فهرست اول مطالب این مقاله
برنامه توسعه حرفه ای چیست؟
شغل خود را در دستان خود بگیرید
چگونه یک برنامه توسعه حرفهای بنویسیم؟ (فهرست دوم این مقاله)
برنامه توسعه حرفهای چیست؟
برنامه توسعه حرفهای (PDP: Professional Development Plan) که به عنوان طرح توسعه کارکنان یا طرح توسعه فردی نیز شناخته میشود، برای مستندسازی اهداف شغلی و تعیین استراتژی در مورد چگونگی دستیابی به آنها استفاده میشود.
ایجاد PDP به زمان و برنامهریزی نیاز دارد. اما، نوشتن و پیادهسازی PDP میتواند به شما در شناسایی و توسعه مهارتهای حرفهای مورد نیاز برای رسیدن به اهدافتان کمک کند و میتواند شما را در مسیر موفقیت نگه دارد. این یک فرآیند مهم است که به شما کمک میکند تا به پتانسیل خود برسید، به اهداف خود برسید و مسئولیت توسعه حرفهای خود را بر عهده بگیرید.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که به این فکر کنید که میخواهید آینده شما را به کجا برساند!؟
مهم است که شغل خود را در دستان خود بگیرید
توسعه حرفهای شما مسئولیت شما است. در حالی که کارفرمای شما ممکن است از شما بخواهد یا شما را تشویق کند که یک PDP را به عنوان بخشی از فرآیند بررسی عملکرد خود ایجاد کنید، این احتمال وجود دارد که شما از اهدافی که منجر به ترک شرکت فعلیتان میشود دوری کنید.
نوشتن PDP شخصی و خصوصی میتواند به شما در برنامهریزی برای دستیابی به اهداف شغلی بلندمدتتان کمک کند و به شناسایی مهارتها و اقداماتی که برای رسیدن به آنها نیاز دارید کمک بکند.
رویاهای شما تنها زمانی رویا خواهند بود که هیچ کاری در مورد آنها انجام ندهید. نوشتن PDP اولین قدم برای تحقق این رویاها است.
چگونه یک برنامه توسعه حرفهای بنویسیم؟
۹ مرحله برای تکمیل PDP وجود دارد:
ارزیابی کنید که اکنون کجا هستید.
اهداف شغلی خاص خود را مشخص کنید.
جمعآوری اطلاعات.
مشخص کنید که در حال حاضر چه مهارتهای حرفهای دارید و باید روی آنها کار کنید.
نحوه دستیابی به اهداف خود را انتخاب کنید.
یک جدول زمانی برای دستیابی به اهداف و مقاصد خاص خود ایجاد کنید.
همه را بنویس
طرح خود را ارزیابی کنید
پیشرفت خود را اندازه گیری کنید
۱. ارزیابی کنید که در حال حاضر کجا هستید.
در حال حاضر حرفه شما چگونه پیشرفت میکند؟ ارزیابی وضعیت فعلی شغلی شما محل خوبی برای شروع است. سوالات زیر را از خود بپرسید:
- در طول یک سال، ۳ یا ۵ سال گذشته برای کمک به پیشرفت حرفهای خود چه کار کردهاید؟
- آیا در جایی که فکر میکردید در این مرحله از حرفه خود باشید هستید؟
اگر پاسخها «هیچ» و «نه» هستند، یک PDP مکانی عالی برای شروع به تغییر آن است. حتی اگر اینها پاسخ شما نبود، این مرحله به شما فرصتی میدهد تا اثربخشی استراتژیها و اقداماتی را که در گذشته انجام داده اید ارزیابی کنید.
از این فرصت برای تأمل در اعمال خود استفاده کنید و با خود صادق باشید. هر اقدامی را که به طور خاص به پیشرفت حرفهای شما کمک کرده یا مانع آن شده است را شناسایی کرده و یادداشت کنید.
۲. اهداف شغلی خاص خود را مشخص کنید.
کجا میخواهید باشید؟ پاسخ به این سوال زمان زیادی میبرد. ایده خوبی است که یک بلوک در حدود سی دقیقه را حک کنید. آرام بنشینید و عجله نکنید.
نوشتن اهداف خود
برای کمک به شناسایی اهداف شغلی خود، سوالات زیر را از خود بپرسید:
- موفقیت برات چه معنی داره؟ آیا موفقیت مالی، ارتقاء به یک موقعیت مدیریتی یا راهاندازی کسب و کار خودتان است؟ تعریف “موفقیت” از فردی به فرد دیگر متفاوت است. هیچ “یک اندازه برای همه” وجود ندارد، بنابراین باید بدانید که انگیزههای شما برای پاسخ به این سوال چیست!
