چگونه درخت مهارت میتواند شما را آگاهتر کرده و شما را در یادگیری مهارت راهنمایی کند؟
اگر من را فقط سه سال پیش ملاقات میکردید، به هیچ وجه نمیتوانستید حدس بزنید که امروز میتوانم از دهها منبع مختلف، در زمینههای مختلف مانند طراحی وبسایت، توسعه نرمافزار، نوشتن، سئو و بهینهسازی موتورهای جستجو، خودیاری، مشاوره و راهنمایی، تجارت الکترونیک و غیره امرار معاش کنم.
در آن زمان، تنها کاری که انجام میدادم انجام اموری محدود در حوزهی فناوری اطلاعات برای امرار معاش بود. و نه اینکه مشکلی در آن وجود داشته باشد، اما در آن زمان من شخصاً فقط بیشتر میخواستم و نه چیزی دیگر. من میخواستم چیزهای بیشتری را سریعتر یاد بگیرم، اما حقیقتا نمیدانستم چگونه.
آیا شما هم چنین احساسی دارید؟
از آن زمان، من دهها و یا حتی صدها مهارت با ارزش جدید را به خوبی و بسیار بهتر از عمدهی مردم یاد گرفتم. و امروز از بسیاری از آنها میتوانم برای کسب درآمد، استفاده در زندگی خودم، ملاقات با افراد جدید و ایجاد روابط قویتر استفاده کنم.
چگونه هر مهارت جدیدی را سریعتر یاد بگیریم
از طریق تمام این تجربه یادگیری مهارت، همراه با خواندن و دورههای مختلفی که در مورد این موضوع گذراندهام، اکنون میتوانم با خیال راحت بگویم که یک راه همیشگی برای یادگیری سریعتر هر مهارت جدید وجود دارد:
هرچه مهارتهای هوشمندانهتر یاد بگیرید، سایر مهارتهای مرتبط را سریعتر یاد خواهید گرفت.
بیایید آن را به بخشهای قابل درکتر تقسیم کنیم:
هوشمندانه تمرین کرد
آخرین باری که زمانی را صرف فکر کردن در مورد تجربه یادگیری خود برای یک مهارت خاص کردید، چه زمانی است؟
اغراق نمیکنم وقتی میگویم اکثریت افراد در سن ۱۲ سالگی یا کمتر آن را متوقف کردند. مطالعات نشان میدهد که بچهها تا سن ۱۲ سالگی اکثریت قریب به اتفاق کنجکاوی خود را از دست میدهند.
توضیح کوتاه اینکه وقتی مدرسه را شروع میکنید، دیگر لازم نیست خلاقانه در مورد چگونگی حل مشکلات فکر کنید. به شما گفته میشود که چه فکری کنید، چه کارهای خانگی انجام دهید، چه تستهایی را انجام دهید و غیره.
حتی برای افرادی که آموزش مداوم انجام میدهند، اکثر آنها کورکورانه برنامه درسی تنظیم شده توسط “معلمی” را دنبال میکنند که “میداند” چگونه یک موضوع را “بهترین” یاد بگیرد.
به یاد دارید که چگونه در کودکی دوچرخهسواری را یاد گرفتید؟
درست! خودتان دیدید و امتحان کردید و رد شدید. چندین بار و چندین بار. روز بعد و روز بعد دوباره امتحان کردید و حدس بزنید چه شد؟ چند روز بعد مغز شما شروع به ایجاد ارتباطات مناسب برای شما کرد. و …
چه چیزی در این مورد هوشمندانه است؟
شما به روشی تمرین کردید که بهترین کار را برای شما داشت. شما یک آموزش YouTube را که در مورد «بهترین راه برای یادگیری دوچرخه سواری» پیدا کرده بودید، دنبال نکردید. شما این روشی را که به صورت آنلاین پیدا کردید بارها و بارها تمرین نکردید تا زمانی که کار کرد (یا در نهایت نشد).
بهترین راه برای یادگیری هر مهارتی هرگز بهترین راه برای همه نیست.
مهارتهای مرتبط
این احتمالاً مهمترین مفهومی است که باید درک کرد. مهارتها ارتباطات فیزیکی در مغز شما هستند. ما میتوانیم گروهی از اتصالات را “تکه” بنامیم. یک مهارت ترکیبی از چندین تکه در مغز شما است.
برای روشنتر شدن موضوع، از یک مثال ساده استفاده میکنیم. بیایید مهارت پرتاب توپ بسکتبال را با شناسایی برخی از قطعات لازم برای انجام یک پرتاب خوب تجزیه کنیم:
- پریدن
- خم شدن پاها
- بالا بردن بازوها
- حرکت هل دادن بازو
- محاسبه فاصله
- محاسبه نیرو
و خیلی بیشتر!
