فرصتطلبی به معنای مثبت آن و در مقابل فرصتسوزی، استفاده به موقع از هر زمان و وقت مناسب و یا فایده بالقوه برای دست یافتن به مقصود و هدف شخصی و یا تغییرِ جهت و دگرگونی اوضاع میباشد. در واقع فرصتطلبی همان ذکاوت و هوشیاری فرد در عکسالعمل بجا و صحیح در انتخابها است که حرکتی باثمر را رقم میزند و با دستیابی به موقعیت مطلوب در آینده که متفاوت از موقعیت کنونی است بر وی تأثیر مثبت و مطلوب میگذارد.
در واقع افرادِ طالب فرصت که همان افراد موفق در جواع هستند، به هیچ وجه در انتظار فرصت نمیشینند بلکه با تیزهوشی و فراست در پی خلق آن هستند از این رو لحظه لحظه زمان خود را غنیمت شمرده و از هر موقعیتی جهت دست یافتن به موفقیت استفاده میکنند. این افراد به خوبی واقفند که تعلل و به انتظار نشستن موجب ضرر و زیان است همان طور که حضرت علی فرمود: … و درنگ کردن بعد از دست یافتن به فرصت، نشانه حماقت است / نهج البلاغه (للصبحی صالح) / ص : ۵۳۸
در صورتیکه شما نیز بخواهید از بزرگترین فرصت زندگی خود که همان زمان است حداکثر بهره را ببرید باید همچون افراد موفق عادتهای یک فردِ خواهان واقعیِ فرصت را در خود پرورش دهید و آن اینکه:
– هدفهای شخصی اما مهم زندگی خود را مشخص کنید و برای اهداف خود تلاش کنید
و بدانید که اگر برای اهداف خود سعی و تلاش نداشته باشید با ناچار باید برای اهداف دیگران تکاپو و کوشش داشته باشید که خود مانعی بزرگ برای بهرهگیری از فرصتهای زندگی است.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ آجَرَ نَفْسَهُ فَقَدْ حَظَرَ عَلَیْهَا الرِّزْقَ وَ کَیْفَ لَا یَحْظُرُ عَلَیْهَا الرِّزْقَ وَ مَا أَصَابَ فَهُوَ لِرَبٍّ آجَرَهُ. [من لا یحضره الفقیه / ج۳ / ص : ۱۵۶]
در ضمن از عمومی کردن هدف خود و نقل آن با دیگران تا حد امکان خودداری کنید چراکه با ارائهی آن به دیگران، احتمال وقوع آن کمتر میشود. به عنوان نمونه، طبق بررسی و دریافت روانشناسان، زمانیکه شما دیگران را از هدف خود باخبر میسازید، مغر کار را انجام شده تلقی میکند و احساس رضایتی کاذب برای شما ایجاد میشود که این احساس موجب کاهش انگیزه شما جهت تلاش برای تداوم و رسیدن به آن هدف خواهد شد.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِظْهَارُ الشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَهٌ لَهُ. [تحف العقول / النص / ص : ۴۵۵]
– بر روی گامهای پیشروندهی هدفتان تمرکز کنید
اغلب افراد در زندگی هدف یا اهدافی دارند اما پیش از هر چیز تمام تمرکز خود را بر روی راههای رسیدن به آن میگذارند و در این مرحل فرو میمانند که این انحصار مانع از برداشتن گامهایی هر چند کوچک میشود. اگرچه تحلیل و بررسی پیش از ورود به هر کاری نیاز و ضروری است، اما توقف در این مرحله نیز موجب سوختن فرصتها خواهد شد. از این رو سعی کنید تا از فرو رفتن در باتلاق تحقیق و تفحص خودداری کرده و با تمرکز بر برداشتن قدمها، تک تک فرصتها را به نفع خود استفاده کنید.
