکی:

و بخوانید:

خروج از نسخه موبایل