نماد سایت ایوسی

داستان کوتاه | انسان عمل گرا، بدون انتظار از کمک دیگران، حرکت می کنم

بلدرچینی در مزرعه

بلدرچینی در مزرعه

بلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود.
او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش رو درو کند.
هر روز از بچه هایش می خواست که خوب به صحبت آدم هایی که از آنجا عبور می کنن، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیده اند.

یه روز که بلدرچین به لانه برگشت، جوجه ها به او گفتند:
اتفاق خیلی بدی افتاده است. امروز صاحب مزرعه و پسرش به اینجا آمدن و گفتند: همۀ گندم های مزرعه رسیده است. دیگر وقت درو کردن است. پیش همسایه ها و دوستان برویم و از اون ها بخواهیم که در درو کردن محصول کمک کنند. مادر، ما رو از اینجا ببر چون آنها می خواهند مزرعه رو درو کنند …
بلدرچین گفت: نترسید فردا کسی این مزرعه رو درو نخواهد کرد.

روز بعد بلدرچین از لانه بیرون رفت و شب که آمد، جوجه ها به مادرشان گفتند: صاحب مزرعه باز هم به اینجا آمده بود. او مدت زیادی منتظر ماند. ولی هیچکس نیامد. بعد به پسرش گفت: برو به عموها و دایی ها و پسر خاله هایت بگو پدرم گفته است فردا حتما به اینجا بیایید و در درو کردن مزرعه به ما کمک کنید …
باز بلدرچینِ مادر گفت: نترسید فردا هم این مزرعه رو کسی درو نمی کند.

روز سوم وقتی بلدرچین به لانه برگشت، دوباره بچه ها گفتند: صاحب مزرعه امروز به اینجا آمد، اما هرچه منتظر ماند هیچ کس نیامد. بعد به پسرش گفت: انگار کسی در درو کردن مزرعه به ما کمک نمی کند. پسرم، گندم ها رسیده اند. نمی توان بیش از این منتظر ماند. برو داس هایمان رو بیاور تا برای فردا آماده شان کنیم. فردا خودمان می آییم و گندم ها رو درو می کنیم …
بلدرچین گفت: بچه ها، دیگر باید از اینجا برویم.

چون وقتی انسان، بدون منتظر ماندن برای کمک دیگران، تصمیم بگیرد کاری رو انجام دهد، حتما اون کار رو انجام می دهد …

در این داستان کوتاه، چند نکته مفید و کاربردی وجود دارد:

۱. عمل به جای صحبت:

بلدرچین در داستان همیشه از بچه‌های خود می‌خواست تا به صحبت آدم‌های عابر از مزرعه گوش دهند و اطلاعات را به او برسانند. این نشان می‌دهد که بلدرچین اعتماد به کلام و صحبت کردن را پایین می‌برد و بیشتر بر اقدام و عمل تاکید دارد.

۲. عدم وابستگی به دیگران:

بلدرچین در برابر تهدیدهای محتمل و درخواست کمک از دیگران، تصمیم می‌گیرد به تنهایی کار را انجام دهد. او به جای انتظار کمک دیگران، خود به کار می‌پردازد و با اعتماد به نفس و قدرت عمل خود، مزرعه را درو می‌کند.

۳. محافظه‌کاری و آماده‌باش:

بلدرچین در حالی که از قدرت و توانایی خود برای درو کردن فرزندانش از مزرعه اطمینان دارد، همچنین برای فرداها خود را آماده می‌کند. اما سعی بر این دارد تا در کنار آماده بودن، خود را درگیر زحماتی نکند که ضرورت و لزومی برای آنها بوجود نیامده؛ او آماده است و مدام تحلیل می کند، اما به فراخور نیاز اقدام می کند.

۴. اثبات خودبخود:

با اینکه کشاورز در سه روز متوالی منتظر کمک دیگران می‌ماند، هیچ کس نمی‌آید و او تصمیم می‌گیرد خودش و با فرزندش کار را انجام دهند. این نشان می‌دهد که به جای انتظار وابستگی به دیگران، می‌توان از خودبخودی و قدرت شخصی استفاده کرد و وظایف را به تنهایی انجام داد.

۵. اعتماد به نفس و اراده قوی:

کشاورز در مواجهه با تهدیدهای محتمل و عدم حضور کمک دیگران، اعتماد به نفس بالایی دارد و از اراده قوی برای انجام کار خود برخوردار است. او بدون تردید و همراهی دیگران، مزرعه را درو می‌کند و به این نحو نشان می‌دهد که با اراده و اعتماد به نفس، می‌توان به اهداف خود تحقق بخشید؛ و نباید در در صورت عدم حضور و همکاری دیگران نامید و مایوس شد.

۶. پیش‌بینی و برنامه‌ریزی:

کشاورز با آماده سازی داس ها برای فردا، نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی و پیش‌بینی در مواجهه با چالش‌ها بسیار مهم است. او از پیش مراقبت می‌کند و برنامه‌ریزی می‌کند تا بتواند بهترین عملکرد را در موقعیتی که انتظار می‌رود تحقق بخشد.

۷. استقلال و خودکفایی:

کشاورز با انجام کار خود به تنهایی و عدم وابستگی به دیگران، نشان می‌دهد که استقلال و خودکفایی در تحقق اهداف بسیار ارزشمند است. او به جای منتظر ماندن و وابستگی به دیگران، به قدرت و توانایی خود اعتماد کرده و به تنهایی می‌تواند با موفقیت چالش را پشت سر بگذارد.

با توجه به این داستان کوتاه، می‌توان گفت که اعتماد به نفس، اراده قوی، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی، استقلال و خودکفایی، محافظه‌کاری و آماده‌باش و عمل به جای صحبت از جمله نکات کاربردی و مفیدی هستند که در زندگی و مواجهه با چالش‌ها می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند.

خروج از نسخه موبایل