احتمالاً با ضرب المثل انگلیسی “Hard work beats talent” به معنی “سختکوشی استعداد را شکست میدهد” آشنا هستید. میتوانم بگویم که این عبارت اغلب توسط افراد بیاستعداد استفاده میشود که سعی میکنند کمبودشان را جبران کنند که به طور طبیعی برای کسانی که آنها را تحسین میکنند، آورده میشود.
و اگرچه موضوع تلاش، موردی بسیار ضروری در روند هر کاری است؛ اما این چنین گفتههایی (مثل مورد بالا) میتواند به سایهای شوم بر روی استعدادها و تواناییهای درونی انسانها بدل شود. و من نمیخواهم که در اینجا به هیچ وجه، شکل یا شیوهای بر مؤلفهی قدرتمند استعداد سایه بیاندازم. هر چند قصد زیر سوال بردن “تلاش” را هم به هیچ وجه ندارم.
موضوع مهم این است که باید بپذیریم که در کنار احترام گذاشتن به مؤلفهی “تلاش” و کوشش، لازم است برای تواناییها و استعدادهای خود (چه مواردی که ذاتیاند و خداوند به ما هدیه کرده و چه مواردی که در اثر سختکوشی و درایت ما در ما پدیدار شدهاند) نیز احترام ویژهای قائل شویم.
مرتبط: شکوفایی استعدادها؛ راهنمایی های جذاب برای پرورش و تقویت استعدادهای خود
تعریف استعداد و تلاشاستعداد به معنای طبیعتی بودن توانایی یا قابلیت در یک حوزه خاص است. این توانایی میتواند در زمینههای مختلفی مانند هنر، علم، ورزش و… وجود داشته باشد. استعداد به صورت غیرعمدی در فرد بروز میکند و به طور معمول از طریق ژنتیک و بیولوژیک به ارث میرسد. تلاش به معنای کوشش و کار سخت برای بهبود و توسعه استعداد است. تلاش به عنوان یک عامل مهم در تحقق استعدادها و دستیابی به موفقیتها نقش مهمی ایفا میکند. یک فرد میتواند با تلاش مناسب و کمک از آموزش و راهنماییهای صحیح، استعداد خود را به بهترین شکل ممکن توسعه دهد و در زمینهی موردنظرش پیشرفت کند. تلاش همچنین به فرد کمک میکند تا با مواجهه با مشکلات و چالشها به سختیها پایان دهد و به اهداف خود نزدیک شود. |
مرتبط: راههای کاربردی پرورش استعداد: تحلیل، هدفگذاری و ارزیابی برای دستیابی به رشد شخصی
۷ گام برای پرورش استعدادهای خود
بله، سختکوشی هر بار استعدادها را شکست خواهد داد؛ مخصوصاً اگر آن استعداد با پتانسیل کامل خود توسعه نیابد و مجهز به تکنیکهای مناسبی نباشد که میتواند فرد را از آماتور به حرفهای برساند. و این یعنی اگر هر کس بخواهد میتواند استعداد خام خود را ارتقا دهد و هنر خود را به سطح بالاتری پرورش دهد.
من برای آن دسته از افراد خودآموزی که توانستهاند با موفقیت مواهب طبیعی خود را بدون هیچ راهنمایی تقویت کنند، احترام زیادی قائل هستم، اما همچنین فکر میکنم میتوانیم قبول کنیم که خودآموزی به خودی خود یک موهبت است. برای اکثر افراد معمولی مانند من، داشتن استعداد خالص و خام کافی نیست. شما باید روی رشد خود سرمایهگذاری کنید و به دنبال یادگیری از کسانی باشید که مسیری مشابه مسیری که شما دنبال میکنید را طی کردهاند.
هر استعدادی که داشته باشید، قرنها قبل از اینکه به اینجا برسید وجود داشته است و نسلهای قبلی زمان مطالعه آن و کشف تکنیکهایی برای انجام موثر آن را داشتهاند. یک «راه درست» برای انجام کارها وجود دارد، اگرچه برخی ممکن است مخالف باشند. واقعیت این است: واقعاً هیچ چیز جدیدی در زیر نور خورشید وجود ندارد.
