بسیاری از مردم بر این باورند که در مسیر زندگی چندان نمیتوانند کنترلی بر امور داشته باشند؛ از هیمن رو همیشه خود را با نگاهی جبرانگارانه در اختیار روند دنیا سپرده و صرفا به حرکت بیهدف خود ادامه میدهند.
اما بخشی از مردم که اتفاقا در شرایط بهتری به سر میبرند؛ خود را در کنترل دیگری نمیتوانند تصور کنند، بلکه بر این اعتقادند که زندگی آنها همانگونه است که آنها میخواهند باشد، برایش تلاش میکنند و مسئولیت همهی امور را در همان راستا بر عهده میگیرند.
این افراد فکر میکنند که زندگی آنها به طور کامل به آنها تفویض شده و لذا این خودشان هستند که باید جور همه چیز را بکشند و همه چیز را به طور کامل بر عهده بگیرند.
و اگرچه دستهی دوم (انسانهای مسئولیتپذیر) در شرایط بسیار بهتری نسبت به عموم مردم (دستهی اول) به سر میبرند؛ اما باز ایشان نیز چندان نمیتوانند پا را فراتر از حد معمول بردارند. در حقیقت آنها فقط میتوانند دنیایی نسبتا خوب را برای خود و عزیزانشان رقم بزنند، اما یک دنیای فوقالعاده، خیره کننده و … نه
افراد فوقموفق، قوانین را میشناسند
از همین روست که همیشه دستهی سوم انسانها که همیشه درصد بسیار ناچیزی از جوامع را به خود اختصاص میدهند؛ قدرتمندترین انسانها هستند، همیشه بیش از آن چیزی که در تصورات میگنجد پیش میروند و تاریخسازان واقعی نیز همینها هستند.
این دسته از مردم، جدای از اینکه همیشه مسئولیت امورشان را کاملا بر عهده میگیرند؛ یک گام پا را فراتر گذاشته و خود را صرفا محدود به چارچوبی که در اختیارشان است نمیدانند. آنها خیلی خوب میدانند که جهان هستی دارای قوانین، قواعد و قدرتهای بیشماری است که میتواند به نحوی در اختیار آدمی قرار گیرد.
آنها به خوبی میدانند که خداوند قادر چیزی ورای یک دنیای ساده و معمولی آفریده و تمامی آن را نیز در اختیار انسان قرار داده است (وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ). در حقیقت در این دنیا قوانین، قواعد و قدرتهای زیادی همچون کائنات، کارما، جذب، ارتعاش، فراوانی، علت و معلول، نظام آشوب و … وجود دارد که خداوند همهی آنها را صرفا برای آدمی خلق نموده است.
و وجود همینهاست که سبب میشود هر کس بتواند با کوچکترین تلاشهایی، بزرگترین نتایج را به دست آورد؛ البته در این بین، بایستی نسبت به نحوهی بکارگیری این قدرتهای بسیار زیاد را بشناسیم که دسته سوم از نوادر انسانهایی هستند که به این مهم دست پیدا کردهاند.
قانون کارما:
اما در میان مواردی که به آنها اشاره شد، موضوع کارما یکی از جذابترین و موثرترین قدرتهایی است که میتواند در ایجاد تحولات بسیار شگرف و فوقالعاده در زندگی هر کس بسیار بسیار اثرگذار باشد.
قانون کارما میگوید شما یک قدرت بزرگ در دستتان دارید که میتوانید از آن به نفع یا ضرر خود استفاده کنید، پس خود را با اعمال خوب احاطه کنید تا بازتاب خوب دریافت کنید.
در واقع چه شما شناخت و آشنایی نسبت به این قانون داشته باشید و چه نه؛ چه قصد بهرهبرداری از آن را داشته باشید و چه نه؛ در هر صورت، این قانون در روند زندگی شما جاری و ساری است و اثر خود را بر روی زندگی شما میگذارد. البته با نظر به اینکه اکثر مردم شناختی نسبت به این قانون ندارند، متاسفانه صرفا ضررها و زیانهای ناشی از قانون را در زندگی خود شاهد هستند.
آیات ۷ و ۸ سوره زلزال:
فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ؛
هر کس به وزن ذرهای نیکی کرده باشد آن را میبیند (نتایج مثبت آن نیکی به زندگی اش وارد میشود).
وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ؛
هر کس به وزن ذرهای بدی کرده باشد آن را میبیند (نتایج منفی آن کار بد به زندگی اش وارد میشود).
فلورانس اسکاول شین:
زندگی بازگشت اندیشهها، گفتارها و کردارهای ما است، که دیر یا زود به ما باز خواهد گشت.
بودا:
من صاحب اعمال خود و میراث دار کردار خویش هستم. من متکی بر اعمال خود رندگی میکنم و هر عملی انجام دهم میراث خیر یا شر آن به من میرسد.
اشو:
هرگاه در خلق زیبایی شریک شوید، زندگیتان زیبا میشود و هرگاه این روال را متوقف کنید، زیبایی از زندگی تان رخت برمیبندد. فلسفه کارما نیز همین است؛ همان چه میکارید، میدروید.
مولوی:
این جهان کوه است و فعل ما ندا | سوی ما آید ندا ها را صدا |
گرچه دیوار افکند سایهء دراز | بازگردد سوی او، آن سایه باز |