هر کدام از لیست بالا یک یا چند تکه از اتصالات در مغز شما هستند.
حالا، فرض کنید در پرتاب توپ بسکتبال خیلی خوب شدهاید. به نظر شما چه مهارت دیگری ممکن است اکنون یادگیری آن آسانتر باشد؟
درست است، مهارتی که از همان تکهها استفاده میکند!
اکنون که میدانید چگونه پاهای خود را خم کنید و بپرید، انجام یک پرش بلند بسیار آسانتر است. در واقع، بدون این تکهها، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید این کار را انجام دهید!
ببینید منظورم از مهارتهای متصل چیست؟
برخی از مهارتها را نمیتوان یاد گرفت مگر اینکه زیر مجموعهای از آن مهارت را آموخته باشید.
اصل درخت مهارت
همانطور که نمیتوانید قبل از اینکه راه بروید دوچرخه سواری کنید، نمیتوانید به سادگی هیچ مهارتی را به هر ترتیبی یاد بگیرید.
به همین دلیل است که وقتی سعی میکنید «بهترین» را بیاموزید، لزوماً برای شما کارساز نخواهد بود، زیرا «نویسنده» یا ارائهدهندهی این روشِ «بهترین»، احتمالاً خود این مهارت را در گذر زمان و با تکههای زیادی یاد گرفته است که حالا این دارای تکههای بسیار متفاوتی با مغز شما هم خواهد بود. و این فارگیری را برای شما سخت و یا حتی ناگوار میکند.
با توجه به این واقعیت (تکرار شده):
هرچه مهارتهای هوشمندانهتر یاد بگیرید، سایر مهارتهای مرتبط را سریعتر یاد خواهید گرفت.
چگونه میتوانید در مورد یادگیری خود هوشمند باشید و چگونه میتوانید مهارتهای مرتبط مناسب را برای یادگیری سریعتر هر مهارت جدید پیدا کنید؟
پاسخ در نوشتار بالا نهفته است.
بیشتر مردم از تمام مهارتهایی که یاد گرفتهاند (تکههایی در مغزشان) و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر آگاه نیستند. راستش من هم کاملاً آگاه نیستم اما دارم روی آن کار میکنم.
در اینجا یک شاخه ساده از یک مهارت “ساده” آمده است:
- راه رفتن: بی حرکت بنشینید -> خزیدن -> روی دو پا بایستید -> حرکت دادن پاها در حالت ایستاده -> تعادل بدن
از شاخه راه رفتن میتوانیم به شاخههای زیر منشعب شویم:
- دویدن: پیادهروی (راه رفتن) -> هماهنگی پا و بازو -> هل دادن پا (قدرت) -> تعادل بدن پیشرفتهتر
- پرش: راه رفتن -> خم کردن پاها -> هل دادن پاها -> تعادل بدن پیشرفته تر
- دوچرخه سواری: پیاده روی -> نشستن روی دوچرخه -> حرکت چرخش پا -> هدایت دست -> هماهنگی دست و پا -> حرکت حرکت -> و غیره.
واضح است که اینها نمونههای بسیار ابتدایی هستند، اما امیدوارم این ایدههای ساده بتوانند به وضوح اصل موضوع را به شما نشان دهند.
خاستگاه نظریه
این روزها گیمرها خیلی بهتر با مفهوم درخت مهارت آشنا هستند. در بسیاری از انواع بازیها، به ویژه بازیهای نقشآفرینی (RPG) رایج است. در اینجا یک نمونه از بازی معروف Diablo 2 آورده شده است:
جادوگر در Diablo 2 دارای سه حوزه “تسلط” است: سرما، رعد و برق و آتش. بیایید هر یک از آنها را یک درخت مهارت بنامیم.
اگر به درخت Cold spells نگاه کنیم، میبینیم که با ۳ شاخه شروع میشود که با نمادهای زیر مشخص میشوند:
اگر فلشها را دنبال کنیم، میتوانیم ببینیم قبل از اینکه بتوانیم مهارت بعدی را یاد بگیریم، چه مهارتی باید یاد بگیریم. شبیه این یکی:
تا زمانی که بر مهارت بالا تسلط نداشته باشید، مهارت پایین قابل یادگیری نیست. مانند مثال پیادهروی ما از بالا، شما نمیتوانید راه رفتن را یاد بگیرید تا زمانی که به خوبی بایستید.
یکی دیگر از جنبههای جالب درخت مهارت Diablo 2 عدد کنار نماد است. مثالهای بالا فقط “۱” را نشان میدهند، اما اگر به پایین درخت طلسمهای سرد نگاه کنید، میتوانید این را ببینید:
این عدد نشان دهنده تسلط بر یک مهارت خاص است. در این حالت ۲۰ حداکثر است.
