بنر وب سایت مجموعه ایوسی
بنر وب سایت مجموعه ایوسی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

داستان آموزنده

کودک و مغازه

نگاهی جدید به ارزش عملکرد در زندگی روزمره

جستجوی ارزش و وفاداری: داستان مغازه‌دار نیکوکار و پسرکی با روحیه‌ی عالی پسر کوچکی وارد مغازه‌ای شد، جعبه‌ی نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه‌های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره … مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش

ادامه مطلب »
سنجاقک

رشد در پس خروج از شرایط فعلی است

تعدادی حشره کوچک در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند… آنها تمام مدت میت رسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند؛ یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که

ادامه مطلب »
دانه های تمشکش

نتیجه افراط و تفریط یکی است

ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ!! ﺭﻭﺯﯼ پلنگی وحشی مرﺩﯼ ﺭﺍ ﺩنباﻝ کرد. البته داستان مربوط به زمانی است که هنوز پلنگ ها منقرض نشده بودند و می توانستند آزادانه دنبال مردم کنند، نه این که مردم دنبال آن ها بدوند تا پوستشان را بکنند و آن ها سر به بیابان بگذارند! مرﺩ

ادامه مطلب »
مبارزه با خودکشی

این دنیا پر از زیبایی است

💎ساعت سه و‌ نیم شب، زنی به من تلفن زد که قصد خودکشی داشت. او کنجکاو بود بداند که نظر من در این باره چیست. با تمام قدرت نظر مخالفم را با این راه حل بیان کردم و سی دقیقه کامل برای او حرف زدم. در نهایت گفت به جای

ادامه مطلب »
عظمت در دیدن نیست، عظمت در چگونگی دیدن است

عظمت در دیدن نیست، عظمت در چگونگی دیدن است

دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه

ادامه مطلب »
کلید در درون خودت است

کلید در درون خودتان است

مردی یک شب کلید خانه‌اش را گم کرده بود و نمی توانست وارد خانه اش شود … او بیرون منزل در نور چراغِ کوچه دنبال کلیدش می گشت، کمی بعد همسایه‌اش او را دید و به کمک او آمد تا با هم کلید را پیدا کنند، اما بی فایده بود

ادامه مطلب »
داستان دیگ ترک خورده

نگاه صحیح، کاستی ها را به رشد بدل می کند

یک ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﻭ ﮐﻮﺯه ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ از آنها ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺯﻩ ﻫﺎ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺷﺖ و ﺩﯾﮕﺮی ﺑﯽ ﻋﯿﺐ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺯﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﺯﻩ ﻫﺎ، ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﯿﻤﻮﺩ، ﺁﺏ ﺍﺯ ﮐﻮﺯﻩ

ادامه مطلب »
خودشناسی

همیشه ابتدا خود را بررسی کنیم و سپس دیگران را

🔘 داستان کوتاه زیر، داستانی جالب است که بیانگر واقعیتی بزرگ است: مردی متوجه شد گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است. به نظرش رسید همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد. بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و

ادامه مطلب »
باور محدود کننده

هیچ گاه خودت را نباز!

سال‌ها پیش، دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد! او یک آکواریوم ساخت و با قرار دادن یک جداره‌ی شیشه‌اى در وسط آکواریوم، آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد. در یک بخش از آکواریوم، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگرش ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهی بزرگ‌تر بود.

ادامه مطلب »
کمک به فقرا

کمک به دیگران محدود به کمک مالی نیست

دیروز مطمئن شدم که ماسک نزدن خیلی ام ربطی به شعور نداره… سر ظهر بود و ظهر گرما، تو تاکسی که سه نفر رو بیشتر سوار نمی کنه، نشسته بودم، آقایی هم بیرون تاکسی ایستاده بود، دیرم شده بود، به راننده گفتم بگو سوار بشه تا بریم دیگه…گفت ماسک نزده،

ادامه مطلب »