بنابراین، اگر شما فردی با استعداد هستید، صرف نظر از اینکه چه استعدادهایی دارید، اگر احساس میکنید چیزی بیشتر از آنچه میتوانید انجام دهید وجود دارد، احتمالاً به این دلیل است که واقعا وجود دارد. من فهرستی از ۷ مرحله را گردآوری کردهام، که معتقدم برای ارتقای استعدادهای طبیعی شما به پتانسیل کامل آنها ضروری است.
مرتبط: نقش مهم و تأثیرگذار استعداد در دستیابی به موفقیت
اهمیت پرورش استعدادهاپرورش استعدادها اهمیت بسیاری دارد و در چندین جنبه مختلف تاثیرگذار است:
بنابراین، پرورش استعدادها نه تنها به فرد بلکه به جامعه نیز سود میرساند و اهمیت بالایی دارد. |
مرتبط: ۸ نکته برای بهبود فرآیند رشد استعداد و مهارتهای کارمندان
۱. چرایی خود را فرموله (تنظیم) کنید
دلیل انجام کاری که میکنید چیست؟ من به تعداد بیشماری از مربیان، سخنرانیها و سخنرانان انگیزشی گوش دادهام که این مفهوم را توضیح میدهند و هر کدام معنای خاص خود را به آن میدهند. اما چیزی که عموما در این گفتهها و بیانات به آن میرسد این است که به سادگی هدف خود را بدانید.
چرا آواز میخوانید؟ چرا اقدام میکنید؟ چرا مینویسید؟ چرا مردم را میخندانید؟ وقت گذاشتن برای پاسخ دادن به این سوالها برای خودتان و ارائه فرمول مناسب، زمینه محکمی را برای شما فراهم میکند تا رشد و پیشرفت خود را ادامه دهید.
بخش مشکل این است که برخی از ما برای پاسخ به این سوالها برای خودمان به عوامل خارجی نگاه میکنیم، در حالی که همه چیز باید در مورد کشف و تجلیل از هویت شخصی شما باشد. چیزی که باید به دنبال آن باشید انگیزه درونی شماست. وقتی به وضوح چرایی خود را برای خود تعریف کرده باشید، به شما کمک میکند تا روی مهمترین چیز تمرکز کنید.
این عزم شما را تقویت میکند و به شما آن نوع انعطافپذیری را میدهد که برای ادامه آن در هنگام تجربه شکستها یا موانع نیاز دارید. به چرایی خود اعتماد کنید، چراکه در مسیرتان موانع دقیقاً در آنجا منتظر شما هستند تا حرکت خود را انجام ندهید؛ و شما به هدف و دلایل درونی خودتان برای کمک به رویارویی با این موانع نیاز دارید. پس، از چرایی خود مطمئن باشید.
۲. تکنیکهای مورد نیاز را بیابید
آنچه را که باید یاد بگیرید تا استعداد طبیعی خود را به سطح بعدی ببرید، بیاموزید. چه تکنیکهایی مورد نیاز است که شما را قادر میسازد عملکرد خود را بهبود بخشید؟ در مورد هنر خود تحقیق کنید؛ آیا تغییرات یا اشکال دیگری وجود دارد؟ در مورد رشته شما چه مطالعاتی انجام شده است؟ فرض کنید شما یک بازیگر با استعداد هستید. اصول اولیه را بیابید. ژانرها چیست؟ مهارتهای خود را ارزیابی کنید. شما واجد شرایط کدام دسته هستید؟ اسم سبک اجرای شما چیست؟ چه سبکهای دیگری را دوست دارید یاد بگیرید؟
این روشی است که شما زمینههای مشترکی را برای همکاری با دیگران ایجاد میکنید و همچنین راهی برای محافظت از تواناییهایتان است. من خوانندگان بسیار با استعدادی را با زیباترین صداها میشناسم که بعد از هر اجرا با گلودرد یا از دست دادن صدای خود مواجه میشوند، زیرا زمانی را برای یادگیری “روش صحیح” آواز صرف نکردهاند.
بنابراین صرف زمان برای دانستن و تسلط بر تکنیکها از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین به خاطر داشته باشید که این یک مورد یکبار مصرف نیست. هرچه بیشتر یاد بگیرید، فضای بیشتری برای پیشرفت خواهید داشت، اما تنها زمانی که احتمالات را بدانید به چیزهای بیشتری دست خواهید یافت. بنابراین دریابید که چه کاری باید بتوانید انجام دهید.