اگر از بالا به مهارتهای دویدن و پریدن نگاه کنیم، متوجه خواهید شد که چگونه تعادل بدن «پیشرفتهتر» را یادداشت کردم. برای دویدن یا پریدن، باید در متعادل کردن وزن بدن خود بهتر از راه رفتن بدانید.
و در آخر، گاهی اوقات برای یادگیری یک مهارت جدید، باید مهارتهای فرعی شاخههای مختلف را بدانید، همانطور که در اینجا به بهترین شکل نشان داده شده است:
چرا ساختن درخت مهارت خود مهم است؟
پاسخ کوتاه این است:
دانستن تسلط بر مهارتهای خود و جهتی که آنها میروند، به شما این وضوح را میدهد که در آینده چه چیزی را بیاموزید تا حداکثر کارایی یادگیری را داشته باشید.
ممکن است برخی از شما با رویکرد مهارتی SkillUp من آشنا باشید. اساساً ماهی ۳ مهارت جدید یاد میگیرم و هر روز ۳۰ دقیقه تمرین میکنم.
هر ماه به تابلوی نقاشی درختم برمیگردم و سعی میکنم بفهمم چه مهارتهایی را باید یاد بگیرم. آنقدرها هم که به نظر میرسد آسان نیست. گاهی اوقات برای لذت، گاهی برای کار، گاهی برای پیشبرد شاخه خاصی از یک درخت انتخاب میکنم.
ماه اولی که شروع کردم، این ۳ مهارت را یاد گرفتم:
- لاین آرت و رنگ آمیزی با استفاده از فتوشاپ.
- انگلیسی صحبت کردن برای محل کار
- طبقهبندی اسناد با استفاده از یادگیری ماشینی
اینها بسیار شخصی هستند و شاخههای خاصی از یک شاخه یا درخت بزرگتر هستند. هر یک از این مهارتها بسته به سطح تسلط شما در مهارتهای “پیش نیاز” ممکن است برای شما آسان یا سخت باشد.
در حالی که هیچ دانش هنری نداشتم، در “دستکاری ماوس” در سطح حداکثر و در فتوشاپ در سطح ۲ (از ۴) هستم. یادگیری طراحی با استفاده از مهارتهای قبلی من در ۱۵ ساعت تمرین عمدی قابل دستیابی بود.
آخر ماه از سطح ۰ مهارت به سطح ۱+ رفتم.
اگر تصمیم دارید همین مهارت را انتخاب کنید اما قبلاً هرگز از فتوشاپ استفاده نکردهاید، باید برای یادگیری این مهارت بسیار سخت تلاش کنید و احتمالاً یادگیری آن زمان بسیار بیشتری از من خواهد گرفت.
به همین ترتیب، اگر قبلاً هیچ برنامهنویسی انجام ندادهاید، موفق باشید سریعتر از من یاد بگیرید چگونه اسناد را با استفاده از یادگیری ماشینی طبقهبندی کنید!
پس چرا ساختن درخت مهارت (SkillUp Tree) خود مهم است؟
SkillUp Tree به شما حس جهتگیری واضحی میدهد و قضاوت در مورد سطح پیچیدگی مورد نیاز برای یادگیری یک مهارت جدید را برای شما آسانتر میکند.
چگونه درختان مهارت قلم و کاغذ خود را بسازید
* باید بتوانید با استفاده از نرمافزارهایی مانند Microsoft Visio یا Draw.io کار کنید و در آنها به راحتی تولید اشکال و کپی کردن و … را انجام بدهید. حتی این خود میتواند اولین تکه از درخت مهارت شما برای افزایش قدرت مهارتهایتان باشد.
بیایید با این طرح ساده که برای مهارت بسیار گسترده “نقاشی” انجام دادم شروع کنیم. البته بدیهی است که هنوز کامل نشده است:
در تصویر بالا، میتوانید چند عنصر را مشاهده کنید:
- مستطیل: نام مهارت.
- مقیاس: سطح شایستگی در مهارت (در زیر در مورد آن بیشتر توضیح میدهیم).
- خطوط: پیوند بین دو مهارت.
- شماره در خط: سطح شایستگی مورد نیاز در مهارت قبلی برای یادگیری مهارت متصل.
مقیاس به این صورت عمل میکند:
- ۰: یاد نگرفته است
- ۱: مبتدی
- ۲: متوسط
- ۳: پیشرفته
- ۴: خبره
در مثال بالا، من به سراغ مهارتی رفتم که بسیار گسترده بود. من در واقع ساخت SkillUp Trees شما را از چنین سطح بالایی توصیه نمیکنم، بلکه بیشتر برای مهارت فرعی که واقعاً میخواهید در مدت زمان کوتاهی (~ ۲۰ ساعت) یاد بگیرید، توصیه میکنم.
