این روزها، جدای از مشکلات زیادی که وجود دارد، درگیر شدن با بدهیهای کوچک و بزرگ، چیزی است که ذهن بسیاری از مردم را درگیر خود کرده و قدرتهای آنها را به خاطر بروز ترسهای مکرر، از آنها گرفته است.
اما اگر اندکی دانش نسبت به نحوهی روبرو شدن با این پدیده داشته باشید، خواهید دید که دور شدن از بدهیها چندان کار سختی هم نیست. کافی است چهار راهکار سادهی زیر را به کار ببندید تا ….
💳 برای خرید روزانه از کارت بانکیتان، محدودیت بگذارید.
مطمئنا هم خیلی زود جیب شما را خالی می کند و هم خیلی زود عادت ولخرجی را برای شما به همراه خواهد داشت. پس اگر پیش از ایجاد چنین عادتی و یا خالی شدن جیبتان و خالی شدن حساب پولیتان، محدودیتهایی را ایجاد کنید، خیلی زود نتایج فوقالعادهاش را در زندگیتان شاهد خواهید بود.
پس حتما و حتما یادتان یاشد که آزادی عمل در خرج کردن کاملا سم و مضر است.
🛍 از خریدهای هیجانی، جلوگیری کنید.
این روزها بازار تبلیغات هیجانی خیلی گرم است و بسیاری از مردم خودشان را درگیر توهماتی کردهاند که تبلیغات رنگارنگ رسانهای میدهند. اگر بتوانید هیجاناتی که هر روز رسانه برایتان بوجود میآورد و دروغهای شیرینی که مدام در مغزتان فرو میکنند را کنترل کنید. مطمئنا دیگر نیاز به خریدهای احساسی و هیجانی را در خود حس نخواهید کرد.
برای این کار میتوانید یک روز استراحت کنید و فردا مجدد به خریدتان فکر کنید؛ چون بسیاری از تبلیغات شما را مجبور میکنند تا بدون فکر اقدام کنید و خریدتان را بدون تامل و بررسی انجام دهید.
❌ از پیشنهادهای الان بخرید، بعدا پولش را پرداخت کنید دوری کنید.
یکی از وحشتناکترین عادتها، خو گرفتن به خریدهای قسطی است. چراکه عموما فرد چندان متوجه نمیشود که فقط دارد برای خودش فلاکت و بدبختی جمعآوری میکند و قرار است خیلی زود با انبوهی از بدهیهای قسطی روبرو شود.
پس جدای از توجه به اینکه خریدی که قصدش را دارید، واقعا نیازتان است یا خیر؛ حتما این را نیز به یاد داشته باشید که همین اندک اندکهای قسطی در آینده چقدر برایتان بزرگ خواهد شد. اندک اندک خیلی، قطره قطره سیلی
🏠 بهطور منظم هزینههای خود را بررسی کنید و به همراه بودجهی خانه آن را مدیریت کنید.
اگر فراموش کنید که هزینههایی که درگیرشان شدهاید را هر چند وقت یکبار بررسی و آنالیز نکنید، خیلی زود حساب و کتاب هزینهکردهایتان از دستتان خارج خواهد شد و خیلی زود خواهید دید که در انبوهی از هزینههایی غرق شدهاید که بسیاریشان نیز چندان ضرورتی نداشت.