ما در عصری زندگی میکنیم که به عصر انفجار اطلاعات[۱] مشهور است، چراکه امروز دستیابی به هرگونه اطلاعاتی برای هر کسی به راحتی امکان پذیر است. اما این که برای هر کسی امکان دستیابی به تمامی اطلاعات به راحتی میسر است برای وی مفید است یا مضر؟
در نگاه اول میتوان گفت که حجم بالای اطلاعات میتواند موجب رشد فکری و کمک در تشخیص صحیح مسیر شود و لذا زمانه کنونی زمانی مناسبی برای رشد و موفقیت است؛ اما با اندکی تامل میتوان دریافت دسترسی به حجم بالای اطلاعات میتواند حکم یک چاقوی دو لبه را داشته باشد که اگرچه از یک طرف میتواند برای هر فرد موجب رشد اطلاعاتی او بشود ولی از سوی دیگر می تواند موجب سردرگمی و در نهایت موجب شکست او نیز بشود.
از جمعآوری حجم بالای اطلاعات بپرهیزید
یکی از اشتباهات رایجی که امروز اکثر مردم با در دست داشتن امکانات و تکنولوژیهای پیشرفته برای دسترسی به حجم انبوه اطلاعات دارند، این است که برای شروع هر کاری سعی میکنند تا محدوده وسیعی از اطلاعات در آن حیطه کاری و حتی فراتر از آن را جمع آوری و حلاجی کنند که این باعث می شود:
اولاً با رویارویی آنها با حجم بسیار بالایی از اطلاعات و مسائل و رخدادهایی که قرار است برای آنها به وقوع بپیوندد ترس و دلهره به سراغشان بیاید و مانع از حرکت آنها و ورودشان به کار شود.
و دوم اینکه حتی در صورت ورودشان به کار نیز، تمرکز آنها از قدمهای ابتدایی که میبایست در آن زمان بردارند، برداشته میشود و بیشتر حواس آنها معطوف به مقصد و آیندهای خواهد شد که هنوز نه آمده و نه مشخص است قرار است به چه صورتی بیاید.
از این بابت این حجم بالای اطلاعات میتواند موجب زیان و خسران آنها نیز بشود. البته دو موضوعِ یاد شدهی فوق، تنها گوشهای از مضرات جمعآوری اطلاعات مازاد و انباشت آنها در مغز است.
مضرات انباشت اطلاعات از نگاه پژوهشگران آلمانی
شاید عوارض جمعشدن بیجای اطلاعات در مغز را در حد همان موضوع تشویش ذهنی، بروز ترس و بهمریختگیهایی دانست که مانع از حرکت میشوند و یا باعث اختلال در مسیر میگردند؛ اما تحقیقات گروهی از محققان آلمانی سبب شده که احتمالات بسیار خطرناکتری نیز به جمع عوارض و مضرات این مسئله افزوده شود.
پژوهشگران دانشگاه فردریچ الکساندر ارلانگن[۲] دریافتند که در اثر انباشت نادرست اطلاعات در مغز و بروز ترافیک بالای مغزی، پدیدهای موسوم به ترافیک سلولهای عصبی در مغز ایجاد میشود که در اثر آن منبع انرژی سیناپسهای عصبی قطع میشود و پس از نابودی سیناپسها، مرگ سلولها رخ میدهد. این فرآیند در بیماری پارکینسون نیز به وضوح دیده میشود.
این پژوهشگران موفق شدند مسیرهای انتقال در سلولهای عصبی متلاشیشده را ثابت کنند. این مسئله عامل مهمی در بیماری پارکینسون به شمار میرود. رشتههای عصبی به سلولهای عصبی، شکل و ظاهر خاص و طولانی آنها را میدهند که طول این رشتهها میتواند تا یک متر نیز امتداد داشته باشد. آنها بهگونهای شکل میگیرند که به سایر سلولهای عصبی متصل شوند.