– راههای جدید برای فکر و هدف خود بسازید
اگرچه مشورت با افراد عاقل، مطالعه کتابها و بهرهمندی از تجربیات دیگران در پیشبرد امور بسیار کارآمد است اما از آنجاکه هدفتان منحصر به شماست، خود را محدود به صرفِ آزمودههای سایرین نکنید و در مواردی که روشهای پیشین جوابگوی رسیدن به مقصود شما نیست با تلفیق آراء دیگران با درایت و خلاقیت خودتان، نسبت به ایجاد راههای تازه همت بگمارید
– آمادگی خود را بالا ببرید
لازمهی بهرهگیری به موقع از فرصتها و ایجاد راههای نو برای تسریع و تصحیح راه در رسیدن به اهداف، بالا بودن آمادگی است. همانطور که اپرا وینفری میگوید: به نظر من شانس، تلاقی آمادگی قبلی با فرصت است.
پس برای اینکه بتوانید از فرصتهای زندگی خود به موقع استفاده کنید و در رسیدن به هدف خود موفق شوید، خودتان را آمادهتر کنید تا بتوانید از فرصتی که در پیش رو دارید به بهترین نحو استفاده کنید.
– از ریسک کردن نهراسید
یکی از شروط بهرهگیری به موقع از فرصتها خروج از محدودهی امن زندگی، جهت استفاده از مهلتهای خارج از این محدوده است، که بی شک همراه با ریسک و خطرپذیری خواهد بود. هرچند اگر ریسک کردن به درستی مدیریت نشود و تصمیماتتان به درستی و متناسب با اقدامات شما انجام نگیرد ترسناک است. اما باید بپذیرید ریسک بخشی از زندگی است چراکه هیچ کس نمیتواند آیندهی خود را پیشبینی کند و تمامی انتخابهای زندگی همراه با مقداری عدم قطعیت و اطمینان از حصول نتیجه همراه میباشد.
پس با علم به این موضوع، در مسیرهای جدید زندگی قدم بردارید. البته در آغاز راه، برداشتن قدمهای کوچک میزان خطرات پیش روی شما را به حداقل خواهد رساند، و شما میتوانید رفته رفته قدمهای خود را بزرگتر کنید. همچنین آگاهی قبلی از کلیت مسیر، توانمندیهای خود و ابزار و وسایل موجود میتواند میزان احتمال خطر و ضرر را در این راه به حداقل برساند.
در ضمن بدانید که ریسک در هر شرایطی منجر به افزایش تجربه و پختگی انسان میشود. همان طور که ادوارد اورت میگوید: برای موفقیتهای بزرگ در زندگی باید ریسک کنید؛ اگر پیروز شوید، خوشحال خواهید بود. و اگر موفق نشوید باتجربهتر میشوید.
– از قیاس خود با دیگران دست بردارید
پیش از خلق هر فرصتی، باید این را بدانید که فرصت هر فرد متناسب با خواستهها، تواناییها و برنامههای او برایش رقم میخورد. لذا در لازم است تا از تلاش برای شبیه به دیگران شدن دست بردارید و به هیچ وجه خود را با سایرین مقایسه نکنید. بدینمنظور از کمالگراییهایی که برگرفته از رفتارها و باورهای اجتماع است دوری کنید و به جای آن به دنبال رسیدن به خودِ ایدآلتان باشید و سعی کنید که بهترین خودتان باشید. در این حالت است که امکان خلق فرصتها برای شما محقق خواهد شد.