۳. نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید، سپس روی نقاط قوت خود تمرکز کنید
ما به عنوان گیرنده و آموزندهی دانش (دانشآموز) اغلب با تکالیف تحلیل SWOT مورد حمله قرار میگیریم، تا جایی که به معنای واقعی کلمه از آن خسته میشویم. اما اینکه بتوانید نقاط قوت و ضعف خود را به وضوح نشان دهید مزایای خود را دارد.
به عنوان مثال یکی از ضعفهای من این است که زیاد مجری نیستم. من میتوانستم کمتر به چیزهای عجیب و غریب و تئاتریهایی که مردم میخواهند ببینند اهمیت بدهم، و دانستن اینکه این یک نقطه ضعف است، باعث شده با دیگرانی کار کنم که میتوانند یکی دو چیز در مورد حضور در صحنه به من بیاموزند.
برخی میگویند من راه آسان را با مشارکت با دیگران انتخاب کردم، اما تلاش برای از بین بردن نقاط ضعف خود با مهارتهای مکمل دیگران یکی از موثرترین راههایی است که میتوانید یاد بگیرید.
البته تمرکز صرف بر روی نقاط ضعف خود باعث افزایش شک و تردید شما میشود و هیچ کاری برای اعتماد به نفس شما نمیکند. در حالی که با زوم کردن بر روی نقاط قوت خود بیشتر به دست خواهید آورد. تماشای پیشرفت خود در کارهایی که در آنها مهارت دارید، رضایت بیشتری را به همراه دارد و انگیزه شما را حفظ میکند تا فراتر از محدودیتهای خود پیش بروید.
۴. فرمول خود را ایجاد کنید
“قوانین را مانند یک حرفهای یاد بگیرید، تا بتوانید مانند یک هنرمند آنها را زیر پا بگذارید.”
طبق گفتهی اینترنت، این نقل قولی از پابلو پیکاسو (Pablo Picasso) است … من در مورد آن تردید دارم، اما این گفته بسیار منطقی است. وقتی مدتی را صرف یادگیری مهارتها و تکنیکهای کاردستی خود کردید، پس از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که به همه آنها نیاز ندارید. این زمانی است که شما شروع به جمعآوری سیستم خود برای به دست آوردن نتایج میکنید و آنچه برای شما مناسب است را فیلتر میکنید.
ما ممکن است استعدادهای مشابهی داشته باشیم، اما هر روح اصیل ویژگی شخصی دارد که کار او را منحصر به فرد میکند. این ویژگی شخصی و مفیدترین درسهای شما با هم ترکیب شدهاند، فرمول خاص شما را ایجاد میکنند. اساتید و معلمان میتوانند به شما نشان دهند که چگونه این کار را انجام دادهاند، و میتوانند سعی کنند شما را وادار کنند که کار آنها را تکرار کنید، اما به یاد داشته باشید که شما نقشه خود را دارید.
سفر آنها ممکن است شبیه سفر شما باشد، اما شما مسیر دیگری را باید طی کنید. بنابراین، هر آنچه را که برای قرار دادن در کیفی که قبل از رفتن به جاده انتخاب میکنید، انتخاب کنید، مطمئن شوید که آن ابزارهای آزمایش شده و اثبات شدهای را که برای شما کار میکنند، استفاده کنید. حتما فرمول خودتان را بیاورید.
۵. نصیحت سازنده بگیرید، اما اجازه نخواهید
ما گاهی اوقات خود را در مخمصهای میبینیم که حتی وقتی به توانایی ایستادن روی پای خود رسیدهایم، هنوز احساس میکنیم که نیاز داریم برای مشاوره یا بازخورد به مربیان خود مراجعه کنیم. که البته تا حدی دریافت بازخورد در مورد کارتان از کسانی که به شما یاد دادهاند خوب است، و هیچ اشکالی ندارد.
همچنین به این دلیل که فکر میکنم طبیعی است که نیاز به تأیید از معلمان خود داشته باشید، اما درخواست اجازه برای انجام کاری که میخواهید انجام دهید، هرگز نباید چنین باشد. این یک دسته از قدرت است که فقط به شما و خودِ شما اختصاص داده میشود. و اجازه دهید این را در اینجا بیان کنم که:
«به هر معلم یا مربیای که شما را به تکیه کامل بر نیروی خود راهنمایی نمیکند، نمیتوان اعتماد کرد.»