البته موضوع یاد شده، مسئلهای است که کمتر با حجم بالای اطلاعاتِ طبقهبندی نشده و بکار برده نشده، به وقوع میپیوندد (چه اینکه بروز بیماری پارکینسون هم بیشتر به عوامل دیگری بستگی دارد)؛ اما با این حال، وجود این احتمال، موضوعی است که حساسیت مسئلهی انباشت نابجای اطلاعات را حادتر میکند.
برای هر کاری، صرفا به آنچه که میدانید عمل کنید
یکی از مسائلی که امروزه کمتر در متد موفقیت با آن تاکید شده، و البته خوشبختانه در متون دینی زیاد این مسئله مورد توجه قرار گرفته؛ این موضوع است که اگر شما میخواهید در کاری موفق باشید فقط در حال حاضر به هر آنچه که در باره آن کار می دانید اکتفا کنید و با توجه به داده ها و داشته های فعلی خود کارتان را شروع کنید و رفته رفته در مسیر کار می توانید سایر جزئیات و اطلاعات مورد نیاز را به دست بیاورید.
این روند و روال می تواند هم از پیچیدگی کارها برای شما بکاهد و کار را برای شما ساده و قابل انجام جلوه دهد و هم از دغدغه و تشویش ذهنی شما تا حد قابل توجهی کم کند.
و به طور قطع به این صورت مسیر موفقیت برای شما ساده تر و هموارتر خواهد شد.
اول تحقیق و بررسی بعد توکل و حرکت
این که میگویم به اطلاعات اولیه خود صرفاً اکتفا کنید، به این معنی نیست که برای ورود به هر کاری نیاز به بررسی اولیه نیست. شما لازم است شروع کار خود را با شناخت اجمالی از مشکلات احتمالی پیش رو، موانع، نقاط قوت و نقاط ضعف، توانایی های خود، امکاناتی که در دسترس دارید و … استارت بزنید و آغاز کنید.
البته این هم نباید مجدداً منجر به فرو رفتن شما در حجم بسیار بالا و پیچیده اطلاعات شود. تاکید می کنم، شناخت اجمالی و ابدایی از اطلاعات و داده هایی که گفتم کفایت می کند. همین که شما برای شروع هر کاری ابتداییات کار را بدانید و مسیر کلی را بتوانید برای خود ترسیم کنید برایتان کفایت می کند.
همچنین زمانی که شما وارد کار شدید لازم است تا حد امکان از تحلیل های پیچیده و فرسایشی دوری کنید، چرا که نه تنها می تواند موجب ترس و واهمه شما در مسیر شود و مانعی بزرگ برای ادامه حرکت شما به وجود بیاورد؛ بلکه درگیری مکرر ذهنی در بررسی اطلاعات و داده یک مسیر می تواند موجب تشویش ذهنی و در نتیجه کاهش کارایی فرد در تصمیم گیری شود که این نیز برای موفقیت بسیار مضر است.
پس قبل از ورود، به بررسی های کلیِ مسیری که می خواهید در آن گام بردارید بپردازید، از تجربیات افراد دیگر بهره ببرید و از آن ها الگو برداری کنید و زمانی که وارد مسیر شدید و قدم برداشتید نیز از تحلیل های پیچیده دست بردارید و صرفاً برای دستیابی به هدف خود قدم بردارید و در نهایت نیز زمانی که به مقصد خود رسیدید به آنچه که بدان دست یافته اید راضی باشید.
[۱] – انفجار اطلاعات (به انگلیسی: Information explosion) عبارت است از رشد بسیار سریع و ناگهانی اطلاعاتِ انتشار یافته و آثار حاصل از اطلاعات اضافی.
وقتی حجم اطلاعات زیاد میگردد مدیریت آنها نیز سختتر و پیچیدهتر میشود و کار به اضافهبار اطلاعاتی میانجامد.
[۲] – Friedrich-Alexander-Universitat Erlangen-Nürnberg؛ دومین دانشگاه عمومی ایالت بایرن در شهر ارلانگن واقع در کشور آلمان میباشد که در سال ۱۷۴۳ میلادی بنا شدهاست.