یک داستان آموزنده
دیروز ظهر رفته بودم دفتر خدمات قضایی
اتفاق جالبی افتاد و وقتی دقت کردم دیدم جلو رفتن نوبتها چقدر شبیه حرکات قیمت سهام توی بورس یا سایر بازارهای مالی است و افراد داخل دفتر خدمات چقدر شبیه افراد داخل بازارها عمل میکردن!
تقریبا ۲ ساعت بیشتر نمونده بود که دفتر تعطیل بشه و حدود ۲۲ نفر جلوی من بودن!
دو سه نفری هم که نوبتشون بود و داشتن خدمات میگرفتن به شدت کند پیش میرفت کارشون!!
با خودم گفتم با این سرعت کند اینا و تایم کوتاهی که تا تعطیلی دفتر مونده و تعداد نفرات جلوی من، عمرا نوبتم بشه و احتمالا باید برم یه روز دیگه بیام!!
خیلی کلافه داشتم میشدم و هی مردد بودم که بمونم یا برم!!
به خودم گفتم: “تو مدیر شرکت سرمایه گذاری هستی و توی بورس با صبر زیادت شاخ غول رو شکستی و همه صابران رو به چالش کشوندی! این جاهم فرصت خوبی برای تمرین صبره، بمون و صبر کن که خدا با صابران است”
همین کارم کردم؛ نشستم و صبر کردم
دفتر شلوغ بود و صندلی خالی نبود اما نکته داشت!
نکته این بود که افراد غیر صبور و عجول که کلافه شده بودن یکی یکی از دفتر رفته بودن و صندلیها توسط افرادی که پس از من وارد شده بودن مجددا پر شده بود!
هنگامی که اون دو سه نفر کارشون تموم شد و رفتن، با سرعت خیلی زیادی ۲۲ تا شماره قبل از من خوانده شد و نوبت من شد!!!
نتیجه اخلاقی
توی بورس و … هم دقیقا همینطوره؛ مدت زیادی صبر میکنی، همه چی کلافت میکنه، قیمتا میریزه یا بالا نمیره، نرخ بهره، اوراق فروشی دولت، برجام، ریسکهای سیاسی و تحریم و هزارتا فاکتور دیگه روح و روانت رو تو بازار به هم میریزه و انقدر کلافت میکنه که با ضرر هنگفتی یا بدون سود، سهامت رو میفروشی و فحش میدی و میری بیرون!!
اما اگر صبر کنی همه فروشندهها و کسانی که گند زدن به بازار و قیمت سهامت یکی یکی خالی میکنن و میرن و تو میمونی یک جهش قیمت فوق العاده چند برابری که پاداش صبرت رو بیش از چیزی که تصور کنی بهت میده و یک سود خیلی بزرگ نصیبت میشه!!
پس سود کردن در بورس همانند سایر امور مثل صف دفتر خدمات قضایی و پلیس +۱۰ و صف نانوایی و …. خیلی ارتباطی با زیاد معامله کردن و زیاد تحلیل کردن و زیاد اخبار خوندن و …. نداره!!
بلکه بیشترین چیزی که موجب موفقیت در همه ابعاد زندگی میشه، صبور و آرام بودن و کنترل خودمونه!!
✍️ به قلم سید محسن قاسم پور