هر زمان که مطمئن شدید آنچه را که برای انجام آن لازم است دارید، سفر خود را شروع کنید. منتظر نظر کسی نباشید، و در مورد تصمیم خود از آنها رای نخواهید. تنها اجازهای که نیاز دارید مال شماست. فقط بروید.
۶. کار را انجام دهید
تنها چیزی که مهم است کار شماست. این چیزی است که من باید به سختی یاد میگرفتم، کسی بودم که همیشه سعی میکرد تصویر بزرگتر را ببیند و در چارچوب کاری که من معتقدم انجام میدهم حرکت کند. این نیز چیز خوبی است، اما اگر مراقب نباشیم، میتوانیم به همه چیز در آن چارچوب بپردازیم، به جز آن چیزی که کار واقعی ماست.
چیزی که من در نهایت درک کردم، این است که وقتی نوبت به شکوفایی استعدادهایتان میرسد، باید ساعتها را صرف کنید و کار را انجام دهید. و هر چیز دیگری در لیست بعدی است؛ اما کار شما و محصول واقعی شما، باید در اولویت باشد. البته این وضعیت برای همه یکسان نیست. گاهی اوقات ما حاضریم کار کنیم، اما آماده نیستیم. سپس وقتی آماده شدیم، زندگی اتفاق میافتد و ناگهان خود را در جایی مییابیم که مجبور میشویم اولویتها را تغییر دهیم.
اما صرف نظر از شرایطی که ممکن است باشد، شما باید تعادلی را پیدا کنید که به شما امکان تولید را میدهد. ممکن است مجبور شوید اهداف خود را به تعویق بیندازید، و اینکه به خود اجازه دهید سرعت خود را کاهش دهید، این نیز مشکلی ندارد، اما متوقف نشوید. موانع را فراموش کنید. زمان صرف شده را فراموش کنید. در پایان، کار شما برای خودش صحبت خواهد کرد.
۷. پیشرفت خود را جشن بگیرید
من عادت کردهام که موفقیتهای خود را پس از یادآوری صحبتهای یکی از بزرگان برای خودم، جشن بگیرم. گوینده و عنوان پیام را دقیق به خاطر نمیآورم، اما او گفت:
«وقتی موفقیت بزرگ یا کوچک را جشن میگیرید، خود را تشویق میکنید که دوباره این کار را انجام دهید.»
قبلاً هرگز اینطور به آن نگاه نکرده بودم و در ذهنم ماندگار شد. برای مثال، اگر میخواهید بر مهارتها یا تکنیکهای خاصی مسلط شوید و به مانع برخورد میکنید، ممکن است برای ادامه دادن بیانگیزه شوید. اما وقتی پیوسته صعود خود را به سطح بعدی جشن میگیرید، مهم نیست که قدم چقدر کوچک باشد، انگیزه درونیتان را تغذیه میکنید که شما را نگاه میدارد تا ادامه دهید و به چیزهای بیشتری برسید.
پس همیشه قدردان رشد خود باشید و پیشرفت خود را جشن بگیرید. حتی اگر مردم به جای اینکه پیشرفت شما را تایید کنند و به آن افتخار کنند، سعی کنند شما را بترسانند. شما تنها کسی هستید که واقعاً میدانید و درک میکنید که پیشرفت شما چقدر برای شما هزینه داشته است و چقدر برایتان ارزشمند بوده است. بنابراین با هر مرحله جدید تکمیل شده برای رشد بیشتر استعدادهای خود: جشن بگیرید!
چیزهای بیشتری وجود دارد که میتوانیم به لیست اضافه کنیم، اما من معتقدم که میتوانید با این ۷ مرحله پیش بروید: با فرمولبندی چرایی خود شروع کنید و سفر خود را برای بهبود تواناییهای طبیعی خود آغاز کنید. اگر مراحل ضروری دیگری دارید، در زیر نظر دهید. بیایید درخصوص استعداد و رشد صحبت کنیم.
مرتبط: استعداد یا تلاش؟ راههای دستیابی به موفقیت در حوزههای مختلف