یک مثال خوب، مهارت عکاسی پرتره است که در مهرماه یاد گرفتم. در اینجا یک طرح برای آن وجود دارد:
چه چیزی برای یک عکاس پرتره خوب است؟
این سوالی بود که قبل از یادگیری این مهارت داشتم. پاسخ: این ترکیبی از همه موارد فوق است.
یک عکاس پرتره خوب در واقع برای اجرا به مهارتهای شخصیتی قوی نیاز دارد. ساختن SkillUp Tree شما را مجبور میکند که خارج از چارچوب فکر کنید و واقعاً چه چیزی را شامل یک مهارت میشود تجزیه و تحلیل کنید.
ساختن درخت مهارت
هنگام ساخت درخت مهارت (SkillUp Tree)، لطفاً نکات زیر را رعایت کنید:
- در اینترنت جستجو کنید که چگونه مردم مهارت الهام بخشیدن به شما را یاد میگیرند.
- از اطرافیان خود بپرسید که چگونه این مهارت را آموختهاند.
- تا جایی که میتوانید فکرش را بکنید، به عمق بروید.
- با یک لیست ساده شروع کنید (تنظیم مجدد بسیار آسانتر از طراحی مجدد است!)
- به خود فضای زیادی در صفحه خود بدهید.
- با مداد بکشید تا بتوانید در صورت نیاز به راحتی پاک کنید.
- احتمالاً باید حداقل دو بار آن را دوباره ترسیم کنید، بنابراین اشکالی ندارد که اولین طرح خود را به عنوان یک پیشنویس در نظر بگیرید. و …
- لازم نیست خطوط شما در اولین پیشنویس کامل باشند!
هنگامی که درخت مهارت خود را ساختید، آن را آزمایش کنید! مهارتهای فرعی را که در آنجا وارد میکنید بیاموزید و ببینید آیا این مهارتها شما را به مهارت «اصلی» بهتر نزدیکتر میکند. اگر نه، به سادگی درخت را با مفروضات جدید دوباره تنظیم کنید.
به یاد داشته باشید، یادگیری یک تجربه تکراری است.
آینده: ساختن یک هوش جمعی
من با اصول SkillUp Tree دو هدف دارم:
همه را از مهارتهای فعلی و آینده خود آگاهتر کنید. و …
امیدواریم که مردم SkillUp Trees خود را به اشتراک بگذارند تا بتوانیم در سطحی دقیقتر بفهمیم که چگونه هر کسی میتواند هر مهارتی را سریعتر بر اساس هوش جمعی بیاموزد.
در حالی که نسخه قلم و کاغذ خوب است، من احساس میکنم به ابزاری نیاز داریم تا ساختن، پیمایش و درک همه اطلاعات را آسانتر کنیم. علاوه بر این، چنین ابزاری باید دادههای ناشناس را جمعآوری کند تا افراد دیگر را در کشف مهارتهایی که باید بعداً و چگونه یاد بگیرند راهنمایی کند.
دادههای جمعآوری شده یک هوش جمعی را تشکیل میدهد و همه را ماهرتر می کند.
نتیجهگیری
هر چه مهارتهای هوشمندانهتر را یاد بگیرید، سایر مهارتهای مرتبط را سریعتر یاد خواهید گرفت. و دانستن تسلط بر مهارت خود و مسیری که آنها می روند، به شما این وضوح را می دهد که در آینده چه چیزهایی را بیاموزید تا حداکثر کارایی یادگیری را داشته باشید.
این همان چیزی است که ساخت SkillUp Trees خود را دنبال می کند. این به شما یک حس واضح جهت می دهد و قضاوت در مورد سطح پیچیدگی لازم برای یادگیری یک مهارت جدید را برای شما آسانتر می کند.
امیدوارم با اطلاعات و ابزارهای ارائه شده در این مقاله، برای یادگیری سریعتر هر مهارت جدید مجهز شوید.
اما مانند هر چیز دیگری، شما باید این را عملی کنید. هیچکس بیشتر از خودت تو را نمی شناسد. پس ادامه دهید و لیستی از مهارت های فعلی خود و سطح تسلط در کنار آن تهیه کنید. از هر مقیاس دلخواه خود استفاده کنید. آن را به یک درخت مهارت تبدیل کنید یا با مهارتهای جدید، درختان مهارت را بسازید.
متوجه خواهید شد که وقتی چند کار را انجام دادید، سطح آگاهی فراتر از همتایان خود خواهید داشت و از طریق یادگیری هوشمندانه تر، آن را بسیار سریعتر یاد خواهید گرفت.
شما میتوانید این کار را انجام دهید!
از خواندن، اشتراکگذاری و دنبال کردن آن متشکریم! 🙂