این را بدانید که موفقیت شما در گرو غلبه بر خویشتن خودتان است
– از طرز فکر ثابت خود دست بکشید و تغییر کنید
اغلب مردم جملاتی را میگویند و تکرار میکنند تا به کمک آنها از تغییراتی که در زندگیشان ایجاد میشود، فرار کنند. مهم نیست تغییر پیش رو کوچک است یا بزرگ؛ آنها به رویهی ثابت خود عادت کردهاند؛ تغییر را مزاحم آرامش ذهنی و امنیت زندگی خود میدانند و مدام میگویند: «عادت کردهام»، «زندگی من همین بوده و است»، «نمیتوانم به گونهای دیگر زندگی کنم»، «این روال در توان من نیست»، «سالها به این صورت سپری شده و از این به بعد هم همینطور میگذرد» و …
این در حالی است که عادت به تکرارِ فکری ثابت و سر باز زدن از تغییر، لزوما موجب آرامش و امنیت نیست چراکه تاریخ ثابت کرده که اکثر تغییرات معقول و منطقی به افزایش آرامش، امنیت و رشد منجر شده است. پس اگر شما خواهان رشد واقعی و کامیابی در زندگی خود هستید، رکود فکری که عامل اصلی رکود عملی و مانع اصلی رشد است را کنار گذاشته و شهامت تغییر را در ذهن خود ایجاد کنید تا پندار ثابت شما که احتمالا با باورهای کهنهی آباء و اجدادی گره خورده و یا از ذهنیتهای منفی اجتماعی نشات گرفته به تفکری پویا تبدیل شود.
مسلما در این مسیر افزایش آگاهی، شناخت نقاط قوت و ضعف خود، بررسی و مرور اهداف و دلایل اساسی، نظم و برنامهریزی، مشورت و الگوبرداری از موفقیتهای دیگران، مثبتاندیشی و … میتوانند در تحریک اصولی ذهن در برونرفت شما از رکود فکری کمک به سزایی بکنند.
– از افراد منفیباف و افکار سمی دور شوید
بیگمان قدم گذاردن در مسیر موفقیت و کامیابی و استفاده از فرصتهای پیش رو، بدون رویارویی با اشخاص منفیاندیش، منتقدانی با ایرادهای ناروا، سرزنشگرها و مسخرهکنندهها نخواهد بود. و امواج منفی این دسته از افراد میتواند به راحتی بر روی هرکس اثر بگذارد و او را از ادامه راه بازدارد. از این رو اول سعی کنید با دوری از این جماعت، در مسیر خود تا حدامکان این مواجهه اجتنابناپذیر را به حداقل برساند و دوم در صورت بروز این مواجههی نحس، با تقویت ذهن خود، از امواج منفی آنها اثر نپذیرید.
در ضمن لازم است بدانید یک فرد با افکار سمی میتواند حالت یا حالاتی از موارد زیر را داشته باشد:
– همیشه از شرایط موجود شکایت دارند و تلاش میکنند تا همه را متقاعد کنند دنیا علیهشان است
– پیوسته نگرانند و زندگی خود را با نگرانی میگذرانند
– هیچ شور و اشتیاقی برای دستبابی به اهداف خود ندارند و حتی سعی میکنند به آنها نیز فکر نکنند
– به سختی میتوانند شادی، رضایت، هیجان مثبت، شور و اشتیاق و لذت را تشخیص دهند
– اغلب بدبین هستند و به ندرت میتوانند یک نتیجه مثبت یا پیامدی شاد را از رویدادها تجسم کنند
– تمایل آنها به بازگو کردن وقایع بد زیاد است و نمیتوانند برای بیان اخبار ناگوار مرز و محدودهای ایجاد کنند
– عموما حساس و رنجور هستند و غالبا اثر وقایع بد را به خود ارتباط میدهند و یا صحبتهای دیگران را کنایهای به خود تلقی میکنند
– مداوم انرژی مثبت را از خود دفع میکنند و امواج منفی را به خود جذب میکنند
– جرأت خروج از منطقهی امن خود را ندارند و از رویارویی با چالش، ترس و شکست بیزارند
– اغلب جملات مثبت را به زبان نمیآورند مگر اینکه در ادامهی آن، «اما»، «ولی»، «هرچند» و … و بیان جملهای مخالف آن را بگویند
– بیشتر تلاش میکنند اطرافیان خود را از ادامه راه بازدارند و مدام امر و نهی میکنند
– اصلا موفق نیستند اما خود را نیازمند رشد و پیشرفت نمیدانند
– نسبت به شنیدن اخبار مثبت و انرژیبخش بیمیل هستند و سعی میکنند با بیان جملات و اخبار منفی، با بیانات مثبت مقابله کنند