- چه فعالیتهایی را بیشتر دوست دارید؟ آیا این فعالیتها بخشی از شغل فعلی شماست؟ اگر نه، میتوانید این را تغییر دهید؟
- آیا نسخهای از این موفقیت را در شغل فعلی خود تجربه میکنید؟
- دوست دارید ۵ سال دیگر کجا باشید؟ ده سال دیگر چطور؟ این زمان خوبی برای شناسایی اهداف بلندمدت خود است.
تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت میتواند ترسناک باشد. ممکن است زمان زیادی طول بکشد و فکر کردن زیاد باشد، و ممکن است غرق شدیدِ همه تصمیمها شوید، اما این اشکالی ندارد. به یاد داشته باشید که بزرگ فکر کردن اشکالی ندارد (مثل “کار رویایی”) زیرا با یک PDP مناسب هر چیزی باید امکان پذیر باشد.
فقط مطمئن شوید که اهداف شما “هوشمند” یا S.M.A.R.T هستند:
- Specific – خاص
- Measurable – قابل اندازهگیری
- Achievable – قابل دستیابی.
- Realistic – واقع بین.
- Timely – به موقع
البته با اندک دقت نظری که در مطلب زیر بدان اشاره شده است:
۳. اطلاعات جمع آوری کنید.
برای رسیدن به جایی که میخواهید بروید چه مهارتهای حرفهای لازم است؟ بعد از اینکه اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را مشخص کردید، تحقیق در مورد آنچه برای رسیدن به آنها نیاز دارید قدم بعدی است. کدام مهارتها در مصاحبهها تحت تأثیر قرار میگیرند و شما را به یک کاندیدای ایده آل تبدیل میکنند؟
این زمان را صرف کنید تا اهداف بلندمدت خود را به مراحل قابل مدیریت تقسیم کنید. برای مثال، اگر هدف بلندمدت شما تبدیل شدن به یک مدیر منطقه است، مراحل فردی مورد نیاز برای رسیدن به آن موقعیت را مشخص کنید. اینها میتواند پیشرفت به سمت یک سرپرست، ارتقاء به مدیر تیم و سپس مدیر منطقه باشد. هر یک از این موقعیتها نیازمندیهای شغلی و مهارتی متفاوتی خواهند داشت، و تقسیم آنها به مراحل جداگانه به شما امکان میدهد برنامه بهتری برای آینده ایجاد کنید.
ملاقات با مدیر خط خود محل خوبی برای شروع است، زیرا ممکن است به شما در شناسایی زمینههای دیگری که باید روی آنها کار کنید و پیشنهادهایی در مورد فرصتهای آموزشی آتی ارائه شده توسط شرکت کمک میکند. تحقیق در مورد معیارهای شغلی که تصور میکنید داشته باشید و جستجو در کارگاههای جدید که مهارتهای کلیدی مورد نیاز در حرفه شما را هدف قرار میدهند نیز میتواند مفید باشد.
این مرحله مهم است زیرا به شما کمک میکند مهارتها و تواناییهای حرفهای را که برای کمک به شما برای رسیدن به اهدافتان نیاز دارید شناسایی کنید، و شما را قادر میسازد تا فرصتهای یادگیری و توسعه جدیدی را که با پیشرفت حرفهای شما مرتبط است، برنامهریزی کنید.
۴. مهارتهای حرفهای خود را ارزیابی کنید.
اکنون که مشخص کردهاید چه مهارتهای حرفهای برای مسیر شغلی ایدهآل شما مطلوب است، لحظهای وقت بگذارید و مهارتهایی را که از قبل در آنها مهارت دارید، انتخاب کنید.
دانستن نقاط قوت فعلی شما مهم است، بنابراین میتوانید به وضوح تشخیص دهید که چه کمبودهایی دارید و ممکن است شما را عقب نگه دارد.
۵. در مورد یک استراتژی تصمیم بگیرید.
اکنون که مناطقی را که باید روی آنها کار کنید مشخص کردهاید، زمان آن رسیده است که تصمیم بگیرید چگونه این مشکل را برطرف کنید. برای مؤثر بودن، پیشرفت حرفهای شما باید باشد؛
- کار تعبیه شده باشد. (Job-embedded – به این معنی که یادگیری در طول روز کاری اتفاق بیافتد و ارتباط مستقیمی با اهداف تعیین شده توسط تیم برای شما داشته باشد.)
- راهبردی باشد.
- مداوم و مستمر باشد.
شاید بتوانید در کارگاهها و سمینارهای مهارتی که شرکت شما ارائه میدهد ثبت نام کنید، در آموزش رسمی CPD (مانند دورههای تجاری ارائه شده توسط آموزش با سرعت بالا) شرکت کنید یا با فناوری جدید مرتبط با رشته خود به روز باشید.
راههای استراتژیک زیادی برای توسعه مهارت هایی که برای دستیابی به اهداف خود نیاز دارید وجود دارد. آن را در تکههای کوچک بردارید، تمام تجربیات یادگیری را به مهارتهایی که توسط PDP شما شناسایی شده است مرتبط کنید و به یاد داشته باشید که این یک روند توسعه مستمر است، نه یک امر یکباره.
۶. یک جدول زمانی ایجاد کنید.
این مهم است که تصمیم بگیرید چه زمانی میخواهید به اهداف خود برسید و تعیین یک چارچوب زمانی عامل مهمی برای اطمینان از پایبندی به PDP خود است. دانستن اینکه به خودتان مهلت دادهاید به این معنی است که احتمال دستیابی به برنامه هایتان بیشتر است.
اهداف خود را به صورت سالانه برنامهریزی کنید، مطمئن شوید که به هر هدفی بیش از آنچه تصور میکنید زمان میدهید زیرا به ندرت همه چیز طبق برنامه پیش میرود و اهداف خود را بر اساس فرصت هایی که میخواهید به دست آورید برنامهریزی کنید.
با برنامهریزی و زمانبندی برای توسعه حرفهای خودتان، تا زمانی که ارتقاء مورد نظر شما شروع شود، کاندیدایی ایدهآل خواهید بود.
۷. همه را یادداشت کنید.
یادداشتهای دقیقی از برنامه توسعه حرفهای خود داشته باشید که میتوانید در حین پیشروی آنها را بروزرسانی و تغییر دهید. نوشتن همه آنها به شما کمک میکند تا هدف کلی خود و تمام مراحلی را که برای خود ترسیم کردهاید به خاطر بسپارید.
PDP چیزی نیست که نوشته شود و فراموش شود. این یک ابزار طولانی مدت است که باید به طور مرتب به آن مراجعه کنید.
نوشتن آن برای زمانی که آماده درخواست برای آن موقعیت یا ترفیع جدید هستید نیز مفید خواهد بود. شما فهرستی دقیق از تمام مهارتهای حرفهای که روی آنها کار کردهاید، و نمونههایی از اینکه چگونه پیشرفت حرفهای خود را تسهیل کردهاید، خواهید داشت.
۸. طرح خود را ارزیابی کنید.
قبل از اینکه به PDP خود متعهد شوید، به آن نگاه کنید. دوباره بررسی کنید که همه اهداف و مراحل عبارتند از:
- خاص
- قابل اندازه گیری
- قابل دستیابی.
- واقع بینانه.
- به موقع
حتی اگر باید رویاهای بزرگی داشته باشید، تعیین خواستهها و اهداف غیرمنطقی، تجربه پیروی از PDP را استرسزا و ناامیدکننده میکند. مهم است که برنامه خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید که میتوانید به اهداف خود – خواه وظیفه یا چارچوب زمانی – برسید و اینکه اهداف شما واقع بینانه و قابل دستیابی هستند.
۹. پیشرفت خود را اندازهگیری کنید.
آیا به اهداف خود میرسید؟ ارزیابی منظم پیشرفت شما مهم است. حتی اگر میدانید پیشرفت حرفهای شما مهم است (به هر حال برای آن برنامهریزی کردهاید)، آموزش حرفهای میتواند به سرعت در اولویت قرار گیرد.
اندازهگیری پیشرفت به شما کمک میکند بدانید که آیا به «چک لیستها» خود دست مییابید، به اهداف خود میرسید و در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید یا خیر. ممکن است لازم باشد مراحل قابل مدیریت بیشتری را تنظیم کنید، یا اهداف جدیدی را تعیین کنید، یا حتی اهداف جدیدی را تعیین کنید.
به یاد داشته باشید که برنامهها تغییر میکنند و با گذراندن حرفه خود، اهداف شما با شما پیشرفت خواهند کرد. یادگیری یک فرآیند مادام العمر است و برای اطمینان از موفقیت شغلی مهم است که پیشرفت حرفهای خود را ادامه دهید.